“من گریه کردم هجدهمین سالگرد تولد من من فکر کردم که یک شکست خورده ام زیرا هنوز معامله ای ثبت نکرده ام ، “ماریا کری در خاطرات خود ،” معنای ماریا کری “می نویسد ، که روز سه شنبه منتشر می شود. این خواننده و ترانه سرا اکنون 50 ساله است و 15 آلبوم استودیویی را ضبط کرده است ، از جمله تعداد تک آهنگ های شماره 1 بیش از هر هنرمند دیگر. این چیزی است که او در کتاب جدیدش به خوانندگان می گوید.
او می داند که خشونت خانگی به نظر می رسد و به نظر می رسد.
کری می نویسد: “تا زمانی که کودک نوپایی بودم ، غرایز را برای احساس خشونت در من ایجاد کرده بود.” “انگار که بوی باران را حس می کردم ، می توانم بفهمم که وقتی جیغ بزرگسالان به سرعت و سرعت خاصی رسیده است که به معنای پوشاندن من است.”
او درگیری های جسمی زیادی را به یاد می آورد ، از جمله برادرش که مادرش را با چنان نیرویی به دیوار کوبید ، صدا “مانند یک گلوله واقعی” بود. کری ، آن زمان 6 ساله ، به یکی از دوستان خانوادگی خود زنگ زد – “… برادرم واقعاً مادرم را آزار داد و من تنها در خانه هستم. لطفاً کمک کنید. ”- که پلیس را صدا کرد. وقتی آنها رسیدند ، “یکی از پلیسها ، که به من نگاه می کرد اما با یک پلیس دیگر در کنار او صحبت می کرد ، گفت:” اگر این بچه موفق شود ، یک معجزه خواهد بود. “و آن شب ، من بچه کمتری شدم و بیشتر یک معجزه است. “
او نژادپرستی و رنگ گرایی را از سنین جوانی تجربه کرد.
< p class = "css-158dogj evys1bk0"> هنگامی که 4 ساله بود ، کری از یک مداد رنگی قهوه ای برای رنگ آمیزی پدرش که سیاه پوست است ، برای پرتره خانوادگی استفاده کرد. او سه نفر از معلمان را به یاد می آورد که “هیکل زدند” و اصرار داشت از سایه اشتباه استفاده کرده باشد.
كری می نویسد:” آنها فقط یك عضو از خانواده 5 نفره من را دیده بودند: مادرم كه هر روز مرا در مدرسه ترك می كرد. ” “آنها هیچ تصوری و تصوری نداشتند که شک کنند که نان تست نور پوست من ، بینی بزرگتر از دکمه من و امواج و حلقه های موی من از پدر من است.”
مادر او از پدر و مادر خود که ازدواج دخترشان را تأیید نمی کردند ، دور شده بود. سرانجام مادربزرگ کری به مادرش اجازه دیدار داد – اما فقط با کری. او می نویسد: “من یک دختر کوچک 12 ساله بودم و کاملاً نمی فهمیدم که چرا او فقط مرا دعوت کرده است.” “وقتی به گذشته نگاه می کردم ، گمان می کردم این امر به این دلیل بود که من یک بچه بور و بسیار جوانمرد بودم.”
با او خانواده ، او گاهی اوقات مانند “خودپرداز” احساس می کرد با کلاه گیس به کار رفته است. “
خواننده لحظات گرم گاه به گاه مشترکی را تجربه می کند که با مادرش بر سر موسیقی ارتباط برقرار می کند ، اما بیشتر خاطرات خانوادگی او شامل مشت مشت ، خراب است تعطیلات و بطری های چاشنی هوا.
برخی بیشتر نگران کننده هستند: “وقتی 12 ساله بودم ، خواهرم مرا با داروی Valium مخدر کرد ، یک ناخن صورتی پر از کوکائین به من پیشنهاد داد ، من را دچار سوختگی درجه سه کرده و سعی در فروش من به یک دلال محبت داشته است. ” به محض اینکه کری به یک نام خانوادگی تبدیل شد ، خواهر و برادر و مادرش شروع به رفتار با او مانند “یک A.T.M.” با کلاه گیس روشن. “
وقتی خواننده خسته به پناهگاهی که برای مادرش خریده بود پناه برد ، مادرش پلیس را خواست. کری می نویسد: “او به آنها نگاه عجیب و آگاهانه ای بخشید ،” این احساس معادل یک مصافحه جامعه مخفی ، نوعی حالت پلیس پلیس زن-مریض است. ” اندکی بعد ، برادرش او را در یک مرکز آبگرم رها کرد که معلوم شد “نزدیکتر به زندان” است – و سپس در یک مرکز سم زدایی. بعداً ، کری فهمید که خانواده اش “به طور اتفاقی ادعا كردند كه من بی ثبات هستم و سعی می كنم بلافاصله پس از امضای بزرگترین معامله نقدی برای یك هنرمند انفرادی در تاریخ ، مرا نهادینه كنم.” div class = “css-79elbk” data-testid = “photoviewer-wrapper”>

او در اولین ازدواجش نزدیک کیف” رفتن “خوابیده بود.
در گفتن او ، شوهر اول کری – که 21 سال از وی بزرگتر بود و رئیس سونی موزیک بود – توهین و دستکاری بود. کری می نویسد ، “حتی اکنون نیز دشوار است که توضیح دهم ، به عبارتی چگونه من در رابطه ام با تامی موتولا وجود داشته ام. این نیست که هیچ کلمه ای وجود ندارد ، فقط آنها هنوز از روده من بالا می روند یا در ضخامت اضطراب من ناپدید می شوند. ” او را با خرس های عروسکی گوند فریب داد ، سپس او را متقاعد کرد که با او ازدواج کند (“من دعا کردم که با این کار او آرام شود و چنگال زندگی خود را شل کند”). همانطور که وی توصیف می کند ، “هیچوقت جذابیت شدید جنسی یا جسمی وجود نداشته است” اما “من کار و اعتماد خود را به او دادم”.
کری با “به برو “کیف زیر تخت او ،” پر از وسایل ضروری فقط در صورت مجبور شدن به فرار سریع. ” محوطه 50 هکتاری این زوج در بدفورد ، نیویورک علاوه بر دوربین های امنیتی نصب شده در اکثر اتاق ها “کاملاً مجهز به نگهبانان مسلح” بود. (کری از این مکان به عنوان “آواز بخوان” ، بعد از زندان با حداکثر امنیت در این نزدیکی یاد می کند.) هنگامی که برای نوشتن متن شعر به آشپزخانه رفت ، “Watcha doin؟” از بلندگو صدا می کند. “
موتولا همه چیز را کنترل می کرد ، از موسیقی که آنها گوش می دادند – “چه استعاره غم انگیزی است ، وقتی به ما می گویید تامی” My Way “را صدا می کند وقتی که او ما را به اسارت من بازگرداند” – موسیقی که او خلق کرده است. او می خواست که کری “جریان اصلی (به معنی سفید)” باشد. او می نویسد ، “از لحظه ای که تامی با من امضا کرد ، او سعی کرد” شهری “(ترجمه: سیاه) را از روی من بشویید.” سرانجام ، پس از آنکه موتولا چاقوی کره ای را به صورت خود گرفت و آن را از گونه پایین کشید ، دانست که زمان “رهایی” از چنگال او فرا رسیده است.
درک جتر” کاتالیزور “او برای پایان دادن به ازدواج بود.
هنگامی که او برای اولین بار با فوق ستاره یانکی درک جتر دیدار کرد ، کری با “کفش های تیز” و “حال و هوای کالامازو” خاموش شد. اما وقتی آنها در یک رستوران با شمع در مرکز شهر منهتن شروع به گپ زدن کردند ، او فهمید که او همچنین یک مادر ایرلندی و یک پدر سیاه پوست دارد.
“مثل لحظه” The وی می نویسد: “جادوگر اوز” هنگامی که صفحه نمایش از سیاه و سفید به تکنیکال تبدیل می شد.
بدین ترتیب یک خواستگاری مخفیانه ، آغشته به شامپاین و غزل انگیز آغاز شد. کری می نویسد: “درک تنها نفر دوم بود که من با او خوابیده ام (به طور تصادفی ، تعداد او 2 نفر در یانکی ها بود).” درست مثل موقعیت او در تیم ، روابط ما یک توقف کوتاه در زندگی من بود. ” اما ، او ادامه می دهد ، “او کاتالیزوری بود که لازم داشتم از کنترل فلج کننده تامی خارج شوم و با احساسات من ارتباط برقرار کنم. و صمیمیت تجربه نژادی مشترک ما مهم بود – برای برقراری ارتباط با یک خانواده سالم که شبیه من بود بسیار الهام بخش بود. “
او در مورد برخی از لحظات diva خود صحبت می کند – اما همه چیز را توضیح نمی دهد.
کری “سقوط” خود را بازگو می کند از “TRL” از MTV ، در سال 2001 ، هنگامی که او با فشار دادن یک گاری بستنی ، با پوشیدن یک تی شرت “Loverboy” و نه خیلی بیشتر ، در صحنه برنامه ظاهر شد. “شاید کارسون دالی نمی دانست که من می آیم ،” ، “اما تهیه کنندگان باید ظاهر من را برنامه ریزی می کردند – هماهنگ کننده ها ، اعلان تبلیغات ، تیم هایی با کل الاغ مردم می دانستند که من می آیم.”
او خوانندگان را از طریق برخی از مبارزات خود با سلامت روحی و جسمی او ، از جمله بی خوابی مزمن او اشتیاق او به “آبگرم” که “مانند یک مرکز نگهداری مجرب نوجوانان” کار می کند و جایی که او از بیماران دیگر شنیده است که در مورد او غر می زنند. و اقامت در مرکز سم زدایی لس آنجلس ، جایی که در اتاقی که توسط افراد غریبه احاطه شده بود ، برج های دوقلو را که “با حرکت آهسته آهسته در حال سقوط” بودند ، در تلویزیون تماشا کرد.
فراتر از آن این جزئیات ، با این وجود ، کری اطلاعات زیادی در مورد آنچه که تحت درمان قرار گرفته است ، فراتر از تشخیص “سوزش” ارائه نمی دهد. در سال 2018 ، او علناً در مورد اختلال دوقطبی صحبت کرد ، اما در خاطرات خود اشاره ای به تشخیص نکرده است.
دوقلوهای کری ، راک و رو ، کودکی بسیار متفاوتی از دوران کودکی خود دارند.
کری و همسر دومش ، نیک کانن ، کمدین و خواننده رپ ، هنگام طلاق فرزندانشان کوچک بودند – “ایجاد تنظیمات لازم برای بزرگسالان برای سرگرمی بودن ، پدر و مادر کار ما را تحت تأثیر قرار داد” – اما مراکش و مونرو (به این نام “چون می خواستم از آنها حروف اول MC را داشته باشند ، مثل من”) در ” محیط امن و فراوانی که برای آنها ایجاد شده است. “
این بسیار دور از دوران کودکی او است ، “زندگی آنها هرگز تهدید نشده است. پلیس ها هرگز به خانه ما هجوم نیاورده اند. آنها احتمالاً 300 پیراهن برای چرخش و اهدا دارند و فرهای نرم و شیرین آنها کاملاً قابل درک است. آنها در ترس زندگی نمی کنند. آنها هرگز نیازی به فرار نداشته اند. آنها سعی نمی کنند یکدیگر را نابود کنند. “