MORRISTOWN، NJ – اجرای زنده به طور ناگهانی در مارس به عنوان پخش کننده کره در سراسر جهان به پایان رسید. نوازندگان را از کار و مخاطب خارج از سالن های کنسرت بیرون می آورند. هنرمندان به اینترنت رفته اند ، و لینک های زنده ، جریان های از پیش تنظیم شده ، جریان از بایگانی ها را ارسال می کنند – تقریباً همه با احتیاط ضمنی که هیچ چیز نمی تواند واقعیت ، صدای واقعی را ضرب و شتم کند.
این صدا به آرامی و با احتیاط دوباره در حال ظهور است. عصر پنجشنبه ، دو منتقد موسیقی کلاسیک ما ، جوشوا بارون و زاخاری وولف ، آنچه را که قبلاً در هفته انجام می دادند ، هفته ای انجام دادند: آنها به یک کنسرت رفتند. کوارتت JACK به عنوان بخشی از معتدل جشنواره بسیاری از رشته ها در پارکینگ موزه موریس در اینجا – این سریال در تاریخ 27 اوت و 3 سپتامبر ادامه می یابد – و منتقدان صبح روز بعد درباره چگونگی تجربه روزمره گفتگو کردند. تبدیل به چیزی با ارزش شوید.
JOSHUA BARONE خیلی وقت است که من در یک کنسرت شرکت کردم ، تقریباً نتوانستم. روز پنجشنبه نوت بوک خود را پیدا کنید. وقتی این کار را کردم ، دیدم که آخرین تاریخ موجود در آنجا 5 مارس ، فیلارمونیک نیویورک . از آن زمان ، من هیچ موسیقی زنده ای نشنیدم به جز بازی آماتور خودم ، که حتی سگ من هم نمی خواهد در مخاطب باشد. در مورد شما چطوره؟
ZOOLARY WOOLFE css-1g7m0tk “href =” https://www.nytimes.com/2020/08/21/arts/music/lang-lang-bach-goldberg.html “عنوان” تغییرات “Goldberg” در پیانو اما من آخرین عملکرد من قبل از قفل در 8 مارس بود: ” سرزمین شیرین “، یک اپرای جدید شدید و جوی در لس آنجلس درباره Manifest Destiny و استعمار ، در مورد چگونگی تاریخ کشور ما همیشه در مورد دادن برخی از مردم و گرفتن دیگران از شرایط ملی از عدم درک و ترس. بنابراین این در واقع آماده سازی – و به طور مناسب مشتاقانه – آماده سازی برای این فصل غم انگیز بود.
BARONE “شیرین زمین “خوشبختانه ضبط شد. بنابراین من آن را دیدم عملاً < / a> ، اینگونه است که من از ماه مارس در همه اجراها شرکت کرده ام. اما به همان روشی که همه ما به سرعت از ساعتهای خوشحال زومیت خسته شدیم ، تلاش کردم تا اشتیاق به موسیقی را در صفحه کوچک حفظ کنم. ما آموزش دیده ایم که با رسانه های دیجیتال برخورد می کنیم و هرگز به توجه کامل ما احتیاج ندارد و ترک آن عادت آسانی نیست.
WOOLFE دشوار اما واضح است که بفهمید موسیقی کلاسیک چه قدرتی با فرمت فقط آنلاین می جنگد. تجربه شخصاً صدا ، در میان دیگران ، حتی بیش از آنچه تصور می کردم ضروری است. این شکل هنری مدت هاست که به ضبط ها اختصاص دارد – اما همیشه به عنوان یک شمارنده ، یک مقایسه ضمنی (یا فریاد زده) ، برای اجراهای واقعی. تئاتر و رقص به نوعی به طور مؤثر خود را برای این رسانه جدید بازآفرینی می کنند ، اما پنج ماه بعد ، کارهای زیبایی ارائه شده است اما هیچ اقتباس واقعی و رضایت بخش موسیقی کلاسیک یا اپرا برای فضای دیجیتال وجود ندارد. < / div>
بارون کنسرت روز پنجشنبه هنوز جایگزین بود. ما در صندلی های چمن در میادین مسافتی اجتماعی ، اسپری رنگ در بالای یک ساختار پارکینگ نشسته بودیم ، بازیکنان JACK – کریستوفر اتو و آستین ولیمان ، ویولن. جان پیکفورد ریچاردز ، ویولا ؛ جی کمپبل ، ویولن سل ، تقویت کننده ، تقویت شده از سکوی جلو. با وجود این ، هیجان ساخت موسیقی زنده و همچنین آنچه را که عزیزم از دست داده ام بسیار زیاد بود: مردم. مطمئناً ، صداهایی حواس پرتی از طرف مخاطبان که با میان وعده های خود سر و صدا داشتند ، شنیده شد. مردی در نزدیکی به جای تماشای مستقیم ، نیویورک تایمز را می خواند. اما تازگی شرکت باعث شد تا حتی وقتی تلفن همراه شخصی در هنگام سخنان خود خاموش شد ، شوخی نکند. آشنا بود؛ ما با هم بودیم.
WOOLFE با بازیکنانی که با یک غروب زیبا پشت تپه های نورد در یک شب ملایم قاب شده اند ، من به تمام موسیقی های خارج از خانه ایده آل فکر کردم که قرار بود این ماه ها در اوجای کالیفرنیا بشنوم. در سانتافه ؛ در Tanglewood؛ در Aix-en-Provence ، فرانسه. دیشب نمی توانستم به آن جوامع و ضررهای آنها – در هنر ، در مشاغل – فکر کنم. با این حال خوشحال بودن از حضور در جرسی. نه فقط برای شنیدن موسیقی بلکه برای شلوغی با یک تبلیغ گرایانه ، برای دوستی در یک دوست ، نگاه کردن به آهنگسازانی که در مخاطب شناختم. (برای دیدن شما ، جاش ، همیار من در دفتر تایمز ، برای اولین بار از ماه فوریه!) موسیقی فقط بهانه ای برای جمع شدن نیست ، بلکه جمع کردن برای من تقریباً به اندازه گوش دادن به جان زورن و باخ بسیار راضی کننده بود. < / p>
بارون رضایت بخش نه فقط گوش دادن بلکه واکنش نشان دادن. در طول تشویق برای Zorn ، “Nine Tiles Cat” ، او و من با لبخندی به اشتراک گذاشتیم – حداقل این همان چیزی است که فکر می کنم زیر نقاب شما بود – رضایت خاطر. من در مورد شما نمی دانم ، اما نمی توانم خوشحال تر از این باشم که این قطعه اولین چیزی است که به طور زنده شنیده ام: این گردبادی از سبک های موسیقی است که در یک سری پرش های پرش قرار دارد که به طرز معجزه آسایی ، هرگز حس را از دست نمی دهد. از یک کل منسجم. دست کم همانطور که توسط مردان JACK انجام شده است ، برخی از مترجمان تواناتر و پرشور آقای Zorn ، که به هر دو حمله پرخاشگرانه قطعه تکیه زده و لحظه های آن از کارتونی بودن تکیه زده اند ، مانند زمانی که آقای ریچاردز بازیکنان خود را با شلاق هایی از کمانش تکان داد.
WOOLFE مردم تمایل دارند تصور کنند که آقای زورن به عنوان آهنگساز هیاهوی شدید است ، اما این کار – به ویژه در این شب – منتقل شد من در لحظات آرامش کمی ترانه مردمی ، کمی تانگو ، نوحه ای آرام. سبک تحویل کیسه های پسامدرن او به طور گسترده توسط نسل جوان آهنگسازان از جمله زوشا دی کاستری مشترک است که کوارتت بعدی آن در برنامه قرار گرفت. با تکان دهنده های پر سر و صدا خود از کشیدن ، بیرون آوردن صداهای الکترونیکی ، این می تواند یک قطعه Zorn نیز باشد – اگرچه نسبت به “Cat O ‘Nine Tails” کم لطف تر از نظر ظاهری است.
بارون کوارتت خانم دی کاستری ماهیتی اپیزودیک با آقای زورن داشت ، حال و هوایی که کل برنامه را در بر می گرفت ، که می توانست به راحتی عنوان” قسمت ها “را داشته باشد. ” برای بستن ، بخش های درهم تنیده JACK از “اتاق های” مارکوس بالتر ، “هنر فوگ” باخ و “باد در اماکن عالی” جان لوتر آدامز ، یک مجموعه جدید و نه بخشی را ایجاد کرد. این جمع بندی چیزهای جدیدی را در مورد تک تک افراد نشان نداد ، آنقدر که روی آنچه که آنها به اشتراک می گذارند – عمدتا ، استفاده از صداهای ابتدایی برای ایجاد پیچیدگی لایه باز است.
WOOLFE انتخاب های باخ شاید تحت تأثیر معاصر ، ظریف ، بی نظم بالتر و آدامز که بین آنها قرار دارد ، کمی عجیب تر به نظر برسند. “اتاق ها” و “باد در اماکن مرتفع” در این تنظیم عالی بودند – ضعیف ، شیشه ای ، به آرامی درخشنده و به آرامی شعله ور ، مانند جیرجیرک ها و پرندگان قابل شنیدن در جنگلهای اطراف موزه موریس.
بارون آقای موسیقی آدامز ، که اغلب اوقات طبیعت را جذب می کند و منعکس می کند ، در اینجا رشد می کند ، هارمونیک های مطبوع با صدای پچ پچ از درختان همراه می شوند. این نقطه اوج بود ، گرچه اوج احساسی برای من ممکن است در دوران باخ به وجود آمده باشد. که انتظار نداشتم ، زیرا انتخاب های “هنر فوگو” در غیر این صورت به کاستی های سبک در JACK خیانت کرده است ، گروهی که شهرت آن با تکنیک گسترده و آزمایش بی باک ساخته شده است. آنها خارج از عنصر خود به نظر می رسید ، حتی در نحوه بازی آن نیز گمراه شده بودند ، مانند اینکه اواخر بتهوون اجرا می کردند.
WOOLFE من همه به دنبال برداشتی کاملاً عاشقانه و پرتحرک از موسیقی باروک هستم ، اما موافقم که به نظر می رسید باخ سبک است. وقتی گوش می دادم ، احساس می کردم مقصر هستم که چنین واکنشی نشان می دهم. آیا تسکین من از بازگشت به کنسرت ها همه چیز را خارق العاده نمی کند؟ اما من فهمیدم که ایجاد تمایز بین بهتر و بدتر ، انعطاف پذیری عضلات قضاوت ، هم ارزیابی و هم تجزیه و تحلیل ، یک قسمت مهم از خوشبختی بازگشت بالاخره است.
< strong class = "css-8qgvsz ebyp5n10"> بارون این چیزی است که من در تماشای نمایش های مجازی با مشکل روبرو شده ام: قضاوت انتقادی توسط بسیاری از هشدارها پنهان می ماند. خوب بود که برگردم ، هرچند مختصر. در معرض خطر صدای گلگون نیستم ، نمی توانم از خواندن قسمت آخر کار آقای آدامز ، “به دنبال امید” جلوگیری کنم. ویولن سل وارد کمترین رشته خود می شود و با پنجمین باز بالا می رود. این یک بیدارکننده است.