پایان یک موسسه محبوب دهلی

تایمز اینسایدر توضیح می دهد که ما چه هستیم و چه کاری انجام می دهیم ، و بصیرتهایی از پشت صحنه راجع به چگونگی گردهمایی روزنامه نگاری ما ارائه می دهد.

NEW DELHI – بیش از نیم قرن ، پارامبالوت جوزف آنتونی ، زیرک و شیرین- مرد سرشتی ، به عنوان سلاح مخفی نیویورک تایمز در هند خدمت می کرد.

به عنوان مدیر دفتر دهلی نو از اواسط دهه 1960 تا همین چند سال پیش ، آقای آنتونی ، که همه او را PJ می نامیدند ، به اندازه هر کس در تایمز نقش داشت. او یک کتابفروش ، مترجم ، راهنما ، بایگانی ، یک تازه فروش بود که می توانست 10 داستان را به طور هم زمان ردیابی کند ، و یک دوست محبوب و ضروری برای بسیاری از خبرنگاران و خانواده های آنها بود.

یکی از خبرنگاران سابق حتی پس از چشم خصوصی تلویزیون 1970 به او حتی کوجاک نامیده شد. دلیل آن این بود که سالها پیش ، پس از آنکه دسته ای از مردم در یک مهمانی شام بیمار شدند ، پی. جی تحقیق را به عهده خود گرفت. مطمئناً او رمز و راز را حل کرد.

پس از تعرض به محله و گفتگو با كارمندان ، او فهمید كه یك بنده حسود بر روی مرغی كه آن شب سرو شد بنزین پاشید تا آشپز را خراب كند. PJ یافته های خود را به اشتراک گذاشت و به آرامی پیشنهاد جایگزینی بنده را داد.

اما اکنون PJ از بین رفته است.

هفته گذشته ، PJ در 82 سالگی بر اثر عوارض مربوط به Covid-19 درگذشت.

PJ نقطه ورود من به هند بود ، درست همانطور که او برای بسیاری دیگر از خبرنگاران که 50 سال قبل بودند ، بود. او در حاشیه فرودگاه ایستاده بود تا من و خانواده ام را بعد از یک سفر طاقت فرسای 20 ساعته ، با لبخندی خجالتی بر لب جمع کند. من به عنوان رئیس دفتر در دهلی نو طی سه سال گذشته ، تقریباً هر روز او را می دیدم و هنوز هم صدای او را در گوشم می شنوم. برای من سخت است که فکر کنم هرگز دیگر او را نخواهم دید.

شغل او اداره دفتر کوچک تایمز در کانوت پلاس ، در قلب پایتخت هند بود و مشغول کار بود. از نزدیک با روسای دفتر (او تمایل داشت که روسای دفاتر را “دکتر” صدا کند ، حتی در مواردی که خیلی دور از قضیه بود.) ر Bسای دفاتر روزنامه نگاری را بر عهده دارند و مدیران دفاتر نیز مسئولیت هر کار دیگری را بر عهده دارند – رسیدگی به هزینه ها ، تمدید ویزا ، ترجمه اسناد و در مورد هند ، رمزگشایی یکی از پیچیده ترین کشورهای روی زمین. پی جی هر روز آن را دوست داشت.

حتی در 70 و 80 سالگی ، او اغلب اولین شخص در دفتر بود و همیشه می توانستید زمان نزدیک شدن را تشخیص دهید. سگهای خیابانی خارج از اداره دیوانه می شدند و از خوشحالی زوزه می کشیدند.

سپس یک چهره خمیده ، با عینک های ضخیم و گاهی اوقات یک مانتو آویز افتاده ، از غبار دهلی بیرون می آید. و ابری از سگهای خراب او را در بر می گیرد.

او همیشه با یک کیسه استخوان و تکه های گوشت می رسید. این اولین کاری بود که P.J. هر روز صبح انجام می داد. او ولگردها را تغذیه کرد.

او “زمان را سرپیچی کرد” ، “جان برنز” ، که در دهه 1990 به عنوان رئیس دفتر دهلی فعالیت می کرد ، گفت. آقای برنز یادآوری کرد: “در عصر بازیابی اطلاعات ، او مشتاقانه به انجیل کلمه چاپی نگاه می کرد و قلعه ای برجسته در اطراف خود در دفتر روزنامه های انباشته دهلی که به دوران نهرو بازمی گشت ، می ساخت.” p>

< div class = "css-1xdhyk6 erfvjey0"> تصویر

این جیم یاردلی ، رئیس دفتر دیگر بود که کشف کرد حدود هشت سال پیش ، پس از آنکه PJ باسن را شکست ، PJ مدت زیادی از سن بازنشستگی گذشته بود و مزایای بازنشستگی او بیش از حقوق او بود. با این وجود ، PJ تمایلی به ترک کار نداشت.

آقای Yardley یادآوری می کند: “من توضیح دادم که بازنشستگی ، البته ، از بسیاری جهات قابل تعریف است.

بدین ترتیب ترتیب تا حدی غیرمعمول آغاز شد که در ابتدا سردمداران دفتر پایین دست و سایر اعضای ستاد را به هم ریخت و تا مارس مارس ادامه داشت ، زمانی که هند قفل سختگیرانه ای را ایجاد کرد و دفتر روزنامه تایمز را تعطیل کرد. PJ هر روز داوطلبانه به دفتر می آمد ، جایی که او همچنان پشت قلعه برجسته روزنامه های خود می نشست و به کمک کمک می کرد.

یک کاتولیک معتقد ، بیشترین واردات را جعبه دلپذیر شکلات های جوانی شکلات هر کریسمس. هر شب ، قبل از خروج از دفتر ، بلند می شد ، به سمت در می رفت ، کف دستهایش را فشار می داد و یک کمان ظریف ایجاد می کرد.

محکم ، رسمی ، رواقی ، مشکوک ، خسته کننده و بیش از همه ، به شدت وفادار نحوه توصیف اعضای کارکنان دهلی است.

در یک مورد ، پس از اینکه از چیزی ناراحت شد ، با هری کومار ، خبرنگار پیشکسوت ، غر زد و گفت:” من جان خود را به نیویورک تایمز دادم “.

سوهاسینی راج ، گزارشگر دیگر در دفتر دهلی ، یک بار از او پرسید که آیا وقتی رئیس دفتر کار را ادامه می دهد ، طبق معمول هر سه یا چهار سال ، او را ناراحت می کند؟ < / p>

PJ به او توصیه كرد: “نمی توانید احساساتی شوید.” “آنقدر رئیس دفاتر آمده و رفته اند كه اگر من شروع به گریه كردن از رفت و آمد هر كسی كنم ، تمام عمر گریه می كنم.”

Leave a reply

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>