Langlois de Swarte، لحنش واضح، اما با اشاره ای جذاب از نیش خنده دار، با نشاط و شوخ طبعی بازی کرد. و مقدمه هارپسیکورد آداجیو برای یک سونات در سی مینور، لمس جادویی کریستی را به نمایش گذاشت، عبارتی نجیبانه و در عین حال ملایم او.
هم این برنامه و هم برنامه چهارشنبه: به اندازه کافی کوتاه که بدون وقفه انجام شود، در عین حال به اندازه کافی متمرکز بود که احساس غوطه وری داشته باشید. بسیاری از برنامهها این روزها تنوع را ارزشمند میکنند، اما صرف یک ساعت بیشتر در یک دنیای صدا میتواند تجربهای عمیق باشد.
بهتر است که بیشتر بخواهیم. اما من همیشه آنقدر نادیده گرفتم که از آنجایی که بیشتر شامل منتخبی از موومان بود، رسیتال سه شنبه فقط شامل یک سونات کامل سنایه بود. (ضبط شامل چهار نفر بود، در کنار دو نفر از همنوع کمی جوانتر او، ژان ماری لکلر.)
روز چهارشنبه، کریستی از ارگ، گروهی متشکل از نه خواننده مرد و هفت نوازنده را در مجموعهای از آثار مقدس شارپنتیه رهبری کرد، که اپرای «لز هنرهای فلوریسانان» نام آن را به گروه داد.
این، با کمی تأخیر، موسیقی دوره عصمت بود، که با مجموعه زیبا، هوشیار و در عین حال دلپذیر شارپنتیه از 10 «مدیتیشن برای لنت» آغاز شد – نوعی از Pro-Passion که داستان ایستگاه های صلیب را ترسیم می کند. تکنوازان برخی از خطوط گفتگوی کتاب مقدس را می خوانند، با روایت یک محیط هیپنوتیزم برای گروه های صدا.
در این مراقبه ها و سه «درس» که به طور سنتی به عنوان بخشی از مراسم شب در هفته مقدس خوانده می شد، نوازندگان ساز به طرز فوق العاده ای مهار شدند. و اگر هیچکدام از صداهای فردی بهویژه تأثیرگذار نبودند، گروه کر به جلوههای قابلتوجه و تکاندهندهای از گیسوان معلق و شیرینی تقریباً زمزمهکننده دست یافت. صدا گاهی ملایم بود، گاهی به طرز هیجان انگیزی تاکیدی. دقت در حمله حتی به این گروه متوسط هم اجازه میدهد در هنگام به صلیب کشیده شدن عیسی، عظمت وحشتناکی به خود بگیرند.