در گذشته ، ما از برخی از هنرمندان مورد علاقه خود خواسته ایم که پنج دقیقه را انتخاب کنند یا در نتیجه آنها بازی کنند تا دوستانشان عاشق موسیقی کلاسیک ، پیانو ، اپرا ، ویولنسل ، موتزارت ، 21 – شوند آهنگسازان قرن و ویولون. p>
اکنون می خواهیم آن دوستان کنجکاو را متقاعد کنیم که عاشق موسیقی متعالی و متعالی دوره باروک باشند که حدود 1600 تا 1750 طول کشید. امیدواریم شما در اینجا چیزهای زیادی برای کشف و لذت بردن پیدا می کنید. گزینه های خود را در نظرات بگذارید. p>
◆ ◆ ◆
سسیلیا بارتولی ، نوازنده h2>
این آریا به ملودی بی انتها و آرامش بخشی تنظیم شده است و شعرهای آن با این ناراحت کننده ها با ما صحبت می کنند بار. “Lascia la spina” “روزه carpe” هوراس را یادآوری می کند و به ما کمک می کند امید خود را از دست ندهیم. این به ما می گوید که از این شرایط صمیمیت اجباری بهترین استفاده را ببریم – با خانواده خود ارتباط برقرار کنیم ، سرعت خود را کاهش دهیم ، و به احساسات خود توجه کنیم. در عین حال ، به ما یادآوری می کند که خلاقیت خود را به چالش بکشیم و ایده های جدید بسازیم. p>
هندل “Lascia la spina “
سسیلیا بارتولی و Les Musiciens du Louvre (دکا) span>
◆ ◆
Corinna da Fonseca-Wollheim ، منتقد موسیقی تایمز h2>
سونات های صفحه کلید Domenico Scarlatti در جهان موسیقی خودشان زندگی می کنند. اگرچه او دقیقاً باخ و هندل معاصر بود ، اما اسکارلاتی راهی متفاوت را در پیش گرفت. به نظر می رسد موسیقی او نه به تسبیح خدا و نه به سرگرمی درباریان اختصاص داده شده است ، هرچند او در خدمت پادشاهان اسپانیا و پرتغال بود ، بلکه بیشتر به یک کنجکاوی خصوصی اختصاص داشت. آثاری مانند این سونات بازیگوشانه و خجالتی ، نوعی هوش درونگرا را به وجود می آورد که با گرمی آرام ازدواج کرده است. این با اولین گوش دادن به شما آرامش می بخشد ، اما شما را به احساس خارش تبدیل می کند تا دوباره به موسیقی نگاه کنید ، و صورت های فلکی هارمونیکی را که با چنین اقتصاد فوق العاده ای ایجاد می کنند ، ایجاد کنید. p>
سوناتا صفحه کلید Scarlatti در مینور (K. 213)
Racha Arodaky (Outhere Music) div >
◆ ◆ sp
جولیان واچنر ، مدیر ترینیتی وال استریت موسیقی h2>
پس از خواندن سوپرانوی نسبتاً والای پسران در مدرسه کر کر توماس ، زندگی در دبیرستان زندگی من یک راکر موج جدید بود که لاله های گوش من را با اسمیت ها می زد ، حالت Cure و Depeche. هدیه ای از ناپدری من ضبط شده با انرژي جان الیوت گاردینر در سال 1985 از Bach’s B-minor Mass ، من را به موسیقی کلاسیک برگرداند ، و به ویژه Sanctus در تکرار مداوم دستگاه پخش سی دی قابل حمل جدید من بود ، و Duran Duran را از پایه آنها بیرون زد. این مدرسه درخشان پلی کورل مونته وردی و شوتز را با هارمونی های وحشی و خیره کننده باخ ترکیب می کند. یافتن تصویر واضح تری از شرکت بهشت که آوازهای خود را می خواند دشوار است. p>
توده باخ در B minor
گروه کر مونته وردی و تکنوازان باروک انگلیسی (بایگانی) span>
div>
◆ ◆ ◆ < / span>
روزكو میچل ، ساكسوفون و آهنگساز h2>
این موسیقی جذاب است به روش CPE باخ آن را کنار هم قرار می دهد – هر یادداشت و هر بیان. من همیشه جذب افرادی می شوم که راه خود را می تراشند ، و او ابر بزرگی با پدرش ، یوهان سباستین ، بالای سر خود داشت. و من عنصر بداهه را به خود جلب می کنم: در آن زمان ، اگر شما یک قطعه را بازی می کردید و یک تکرار تکرار می شد ، انتظار می رفت که بار دوم آن را تزئین کنید. من آن درس را از طریق نوشتن می گیرم ، و آن را به جلو پیش می برم. بداهه نوازی چیز جدیدی نیست و من افرادی را که می توانستند این کار را به روشی قوی و مطمئن انجام دهند بسیار مورد توجه قرار می دهم. p>
CPE سوناتای فلوت باخ در B flat
بارتولد کوئیکن و باب ون آسپرن (سونی کلاسیک) span>
◆ ◆ ◆
الكساندر تارود ، پیانیست h2>
I همیشه فکر می کردم که حرفه من پرستاری است که روی زخم ها پماد پخش می کند ، مردم را آرام می کند و گذشت زمان را فراموش می کند. “L’Aimable” رویر ، قطعه ای از دوران دور ورسای ، مانند نوازش ، یک لطافت بی نهایت است. به “L’Aimable” گوش دهید و از شما دلجویی می کنند. به “L’Aimable” گوش دهید و احساس آرامش می کنید. خشم شما جای خود را به احساس سیری خواهد داد. در عرض چهار دقیقه ، رویر به این معجزه دست یافت ، و با سادگی خلع سلاح شده ، با ملودی گرم و خوشامدگویی ، عشق بسیار زیادی را تحویل داد. p>
Royer” L’Aimable “
الكساندر تارود (اراتو) span>
eth ◆ ◆
ست کلتر والز ، منتقد موسیقی تایمز h2>
در حالی که قطعات مناقصه رویر مومیایی قابل اعتمادی را اثبات می کند ، کاتالوگ وی شامل جمعیت بسیار زیادی است. محدوده این آهنگساز همچنین شامل حالات متروکه ای است که می توانند با صدای بدون قدم زدن معاشقه کنند. مجموعه مطالعات صفحه کلید او در سال 1746 – که بیشتر آن غافلگیرکننده و با شگفتی های بداهه نواخته شده است – با جذاب و وحشی “La Marche des Scythes” به پایان می رسد. این قطعه گاهی اوقات ظریف و یکباره تهاجمی است ، راهی برای به دست آوردن بهترین نتیجه از فضیلت ها دارد. در نظر بگیرید که یکی از نواختن چنگال ساخته شده و تصفیه شده کریستف روست را برای متالدین در زندگی شما بازی کند. p>
رویر ” La Marche des Scythes “
کریستف روست (دکا) span>
< / div>
◆ ◆ ◆ span>
دیوید آلن ، منتقد موسیقی تایمز h2>
باروک به ما پیشنهاد می کند روح رقص و درد روح ، اما من برای ترس و هیبت به آن روی می آورم – حداقل از باخ. این مقدمه در مورد “Aus tiefer Not” ، سرود التماس و توبه ، پانل مرکزی یک چرخه باعظمت کرال است که غالباً به عنوان توده عضو آلمانی خوانده می شود ، که به عنوان بهترین سنگ مرمر باخ برای ساز خود تصور می شود. در شش قسمت بازی کنید – چهار قسمت برای دستها و دو قسمت برای پاها – و نگاهی به چندصدایی رنسانس ، ترسناک ، غیرشخصی ، بسیار زیاد ، شما را به نماز می کشاند تا هنگام نماز قبل از روشن شدن فقط در انتها ، همانطور که گوش های شما ترسیم می شود شما به امید آسمانی هستید. p>
“Aus tiefer Not” (BWV 686) باخ “(BWV 686) h3> < span class = "css-16qbtva"> ماری کلر آلن (اراتو) span>
◆ ◆ ◆
دونا لئون ، رمان نویس h2>
بسیاری از آریای بزرگ باید علیه عادی بودن شعرهای خود مبارزه کنند. در “جولیو سزار” از هندل ، کلئوپاترا می فهمد که جولیوس سزار در جنگ کشته نشده است ، همانطور که به او گفته شده است. بنابراین او اجازه می دهد تا از شادی پاره شود ، و قلب خود را با یک کشتی مقایسه می کند – خطر غرق شدن کشتی ، طوفان زده – که در نهایت به بندر می رسد و آرامش می یابد. من بین دو اجرای خیره کننده درگیر شده ام: این نمایش توسط بورلی سیلز – از دهه 1960 ، زمانی که اپرای باروک هنوز به ندرت اجرا می شد – و جویس دی دوناتو ، چند سال پیش. هر دو عالی هستند؛ من معتاد هستم. p>
“Da tempeste” هندل h3> بورلی سیلز و اپرای شهر نیویورک (BMG)
◆ ◆ ◆
ایزابل فاوست ، ویولونیست h2>
از نظر من این یکی از جذاب ترین قطعات باخ است – از لطافت خارق العاده ای و سادگی ، در عین حال عمیق و کاملا صمیمی. خلوص ناخنک ، شکنندگی روح انسان را کاملاً بیان می کند. در اینجا باخ در حال نوشتن موسیقی تشییع جنازه با استفاده از کلمات “gute Nacht” (“شب بخیر”) برای ایجاد یک فضای شب زنده دار جادویی و لالایی است. شعارهای باخ تسلیت شخصی من است. این موسیقی به همان خوبی که به دست می آید عالی است: آسمانی ، فرشته ای ، ما را به یک سطح دیگر می برد ، نگاهی اجمالی به دنیای دیگر. p>
” Gute Nacht، o Wesen “باخ h3> کر الیوت گاردینر و گروه مونته وردی (SDG)
◆ ◆ ◆
کریستینا پلوهار ، مدیر L’Arpeggiata
آهنگ Purcell “Music for a while” به عنوان موسیقی صحنه ای برای “ادیپ رکس” نوشته شد. او از تکنیک آهنگسازی مورد علاقه خود ، “زمین” – باسی که مرتباً خود را تکرار می کند – استفاده می کند تا تصویری ترنس مانند از سایه ای را که از دنیای زیرین برمی خیزد ، در مخاطب ایجاد کند. متن الکتو را خشمگین می کند ، عصبانیتی که ادیپ را به جنون می کشاند. موهای الکتو پر از مار است ، و کلمه “قطره” تکرار می شود ، با مکث هایی پراکنده می شود ، بنابراین شما با هر نت می افتید که مارها به زمین می افتند. قدرت موسیقی در توانایی آرام کردن احساسات و حتی جنون است. p>
“موسیقی برای یک” در حالی که “
L’Arpeggiata (اراتو) span>
div >
◆ ◆
جوشوا بارون ، ویرایشگر تایمز h2>
در طی همه گیری ، من نگه داشته ام روی آوردن به باخ. به ویژه کارهای انفرادی او ، که از نظر پیچیدگی و ساخت عالی هستند ، در عین حال صمیمی و گاهی اوقات به طرز حیرت انگیزی انسانی هستند. مانند سیزدهمین تنوع از تغییرات “گلدبرگ”. این شامل مشخصه های موسیقی باروک است: فرم مبتنی بر رقص ، در این مورد یک سارابند. معماری موزون با نت های 32 و ظرافت شکوفا صداهای متعددی که به طور حتم با تعادل راضی می شوند. با این وجود نیازی به دانستن چیزی از نبوغ ساختاری آن نیستید تا تحت تأثیر تنش ملودی آرامش و اشتیاق قرار گیرد – طنین انداز در این لحظه ، و شاید آرامش بخش. p>
تغییرات “Goldberg” باخ h3> جرمی دنک (Nonesuch)
◆ ◆
پیتر سلرز ، مدیر h2>
هنگامی که طاعون بوبیونیک لندن را گرفت ، هنری پورسل هفت ساله بود و یک چهارم مردم را به کام مرگ کشاند و به دنبال آن آتش سوزی بزرگی که یک سوم شهر را ویران کرد. در عصر طاعون ، با آتش سوزی پنج از شش آتش سوزی بزرگ تاریخ ما در کالیفرنیا همچنان ادامه دارد. در دمای پایین و اعلام وضعیت اضطراری آب و هوا ؛ و در مواجهه با این فراخوان که سیاه زندگی می کند مهم است ، روبرو شدن با یک صراحت آهنگساز 20 ساله با سنت عبری مسئولیت شخصی ، توبه و کفاره بسیار شفابخش و تحقیرآمیز است. این اجرا توسط گروه کر فوق العاده موسیقیAeterna انجام شده است که توسط Teodor Currentzis انجام شده است. p>
پورسل “یادت نره ، لرد ، جرایم ما “ h3> Teodor Currentzis و MusicAeterna (سونی کلاسیک) span>
◆ ◆
زاخاری وولف ، ویرایشگر موسیقی کلاسیک تایمز h2>
این است دوران باستان ، و یک فرقه برای ورود خدایی که پرستش می کند شعار می دهد. سخنان آنها – “بیا ، ملکه خدایان ، بیا” – تقریباً تا هیپنوتیزم تکرار می شود. انرژی ایجاد می کند اما از آنجا که این داستان در اواخر قرن هفدهم روایت می شود – در اپرای ژان باتیست لولی که یکی از مورد علاقه های لوئیس چهاردهم بود – این انرژی از طریق ظرافت باروک فرانسه ، شکوه و عظمت دربار در ورسای متمرکز می شود. تمرکز پرشور مراسم مذهبی با این پالایش اصلاح و بزرگتر می شود. p>
“Atys” لولی < / h3> William Christie and Les Arts Florissants (Harmonia Mundi)
div>
◆ ◆ ◆ span >
مانفرد هونک ، مدیر موسیقی ارکستر سمفونیک پیتسبورگ h2>
این حرکت دوم کنسرتوی ویولن دوتایی باخ بارها و بارها از طریق سادگی و شیرینی من را لمس می کند. مثل یک گفتگوی صمیمی بین دو عاشق است. متناقض نیستند اما ماهرانه مکمل یکدیگر هستند. آنها با صفائی بالاتر از عطر ارکستر همراه با شخصیتی دانسیلیک و متزلزل سیسیلیانو شناورند. هیچ چیز سنگینی در این مورد وجود ندارد که فرد از یک لارگو انتظار داشته باشد. این اثری است که من در کودکی خیلی اوقات با برادرم ، راینر ، که اکنون مدیر کنسرت فیلارمونیک وین است ، بازی می کردم و من را به یاد آغازهای مشترک می اندازد. p>
کنسرت باخ برای دو ویولون h3> دیوید و ایگور اوستراخ و ارکستر سلطنتی فیلارمونیک (دویچه گراموفون) span >
◆ ◆
کاترین توروسی ، مدیر شرکت رقص باروک نیویورک h2>
ژان فیلیپ رامو یکی از آهنگسازان مورد علاقه من در سبک باروک است. موسیقی رقص در باله های اپرای او دارای سارابندهای دستگیر کننده ، هوای روح جویانه (مانند “Air tendre pour les Muses”) و تنبورهایی است که شما را در خیابان می رقصاند. اما این chaconnes های او هستند که همیشه از نظر زیبایی هارمونیک عمیق هستند و با حرکت باس زمین ، مخاطب را با تغییرات عالی و درخشان ، که اغلب به یک گروه کر آواز تبدیل می شوند ، خوشحال می کنند. p>
div>
“Les Fêtes de l’Hymen et de l’Amour” رامو h3> لو کنسرت Spirituel and Hervé Niquet (Glossa)
◆ ◆ ◆
آنتونی توماسینی ، منتقد ارشد موسیقی کلاسیک تایمز h2>
در سال 1937 ، رهبر ارکان و معلم فرانسوی ، نادیا بولانگر یکی از تأثیرگذارترین ضبط ها را انجام داده است: انتخاب madrigals توسط Monteverdi. وی که با یک گروه 9 نفره آموزش دیده کار می کرد ، توجه شاهکارهای فراموش شده را به خود جلب کرد ، از جمله این روایت بسیار زیبا از “Lasciatemi morire” ، یک تنظیم مجنون از نوحه از اپرای از دست رفته “L’Arianna”. p> < / div>