نوازندگان درباره نحوه آوردن ارزشهای نژادی به ممیزی

آنتونی توماسینی ، منتقد ارشد موسیقی کلاسیک نیویورک تایمز ، اخیراً مقاله ای نوشت و استدلال کرد که ممیزی های کور – که مدتهاست در ارکسترهای آمریکا به عنوان تساوی کننده دیده می شود – دیگر قابل تحمل نیستند. وی گفت ، این صفحه نمایشگر برای نمایندگی جنسیت تغییر شکل داده بود ، اما نه برای تنوع نژادی.

واکنش صنعت موسیقی کلاسیک نسبت به مقاله روحیه داشت – و آمیخته بود ، نشانه ای از چگونگی ناآرامی بحث همچنان ادامه دارد. نمونه ای از هنرمندان و مدیران با نیویورک تایمز صحبت کردند و نظرات خود را در مورد ممیزی های کور به اشتراک گذاشتند و ایده هایی را برای عادلانه تر ساختن استخدام ارکستر ارائه دادند. در اینجا گزیده های ویرایش شده از مکالمه ها آورده شده است.

هادی

در تمام 50 سالی که این کار را انجام می دهم ، مطمئن نیستم که هرگز استخدام کرده ام یک نوازنده سیاه این صفحه به تعادل جنسیتی کمک کرد. اما صفحه شروع به مانع کاری می کند که می خواهیم با جامعه چه کار کنیم.

تغییر اصلی که من به عنوان یک تئوری در نظر دارم این است که دور آخر فقط نباید نوازنده ای باشد که روی صحنه می آید و بازی می کند. این دور آخر را کنار بگذارید و از دو یا سه متقاضی بخواهید چهار هفته در ارکستر بازی کنند. بعد از چهار هفته می توانید تشخیص دهید که آیا آنها می توانند کار را انجام دهند یا خیر. و چه نقاط قوت دیگری ممکن است داشته باشند؟ آیا آنها می توانند بیرون بروند و برنامه ایجاد کنند؟ شاید آنها از نظر جمع آوری کمک مالی به کارکردهایی بپردازند. من به دنبال عضویت در ارکستر در قرن بیست و یکم هستم.

اگر یک فرد رنگین پوست به این مرحله نهایی صعود کند ، فکر می کنم امیدوارم در این عصر حاضر بگویید که اینها بازیکنانی با توانایی برابر هستند و شاید این امر به عهده کسی باشد که بیشتر نماینده آنچه جامعه به دنبال آن است باشد.

< p class = "css-158dogj evys1bk0"> این ساز بلانت است که اکنون از آن استفاده می کنیم ، اما در کل ، بسیار خوب کار می کند. افرادی که در بالاترین سطح بازی می کنند شغل می گیرند و افرادی که شغل پیدا می کنند در بالاترین سطح بازی می کنند.

من سعی می کنم بفهمم چند درصد افراد رنگ در مدارس ایالات متحده است که آموزش ساز را در سازهای ارکستر ارائه می دهند ، چند درصد از سازها در هنرستان های بزرگ رنگ دارند. به نظر من می رسد که اگر در سطح ممیزی های ارکستر به این موضوعات بپردازیم ، وقتی ریشه ها پوسیده باشد برگها را می بریم.

فرض کنید برای بحث ، 8 درصد دانش آموزان در مدارس موسیقی بزرگ مردم رنگین پوست هستند. به جای یک بازیکن سیاه و یک بازیکن لاتین ، ما شش نفر دیگر در سمفونی شیکاگو داشتیم. من متقاعد نشده ام که چه تفاوتی در جامعه ما ایجاد خواهد شد و نحوه درک ما در جامعه چیست.

آیا نقش ارکستر برای پخش موسیقی در بالاترین سطح است؟ سطح ممکن است؟ یا اینکه قرار است محرکی برای تغییر جامعه باشد؟ آنتونی توماسینی اساساً نوشت ، “ما می توانیم تغییرات اجتماعی داشته باشیم و کیفیت را تحت تأثیر قرار ندهیم.” من می گویم که ما ممکن است کیفیت خود را به خطر بیاندازیم و همچنین هیچ تغییر اجتماعی معقولی ایجاد نکنیم.

< p class = "css-158dogj evys1bk0"> ما چهار هنرمند ارکسترال سیاه پوست هستیم که بیش از 50 سال تجربه حرفه ای در بین خود داریم. با توجه به مقاله آنتونی توماسینی ، ما می خواهیم به یک افسانه مورد علاقه در مورد ارکسترهای آمریکایی بپردازیم: این که ممیزی “از دهه 1970” کور بوده است. این درست نیست در حالی که این ایده سفر طولانی و رقابتی موسیقی دانان موسیقی ارکستر را ارزشمند می داند ، این یک افسانه شایسته سالاری است. این حقیقت را به طور خطرناکی پنهان می کند که چرا تعداد بسیار کمی از هنرمندان سیاه پوست در ارکسترها حضور دارند. دلیل این که تعداد بیشتری از هنرمندان سیاه پوست در ارکسترها حضور ندارند ، ممیزی های کورکورانه نیست. دلیل آن نژادپرستی است.

این حقیقت است: اکثر ارکسترهای آمریکایی در دور آخر صفحه را پایین می آورند. واقعیت دیگر: در حالی که روند استخدام بیشتر نوازندگان شامل مراحل اولیه نمایش است ، اما ما اطمینان داریم که 95 درصد از نوازندگان باسابقه ارکستر از طریق یک تست شنوایی کاملا کور استخدام نشده اند. آنها به دنبال یک هفته آزمایشی استخدام شدند. با تعیین وقت قبلی؛ از طریق استماع فقط دعوت یا بعد از دور نهایی بدون صفحه در حال حاضر ، در همان ارکستر – حتی در همان بخش – تفاوت در نحوه شنیدن بازیکنان ، پیشرفت در تست های شنیداری و در نهایت استخدام شدن پیدا می کنید.

سالهاست که هنرمندان سیاهپوست صداهای اصلی جلب توجه به تعصب و نژادپرستی در ممیزی ها و مراحل تصدی گری بوده اند. بسیاری از هنرمندان سیاهپوست دقیقاً به این دلیل که ما می دانیم نژادپرستی در ارکسترها واقعی است ، کاملاً به یک فرآیند تست ممیزی کاملاً اعتقادی اعتقاد دارند و برای آن جنگیده اند. صرفاً تنوع بخشیدن به ارکسترهای آمریکایی نیست. بلکه استفاده از زبان امروز این است که آنها را ضد نژادپرستی کنیم. یک ارکستر ضد نژاد ممکن است فرایند استخدام داشته باشد که نیاز به اقدامات اصلاحی را تشخیص دهد. یک ارکستر ضد نژاد ممکن است نسخه ای از Rooney Rule فوتبال را به کار بگیرد ، به موجب آن یک تست شنوایی بدون تعداد مشخصی از هنرمندان واجد شرایط سیاه در میان نامزدهای نهایی نمی تواند جلو برود. یک ارکستر ضد نژاد ممکن است کار را تعریف کند تا کیفیت های بیشتری – مانند بینش هنری ، علاقه به یادگیری و پیشرفت مداوم و توانایی درگیری اصیل مخاطبان مختلف – در روند استخدام ارزشمند شود. به طور خلاصه ، یک ارکستر ضد نژاد مشترک پارادایم هایی می شود که استخدام هنرمندان ارکسترال سیاه را بخشی طبیعی و ضروری برای پیگیری اهداف هنری خود می کند.

موارد زیر برخی از افکار در مورد یک رویکرد دوباره تصور شده است که ممکن است به ارکسترها گذرنامه ای برای شهروندی جامعه ارائه دهد:

1. ما نمی توانیم آنچه را که اندازه گیری نمی کنیم اصلاح کنیم. اگر قرار است استخر کاندیداهای نوازنده متنوع شود ، مهم است که بدانید امروز چه تعداد از نوازندگان سیاه و لاتین در ممیزی شرکت می کنند و چرا.

2. ما همان هایی هستیم که بارها و بارها بازی می کنیم: کمتر از 1 درصد رپرتواری که ارکسترها اجرا می کنند مربوط به آهنگسازان رنگی است. برای دهه آینده 15 درصد از مجموعه سریال های اشتراک خود را به آهنگسازان سیاه و لاتینکس اختصاص دهید.

3. ارکسترها کارهای خود را به همان شیوه دهه ها انجام داده اند. اگر اکنون منتظر نتیجه متفاوتی هستیم ، باید آماده تغییر روند کار باشیم. برای 10 سال آینده 15 درصد از بودجه خود را برای پرداختن به نژادپرستی سیستمی اختصاص دهید. کل سازمان را برای ادغام تنوع ، عدالت و درج در هر جنبه از کار خود مسئول بدانید.

4. عمداً پیش بروید: برای اطمینان از حداقل 25 درصد نمایندگی در هر تست ، با اتحاد ملی پشتیبانی شنوایی و آموزشگاه های موسیقی همکاری کنید ، در غیر این صورت جستجو باید ادامه یابد.

5. ممیزی های واقعاً کور تنها یک گام در ارزیابی آمادگی یک نوازنده ارکسترال است. بیایید یک تعریف شفاف از آنچه یک نوازنده برای پیوستن و تصدی در جمعی از هنرمندان دوباره تصور شده لازم است ، داشته باشیم. سرمایه گذاری در گسترش روند ارزیابی ارزیابی تدریس ، سفیران جامعه و توانایی آنها در عمل به عنوان یک هنرمند چهره عمومی. سرمایه گذاری در متخصصان درستی که نژاد ، فرهنگ و استعداد را درک می کنند و می توانند روند انتخاب شما را به طور شایسته ای راهنمایی کنند.

رئیس جمهور ، ارکستر آهنگسازان آمریکا

سیستم هر چه باشد ، فکر می کنم ارکسترها باید تعهد مشخص تری به تنوع نژادی بدهند. این فراتر از بورسیه و کارآموزی است. ما باید به فکر افزایش صلاحیت یک متقاضی موفق در حد توانایی فنی برای نواختن و “آیا آنها متناسب با فرهنگ ارکستر ما هستند؟”

به سمفونی دنیای جدید نگاه کنید. نوازندگانی که بیرون می آیند ، جامع تر هستند. به آنها وکالت و نحوه کارآفرینی آموزش داده می شود. موسیقی جدید و موسیقی مجلسی نقش زیادی در آموزش آنها دارد. وقتی مهارت ها و کیفیت ها را گسترش می دهید ، تنوع زمینه بارورتری پیدا می کند.

شاید هدف از ممیزی ها انتخاب “بهترین” فرد نباشد ، بلکه علف های هرز باشد افرادی که پتانسیل بالقوه ندارند. و شاید پس از آن ، با افرادی که مانده اند ، باید قرعه کشی وزنی داشته باشیم که شامل تنوع به عنوان یک عامل بالا باشد. این آغاز یک الگوی ممکن و کاملاً متفاوت است.