شوبرت هر اثری از کنایه را از” مولرین “مولر حذف کرد. او برخی شعرهای چارچوب کنایه آمیز را در صدای شاعر فرو ریخت ، عملاً حضور خود دختر آسیاب را پاک کرد و بر روی فروپاشی روانی پسر تمرکز کرد. نتیجه را می توان از بسیاری جهات خواند: تصویری از عدم رشد و پذیرش جنسیت بزرگسالان. یک مطالعه در مازوخیسم ؛ سفر به فراموشی عاشقانه. این پسر هرگز واقعاً متوجه نمی شود که دختر متوجه او نمی شود و هرگز از حباب خود وسواسی خود خارج نمی شود. p>
پس چرا ما باید به این بی نظمی علاقه مند باشیم ، همانطور که لارنس کرامر ، موسیقی شناس ، وی را توصیف می کند؟ زیرا ، دقیقاً مانند سرگردان خارجی “Winterreise” ، خودشیفتگی و وسواس او بخشی از همه ماست. موسیقی شوبرت او را عمیق تر و بزرگتر می کند ، و هنگامی که در پایان این ادیسه یک ساعته ، جریان آسیاب ، ترنوی پسر را به عنوان لالایی آواز می خواند ، ژست کیهانی واژه های جدا کننده و موسیقی – “und der Himmel da oben، wie istern so weit “(” و بهشت بالا ، چقدر گسترده است “) – بیش از حد به نظر نمی رسد. p>
مطمئنا بخشی از وزن چرخه از شرایط آن ناشی می شود ترکیب بندی. شوبرت تازه مبتلا به سفلیس شده بود و بعضی از آهنگ ها تقریباً در بیمارستان ساخته شده بودند. ارتباط بین میل جنسی – هرچند در این قطعات زیبا باشد – و مرگ بخشی از استعاره اصلی این چرخه است ، و این ارتباط برای آهنگساز باید بیش از آن باشد که وی نوشت.
برای افزودن به مشغله های قدیمی جنسیت و مرگ ، کلاس نیز در آن تعبیه شده است چرخه “مولرین”. این مضمون جذابیت خاص خود را برای شوبرت داشت ، زیرا از موقعیت ناخوشایند اجتماعی آهنگساز مستقل آگاه بود. قهرمان چرخه ، در واقع ، عاشق دختر رئیس شده است. خیال او از خانگی دنج توسط یک شکارچی ، نماینده نه فقط مردانگی کبود ، بلکه آزادی و استقلال اجتماعی ضرب و شتم می شود. p>
روابط اجتماعی مسائل را در چرخه پیچیده می کند ، اما احساس ما به عنوان شنونده این است که این جهانی در آستانه انحلال است. آسیاب مولر و شوبرت – مانند Corot – ماشین آلاتی است ، هم از نظر مادی و هم از نظر ایدئولوژیک ، که با راهپیمایی رو به جلو صنعتی سازی از بین خواهد رفت. همانطور که مارکس تقریباً گفته بود: “آسیاب آب جامعه را با ارباب فئودال به شما می دهد. آسیاب بخار ، جامعه با سرمایه دار صنعتی. “
از دست دادن آسیاب آب به عنوان مرکز تولید مواد غذایی مشترک یک آسیب تاریخی بود که تقریباً معاصر شوبرت ، ویلیام بلیک ، با قدرت بینش پاسخ داد ، و پیشروی “آسیاب های شیطانی تاریک” را توصیف کرد – بخار محرک مانند کارخانه های آرد آلبین در لندن ، که در اوایل دهه تولد شوبرت برای شادی عمومی سوخت. p >
با همه این پدیده های تاریخی و روانشناختی برای تأمین تفسیرهای ما به عنوان مجری و شنونده ، جای تعجب نیست که “Die Schöne Müllerin” همچنان یک جذابیت عجیب و غریب داشته باشد. من حدود 40 سال است که آن را می خوانم ، به عنوان یک شاگرد و یک استاد مشتاق ، و پایان ناپذیر است. p>
همچنین اگر می توانم به شما اجازه دهم خسته کننده باشم در یک راز تجاری از صنف خوانندگان دروغگو کمی کوتاهتر از جانشین ماموت خود ، “Winterreise” – که دارای 24 آهنگ است و 75 دقیقه طول می کشد ، در مقایسه با 20 دقیقه و یک ساعت برای “Müllerin” – با این حال چیزی است که برای حفظ نظم بی وقفه خود و حفظ آن حس هنر که هنر را پنهان می کند. p>
اولین ضبط من از “مولرین” که در سال 1996 منتشر شد ، کار من را به عنوان یک خواننده آهنگ آغاز کرد. مشورتی اتفاق افتاد. خواننده دیگری از این حجم خاص از نسخه کامل فوق العاده Graham Johnson در ترانه های شوبرت در مورد Hyperion خارج شد و من پا به این تخلف گذاشتم. شعرهایی که شوبرت تنظیم نکرده توسط قهرمان من ، فیشر-دیسکائو ، افسانه خوانده شده است. p>
این ساده ترین جلسات نبود: همانطور که آهنگ آخر را ضبط کردیم ، آتش بازی از همسایه شروع به کار کرد و ما مجبور شدیم آن را به صورت تکه تکه تکه کنیم. گراهام به طرز شگفت انگیزی نواخت ، اما ما در مورد سرعت آهنگ اول به شدت اختلاف نظر داشتیم. شهود کندتر او درست بود – این طوری است که من الان آن را می خوانم – اما در آن زمان ، او تسلیم شد. من به این قطعه یک خوانش بسیار ساده لوحانه دادم که ، بازگشت به کل تجارت جلد رکورد ، در عکس روی سی دی منعکس شد: من خودم به عنوان یک جوان عصبی ، در حال مطالعه کتاب در یک انبار. p>
بیشتر اوقات زندگی حرفه ای من به عنوان یک خواننده دروغگو تلاشی برای فرار از آن ساده لوحی و انعکاس آبهای عمیق قطعات مانند” مولرین “بوده است. این برای برخی از افراد که زیبایی ناپاک را به عذاب روانی ترجیح می دهند آزار دهنده است. در آخرین ضبط من ، با پیانیست درخشان ایتالیایی ساسکیا جورجینی ، پیشکسوت رپرتوار تکنوازی که چشم اندازش درباره شوبرت ناشی از غوطه وری در لیست و انسکو است ، امیدوارم بتوانم به نوعی محل اقامت بین ساده لوحان و احساساتی ها ، به سختی برسیم مستقیم و سالن آینه های اضطراب زده. سفر برای اجرای عدالت به سفر آسیاب سفری بی پایان است. p>
یان بوستریج نویسنده “سفر زمستانی شوبرت: آناتومی یک وسواس” است. ضبط جدید وی از “Die Schöne Müllerin” جمعه در پنتاتون منتشر خواهد شد. p>