The Met در حال برنامه ریزی یک شرط بندی بزرگ برای اپرای معاصر است

هنگامی که اپرای متروپولیتن سال گذشته اقتباسی پر ستاره از “ساعت ها” را به صحنه برد، اولین نمایش جهانی در این شرکت از سال 2006، اتفاق غیرعادی رخ داد.

Met مدت‌ها برای جذب مخاطبان جدید برای آثار کلاسیکی مانند «کارمن»، «دون جیووانی» و «توسکا» تلاش می‌کرد. اما «ساعت ها» به آن تکانی انرژی بخشید: بیش از 40 درصد از خریداران بلیت هرگز پا به سالن اپرا نگذاشته بودند.

پیتر گلب، مدیر کل Met و Yannick Nézet-Séguin، مدیر موسیقی Met، موفق شدند. موفقیت در باکس آفیس «ساعت‌ها» نوشته گرگ پیرس نویسنده و آهنگساز کوین پوتس، این باور را عمیق‌تر کرد که آثار معاصر می‌توانند به تضمین آینده اپرا کمک کنند، شکل هنری که ظاهرا همیشه در بحران وجودی است. بنابراین، Met سه خواننده برجسته اثر – رنه فلمینگ، کلی اوهارا و جویس دیدوناتو – را متقاعد کرد تا برنامه‌های خود را دوباره تنظیم کنند تا فضایی برای احیای فصل آینده باز شود.

با کمبود نقدینگی و فروش کم بلیت‌ها، Met روی اپراهای آهنگسازان زنده شرط‌بندی کرده است – که در یک تغییر، از زمان بازگشت شرکت از تعطیلی همه‌گیر در پاییز 2021، فروش بیشتری از آثار کلاسیک داشته‌اند. این شرکت قصد دارد 17 صحنه جدید و جدید را روی صحنه ببرد. کارهای اخیر در پنج فصل آینده، از جمله هفت سفارش.

این ترکیب شامل «شیاطین» مت اوکوین، بر اساس رمان داستایفسکی، و کمدی درباره تجربه آمریکایی آسیایی توسط آهنگساز هوانگ رو و فیلمنامه نویس جیمز شاموس است. مذاکرات برای اقتباس اپرایی از کمدی رمانتیک «ماه زده» در سال 1987 توسط آهنگساز ریکی یان گوردون و جان پاتریک شانلی که فیلمنامه فیلم را نوشته است، در جریان است.

همه اینها چیزی شبیه بازگشت به گذشته برای Met است که در سال 1883 تاسیس شد. تنها در دهه 1910، این شرکت 15 اولین نمایش جهانی داشت.

با این حال، فروش اپرای معاصر همیشه آسان نیست، و برخی از آخرین پیشنهادات Met با واکنش ملایم منتقدان مواجه شده است. بسیاری از خریداران قدیمی بلیت نگران این هستند که آثار کلاسیک از بین برود: فصل آینده خبری از بل کانتوی اوایل قرن نوزدهمی نیست و موتزارت تنها با یک “فلوت جادویی” مختصر انگلیسی زبان برای خانواده ها نشان داده می شود.

در یک مصاحبه مشترک، گلب و یانیک نزت-سگوین در مورد برنامه های خود برای آینده شرکت بحث کردند. در اینجا گزیده هایی از گفتگو ویرایش شده است.

مشکلات مالی Met را بر آن داشته است 23 میلیون دلار برداشت کنید از وقف آن و کاهش تعداد اجراهای فصل آینده حدود 10 درصد. چرا فکر می کنید که تغییر تمرکز به اپرای معاصر، که دقیقاً سابقه طولانی موفقیت ندارد، راه رو به جلو است؟

پیتر زرد این اپرای معاصر نیست. این اپرای مناسب معاصر است. فقط گفتن اینکه همه اپرای معاصر قرار است شانس Met و سایر شرکت های اپرا را تغییر دهند، گمراه کننده خواهد بود.

یکی از چالش‌ها این واقعیت است که برای چندین دهه، به استثنای آهنگسازانی مانند فیلیپ گلس و جان آدامز، بخش بزرگی از اپراهای جدید برای عموم مردم غیرقابل دسترس بودند. آنها ممکن است آثاری با شایستگی هنری باشند، اما از آهنگسازانی که بیشتر برای شعور جذاب بودند تا قلب شنوندگان.

یانیک نازت-سگوین اکنون آهنگسازان بیشتر از چگونگی جذب مخاطب آگاه هستند. این در مورد تونال در مقابل آتونال نیست. بزرگتر از این است استفاده از موسیقی برای ارتباط با مخاطبان و احساسات آنها و آگاهی بیشتر از انعکاس واقعیت های امروزی است.

برخی از مردم نگران هستند که تمرکز بر اپرای معاصر به قیمت قطعات آشنا تمام شود. یک سوم فصل بعد به کارهای جدید اختصاص دارد و اشتراوس وجود ندارد.

GELB فصل آینده خبری از اشتراوس نیست زیرا دو اپرای اشتراوس در فصل بعد وجود خواهد داشت: “Die Frau Ohne Schatten” و یک محصول جدید “سالومه” که هر دو توسط یانیک رهبری می شود. قرار است به تمام رپرتوارها برسیم. ممکن است هر فصل این اتفاق نیفتد. اما همیشه وردی، پوچینی، واگنر و دیگران خواهند بود.

VIEW-SEGUIN در خانه‌ای مثل خانه ما، این طبیعت جانور است که می‌توانید چیزی داشته باشید که احساس می‌کنید فقط برای پرکردن شب آنجاست. و روتین برای من دشمن هنر است. من به سیستم رپرتوری اعتقاد دارم، اما باید راه هایی برای اجتناب از این نوع روتین پیدا کنیم. ممکن است بگوییم: «از آخرین «دون پاسکوال» ما شش سال می‌گذرد.» اما آیا ما بازیگران کاملی برای آن داریم؟ نه. پس شاید دو سال بعد این کار را انجام دهیم.

تعادل مناسب آثار معاصر و کلاسیک چیست؟

GELB برای یافتن تعادل مناسب، باید آزمایش کنیم. به جرات می توان گفت که تا پایان این دوره پنج ساله، ما پاسخ آن را خواهیم دانست.

VIEW-SEGUIN بحث سهمیه نیست. من به این حساسیت دارم فکر نمی کنم این راهی باشد. شاید باید تعادل در دو یا سه فصل رعایت شود.

Met قبلاً یک پایگاه مشترک وفادار داشت. اما اکنون تماشاگران به طور فزاینده‌ای پراکنده شده‌اند و بسیاری از مردم به تک‌بلیت‌ها، به‌ویژه برای اپرای معاصر علاقه دارند.

GELB تکه تکه بودن لزوما بد نیست. مثل برادوی است. اگر کسی به یک نمایش برادوی برود، به این معنی نیست که او لزوماً به نمایش بعدی برادوی خواهد رفت. هدف ما این است که تجربه اپرای جدید را به تجربه ای تبدیل کنیم که مردم بیشتر و بیشتر با آن آشنا شوند، همانطور که ما بیشتر و بیشتر انجام می دهیم. مطمئناً در مخاطب همپوشانی وجود خواهد داشت. هیچ سوالی وجود ندارد که در نتیجه توسعه یابد.

آیا مدل مشترک مرده است؟

GELB مدل مشترک 50 سال است که می میرد. هنگامی که اپرای متروپولیتن جدید در سال 1966 درهای خود را باز کرد، خانه به طور کامل با اشتراک فروخته شد. یک یادداشت رودولف بینگ به هیئت مدیره وجود دارد که با عذرخواهی آن را توضیح می دهد [as general manager] او می‌خواهد اشتراک‌های قطعی داشته باشد تا برخی از بلیت‌ها را به عموم مردم بفروشد، زیرا هیچ کدام در دسترس نبودند.

وقتی از مخاطبان خود نظرسنجی می کنیم، متوجه می شویم که امروز عاشق اپرا کسی است که سالی یکی دو بار به اپرا می آید. یک عاشق اپرا که خودش را 20 سال پیش توصیف می کرد، کسی بود که 20 بار در سال به Met می آمد.

در کارهای سفارشی به دنبال چه هستید؟

GELB ما به دنبال آهنگسازان بزرگی هستیم که علاقه مند به گفتن داستان هایی هستند که عموم مردم بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.

VIEW-SEGUIN ما به تنوع نیاز داریم. من نمی خواهم همیشه زبان موسیقی یکسان باشد. برای من مهم است که کایجا سااریاهو را به اندازه برت دین و کوین پوتس در نقش ترنس بلانچارد ارائه کنم.

GELB من به تداوم اعتقاد زیادی دارم – به داشتن آرک برای هنرمندان و آهنگسازان. “قهرمان” بلانچارد پس از موفقیت “آتش خفه کن در استخوان های من” او یک نمونه کامل از آن است. به همین ترتیب، پوتس اخیراً به سراغ ما آمد که می‌خواست اپرای دیگری بنویسد، اما همچنین از او پرسید که آیا تولید جدیدی از اولین اپرای او، “شب خاموش” را در نظر خواهیم گرفت. و ما “Conquest Requiem” گابریلا لنا فرانک را به نیمه اول یک صورتحساب دوگانه اضافه کرده ایم که دارای ویژگی های [Osvaldo Golijov’s] “آینادامار” برای آماده شدن برای اولین اپرای خود، که درباره فریدا کالو و دیگو ریورا است، که Met نیز آن را روی صحنه خواهد برد.

کار با آهنگسازان زنده چگونه تجربه ساخت اپرا را تغییر می دهد؟

VIEW-SEGUIN دیدن یک آهنگساز زنده، یک لیبرتیست زنده در خانه – در حال تعامل با طراحان رقص جدید، نوازندگان، اعضای تیم خلاق – الهام بخش آثار مردگان نیز هست. سپس وقتی یک تولید جدید از یک اپرای واگنر را انجام می دهیم، یا به یک اثر وردی برمی گردیم، همه آن را متفاوت می بینند. به نوعی به آن جان تازه ای می بخشد. انگار تصور می کنیم این افراد بیشتر در اتاق هستند و کمی احساس آزادی می کنیم.

چندین سال پیش، گروه Met برنامه‌ای برای پیوستن به نیروهای آکادمی موسیقی بروکلین برای اجرای اپرای معاصر، در تلاشی برای برقراری ارتباط با یک جامعه گسترده‌تر، اعلام کرد. اما این تلاش در طول همه گیری از بین رفت.

VIEW-SEGUIN این یکی از پشیمانی های بزرگ من از این همه گیری است. ما هنوز در حال ارائه پروژه‌ها به BAM هستیم و فکر می‌کنم چیزی درست از آن به دست خواهد آمد. من هنوز ایده خروج از ساختمان را دوست دارم، اما در این بین فقط سعی می کنیم از افراد بیشتری در ساختمان خود استقبال کنیم.

فصل های اپرا اغلب تا پنج سال قبل برنامه ریزی می شوند. آیا تمرکز بر اپرای معاصر به رویکرد روان تری نیاز دارد؟

GELB ما سعی خواهیم کرد انعطاف‌پذیرتر باشیم تا اثر جدیدی که می‌بینیم پتانسیل دارد، همانطور که در فصل آینده انجام می‌دهیم، با احیای «ساعت‌ها» و «آتش خاموش در استخوان‌های من» احیا شود. مطمئناً اگر «قهرمان» یک موفقیت بزرگ باشد، می‌توانید روی بازگشت آن به Met حساب کنید.

همیشه با همین بازیگران؟ یا می توانید احیای «ساعت ها» را با سه ستاره متفاوت ببینید؟

GELB شاید سه دیوا جدید وجود داشته باشد.

چگونه فلمینگ، اوهارا و دیدوناتو را متقاعد کردید که برای «ساعت‌ها» بازگردند؟ حتماً یک کابوس برنامه ریزی بوده است.

GELB نیازی نداشتم آنها به راحتی متقاعد شدند زیرا می خواستند این کار را انجام دهند. هنرمندان ما می بینند که آنجا عمل است، آنجا هیجان است. از نظر هنری برای آنها بسیار راضی کننده است که به شیوه ای متفاوت کار کنند، که در واقع کار با آهنگسازان و بخشی از فرآیند خلاقیت است. آنها دیگر هنرمندانی خلاق و تفسیرگر نیستند. آنها بخشی از خلق اثر هستند.

یانیک بیش از نیمی از 17 نمایش برنامه ریزی شده را در پنج سال آینده رهبری می کند. چرا مهم است که مدیر موسیقی به شدت درگیر اپراهای جدید باشد؟

VIEW-SEGUIN بدیهی است که این آثار مردم را از منطقه آسایش خود خارج می کنند. یک اپرای جاز مانند “قهرمان”، خدا را شکر، ما از “آتش خاموش در استخوان های من” ساخته ایم. اما هنوز هم برای بسیاری از مردم یک شوک است. این در مورد تاب و عناصر دیگر است. من نمی گویم که تک تک نوازندگان ارکستر مت نمی دانند چگونه این کار را انجام دهند. آنها می دانند چگونه این کار را انجام دهند. اما این چیزی نیست که آنها معمولاً انجام می دهند.

من دیده ام که شرکت های اپرا و ارکسترهای دیگر این نوع کار را به متخصص یا شخص دیگری می دهند. این پیامی را به مردم و تیم ارسال می کند: “اوه بله، این چیزی است که خارج از هسته اصلی ما است. پس چرا باید در همان سطح به آن متعهد شویم؟»

من همچنین امیدوارم که مخاطبان ما تا به حال فکر کنند، “اگر یانیک این کار را انجام دهد، شاید باید آن را امتحان کنیم، زیرا ما اعتماد خواهیم کرد که او این کار را انجام خواهد داد.”

یانیک، شما نه تنها ارکستر مت بلکه ارکستر فیلادلفیا و ارکستر متروپولیتن را در مونترال رهبری می کنید. چگونه می توانید تعهد خود را به اپرای معاصر گسترش دهید و در عین حال با این خواسته های دیگر همراه باشید؟

VIEW-SEGUIN من باید مراقب باشم که هر هفته یک قطعه جدید یاد نگیرم. من 48 ساله هستم، کارم را در اوایل 20 سالگی شروع کردم و در حال حاضر بسیاری از رپرتوارهای اصلی را دارم، چه اپرا یا سمفونیک. قرار است تمرکزم را بیشتر به قطعات جدید اختصاص دهم و چیزهای دیگر را شاید کندتر از آنچه چند سال پیش فکر می‌کردم یاد بگیرم.

Met را در 25، 50، 100 سال آینده کجا می بینید؟

GELB امیدواریم شاهد شکوفایی هنری Met باشیم و پایه هنری جدیدی ایجاد کنیم که به ادامه رشد آن کمک کند.

VIEW-SEGUIN اگر این یک عصر طلایی جدید در اپرا در Met است، پس این مسئولیت و ماموریت ماست که خانه ای بسازیم. و نگه داشتن Met به عنوان کشتی مادر اپرای بزرگ در جهان، و بنابراین اپرای بزرگ جدید.