وی از دانیل تریفونوف به عنوان نمونه پیانیستی نام برد که چنین تکنیک فوق العاده ای دارد که سازگاری با ساز ناآشنا به ندرت مسئله است. نقاط حساس لمس “برای او بسیار کمتر از پخش کلی پیانو و صدای تولید شده ، میزان صدا و کیفیت پایین است.” اما در مورد یک پیانیست معروف آقای برناچ نمی خواست شناسایی کند ، هر انتخاب “بحران تصمیم گیری” است. آقای برناچ در یک لحظه وقتی کارنگی سه پیانو برای انتخاب این هنرمند پیشنهاد کرد ، “او نمی توانست تصمیم بگیرد که از کدام یک کمترین نفرت را داشته باشد.”
آقای . دنک گفت که او با برخی از تکنسین های پیانو “شگفت انگیز” کار کرده است ، اما کاری که آنها انجام می دهند کمی گیج مانده است. وی افزود: “بعضی اوقات وقتی كه آنچه بیان می كنم به هیچ اندازه گیری خاصی تبدیل نمی شود ، توسط من پنهان می شوند.” وی گفت: یک صفحه کلید می تواند “اسفنجی” یا “هوشیاری” را احساس کند. اما این احساسات جسمی نادرست کاملاً تحت تأثیر برداشت او از صدایی است که از ساز می آید.
و با این حال ، آقای دنك گفت ، او وسوسه نشده است كه دانش بیشتری درباره مکانیك پیانو بدست آورد. وی توضیح داد: “این نگران کننده بودن مسئله دیگری است” قبل از اجرا. “وقتی می رسم ، سعی می کنم وحشت نکنم. شما اجازه می دهید پیانو با شما صحبت کند. شما آشنا می شوید و تنظیم می کنید. “
گیلبرت کالیش ، استاد قدیمی اجرای پیانو در دانشگاه ایالتی نیویورک در استونی بروک ، گفت که ضرورت سازگاری با پیانوهای کاملاً متفاوت یک “چالش جالب”. وی به دانشجویانش تأکید می کند: “شما بر اساس احساس بازی نمی کنید. شما طبق عادت بازی نمی کنید ؛ شما با صدا بازی می کنید ، با گوش دادن به آنچه در حال تولید است. شما باید یاد بگیرید که به خود اعتماد کنید ، نه اینکه به شخصی که در آنجا گوش می دهد اعتماد کنید. “
بسیاری از افراد ممکن است تصور کنند که یک پیانیست پیانو را با کمترین مقاومت در ترجیح می دهد عمل. لازم نیست. آقای کالیش گفت: “برخی مقاومت ها باعث ایجاد کنتراست بیشتر می شود.” وی دریافت که با اقدامی سبک تر ، “ایجاد ظرافت در پویایی ، ایجاد کنتراست بیشتر” دشوارتر است.
در میان پیانیست های برجسته عصر ما ، میتسوکو اوچیدا به دلیل دانش دقیق غیرمعمول در مورد مکانیک پیانو و استانداردهای بالا شناخته شده است. او با برخی از برترین تکنسین های جهان کار کرده است ، اما از سال 1993 بیشتر به گئورگ امان استین وی اعتماد کرده است ، که در مصاحبه ای “به اصطلاح” تکنسین سفر “از کارخانه هامبورگ نامیده می شود. او برای بسیاری از کنسرت های مهم و همه ضبط هایش با او بوده است. وی در مورد این اقدام گفت: “من دوست دارم پاسخ سریع و سبک باشد و اگر لکه دار باشد و روی همه چیز ساییده شود دوست ندارم.”
همانطور که او ترجیحات خود را توصیف می کرد ، دانش صمیمی خانم اوچیدا در زمینه فن آوری پیانو به طور واضح به دست آمد. وی گفت: “با بسیاری از سازها ،” وقتی وزن کلید کلید متفاوت باشد ، پیانو به صورت ناخوشایند آماده شده و میراگرها تنظیم نشده اند – یا فنر در پدال گیر می کنید. ” وی گفت: “سوزن زیر کلید کثیف است ، یا سنجاق دیگر در وسط مکانیزم کثیف است ، یا مالش می یابد ، یا خراب می شود” ، مشکلات می توانند بروز کنند.
هر وقت ممکن باشد ، خانم اوچیدا پیانوی خودش را می آورد ، که در بین پیانیست ها ، حتی بزرگترین ها غیر معمول است . (ولادیمیر هوروویتس ، در سالهای آخر ، اغلب پیانوی خودش را می نواخت ، یا آنهایی که مخصوص او توسط استین وی اختصاص داده شده بود ؛ اخیراً ، کریستین زیمرمن تقریباً همیشه با ساز خود سفر کرده و مکانیک آن را کاملاً می فهمد.) در خانه اش در لندن ، به گفته وی ، خانم اوچیدا سه بزرگ کنسرت دارد و حمل دیگری را به سالن ها و استودیوهای ضبط در قاره اروپا آسان تر می کند و “پارک شده در آلمان” را نگه داشته است. بدیهی است که چالشهای لجستیکی جابجایی پیانو در مسافتهای طولانی بسیار زیاد است – بدون ذکر هزینه. آیا م institutionsسسات هزینه را تأمین می کنند؟ خانم اوچیدا گفت ، اگرچه “مورد به مورد” است ، اما معمولاً اینطور نیست.
اما او این هزینه را در متن قرار داد. وی گفت: “در غیر این صورت هیچ اضافه ای ندارم.” “من به خانه های روستایی ، جواهرات گران قیمت ، اتومبیل های گران قیمت ، مجموعه های خاص از هر چیز دیگری احتیاج ندارم.”
او از حمل و نقل به ایالات متحده خودداری می کند – به جز یک بار ، چند سال پیش ، هنگامی که او با ارکستر سمفونیک رادیو بایرن مونیخ به تورهای آمریکای جنوبی و نیویورک رفت. وی گفت: “پیانوهای آمریکای جنوبی توصیه نمی شود.” بنابراین او خودش را آورد که از آن برای کنسرت در سالن کارنگی نیز استفاده کرد.
تصور اینکه چرا ممکن است پیانیست ها آرزو کنند این تجمل همیشه قادر به اجرای برنامه باشند سخت نیست. روی سازهای خودشان. با این وجود ، آقای تائو از طرف سازگاری استدلال تأثیرگذاری ارائه داد.
“من واقعیت پیانیست بودن را به عنوان یک هدیه می بینم ، فرصتی که ایده آنچه را گسترش می دهد تکنیک در موسیقی می تواند باشد. ” این مفهوم که شما یک اجرا را به کمال در خانه تمرین می کنید و سپس آن را در یک کنسرت تکرار می کنید “از روی میز برداشته می شود”. “با استفاده از هر ساز جدید ، باید کمی فروتن باشید و با منطق نوازندگی خود ارتباط برقرار کنید.”
بالاخره در آپارتمان من ، تکنسین کنار رفت توسط ، پیانو من را تنظیم کرد و تنظیمات مکانیکی چند کلید را انجام داد. پس از آن ، پیانو احساس و صدای بسیار بهتری داشت. من نمی دانم که چه چیزی در این امر دخیل بوده است.