کن رابینسون ، که خلاقیت در تدریس را تبلیغ می کرد ، در 70

درگذشت

کن رابینسون ، پویا ، طرفدار تأثیرگذار تحریک خلاقیت دانش آموزان که اغلب توسط مدارس در خدمت مطابقت مورد سو استفاده قرار گرفته است ، در تاریخ 21 اوت در خانه اش در لندن درگذشت. او 70 ساله بود.

دخترش ، کیت رابینسون ، علت ابتلا به سرطان را اعلام کرد.

متولد انگلیس معلم ، نویسنده و مدرس ، آقای رابینسون سیستم های بزرگ مدرسه را امكان ابتلا به اسكلروتیك قلمداد كرد و با تأكید بیش از حد بر آزمایش های استاندارد و موضوعاتی مانند ریاضیات و علوم در مورد هنرها و علوم انسانی ، آب خلاقانه را از كودكان خارج می كرد.

” در كره زمين هيچ سيستم آموزشي وجود ندارد كه هر روز رقص را به گونه اي كه ما به آنها رياضي مي آموزيم به كودكان بياموزد. ” تاریخچه سازمان سخنرانی “من فکر می کنم ریاضیات بسیار مهم است ، اما رقص نیز مهم است. اگر اجازه داشته باشد ، کودکان همیشه می رقصند. “

اما ، وی افزود ،” به راستی ، آنچه اتفاق می افتد این است که ، با بزرگ شدن کودکان ، ما شروع به آموزش می کنیم. آنها را به تدریج از کمر به بالا و سپس ما بر روی سر آنها تمرکز می کنیم. “

مجری غالباً شوخ طبع که پس از سخنرانی TED – اولین سخنرانی که برگزار کرد – شهرت وی بیشتر شد – آقای رابینسون با دولتها و مدارس سراسر جهان مشورت کرد ، کارگاه هایی را برگزار کرد و کتابهایی نوشت ، از جمله” از ذهن ما: یادگیری بودن Creative »(2001) و« شما ، فرزندتان و مدرسه: به بهترین آموزش بروید »(2018) ، همراه با لو آرونیکا.

او موعظه کرد که مدارس به این مدرسه احتیاج دارند وی نه تنها برای گسترش برنامه های درسی بلکه برای حمایت از معلمان به عنوان یک متخصص خلاق و شخصی سازی یادگیری با تقسیم کلاس های بزرگ – محیط های مصنوعی که باعث خستگی می شوند ، به گروه های کوچک تبدیل می شود.

او در سخنرانی TED گفت: “بچه ها فرصتی پیدا می کنند.” “اگر آنها نمی دانند ، آنها باید تلاش کنند. من درست میگم آنها از اشتباه نمی ترسند. ” اما وی افزود: “تا زمانی که بزرگتر شوند ، اکثر بچه ها این ظرفیت را از دست داده اند.”

تصویر

< p class = "css-158dogj evys1bk0"> آقای. رابینسون اصرار داشت که می توان خلاقیت – نه از طریق آموزش مستقیم ، بلکه با دادن فرصت ، الهام ، تشویق و راهنمایی به دانش آموزان – آموزش داد.

مربی سلمان خان گفت که وب سایت آنلاین معروف خان آکادمی با شخصی سازی برنامه های درسی برای پاسخگویی به نیازهای دانش آموزان از آموزه های آقای رابینسون بهره می برد. < / p>

آقای خان در یک مصاحبه تلفنی گفت: “او چشم ما را به سمت یک سیستم آموزشی باز کرد که از نظر بسیاری از بچه ها منصفانه نیست و توانایی آنها را حفظ می کند.” “او به بسیاری از مربیان ، از جمله من ، کمک کرد تا بگویند ،” سلام ، اکنون زمان تغییر است. “”

کنت رابینسون در 4 مارس متولد شد ، 1950 ، در لیورپول ، انگلیس ، پنجمین فرزند از هفت فرزند جیمز و اتل (آلن) رابینسون. پدرش میخانه ای اداره می کرد ، مرد دیرباز بود و فوتبال نیمه حرفه ای بازی می کرد. مادرش خانه دار بود.

هنگامی که کن 4 ساله بود ، به فلج اطفال مبتلا شد و به مدت هشت ماه در بیمارستان بستری شد و آرزوهای یک روز حرفه ای فوتبال بازی کردن را از بین برد. پنج سال بعد ، پدرش از روی گردن به پایین فلج شد که یک ضرب و شتم به او زد. (آقای رابینسون 10 سال پیش به دلیل عوارض ناشی از فلج اطفال شروع به استفاده از عصا کرد.)

پس از ترک بیمارستان ، برای چندین سال در مدرسه ای برای کودکان معلول تحصیل کرد ، سپس در یک مدرسه گرامری ثابت تحصیل کرد ، جایی که یک برنامه درسی دقیق شامل هنر ، نمایش یا موسیقی نبود – یک تجربه آموزشی که می تواند آینده حرفه ای او را آگاه کند. اما در مدرسه دومی که تحصیل کرد ، در گروهی که نمایشنامه هایی را روی صحنه می برد ، هیجان پیدا کرد ، یکی از آنها معلمی که به دانش آموزان کمک می کرد از او خواست که کارگردانی کند.

“فکر کردم: “من نمی توانم نمایش را کارگردانی کنم. من هرگز نمایشنامه ای را کارگردانی نکرده ام. “” آقای رابینسون در مصاحبه ای با Top Hat ، یک وبلاگ آموزشی ، در سال 2018 گفت. “من انتظار داشتم که دیگران موافقت کنند ، اما همه آنها سر تکان دادند و گفتند ،” بله ، آیا این کار را می کردی؟ “با توجه به رای اعتماد به اتفاق ، من موافقت کردم و کل روند را دوست داشتم.”

< span itemprop = "copyrightHolder" class = "css-cnj6d5 e1z0qqy90"> اعتبار … جیمز دانکن دیویدسون

آقای. رابینسون در سال 1972 با مدرک لیسانس در آموزش و نمایش و زبان انگلیسی از کالج آموزش برتون هال ، در یورکشایر فارغ التحصیل شد. در سالهای بعدی وی دکترای خود را در انستیتوی آموزش دانشگاه کالج لندن دنبال کرد ، گزارشی درباره هنرها در مدارس برای یک بنیاد پرتغالی نوشت ، تلاش برای توسعه آموزش هنر در انگلیس و ولز را هدایت کرد و ریاست یک آژانس توسعه هنرهای جوانان را بر عهده داشت. در انگلیس.

در سال 1989 ، آقای رابینسون 12 سال به عنوان استاد آموزش هنر در دانشگاه وارویک شروع کرد. وی ریاست یک کمیسیون آموزش ملی را بر عهده داشت که گزارش سال 1999 میلادی واضحی برای ایجاد یک استراتژی ملی متمرکز بر آموزش خلاق و فرهنگی بود.

این گزارش در آنچه مانند آقای صدای رابینسون مبنی بر اینکه بحث ملی در مورد آموزش در انگلیس به صورت مجموعه ای از دوگانگی شکست خورده بیان شده است – “به عنوان انتخاب بین هنرها یا علوم؛ برنامه درسی اصلی یا برنامه درسی گسترده ؛ بین استانداردهای علمی یا خلاقیت ؛ آزادی یا اقتدار در روشهای تدریس. “

فراخوان وی مبنی بر استفاده از هنر به عنوان موتور خلاقیت آموزشی ناشی از دیدگاه تاریخی. وی اظهار داشت ، آموزش همگانی برای تأمین نیازهای صنعتی سازی قرن 19 ساخته شده است و اولویت را به موضوعات دانشگاهی می دهد كه در محیط كار بسیار مفید باشند.

“بنابراین او در طول سخنرانی TED گفت شما احتمالاً هنگام کودکی به خوبی از مدرسه دور می شدید ، چیزهایی را که دوست داشتید ، به این دلیل که هرگز با این کار شغل پیدا نمی کنید. “موسیقی انجام ندهید ، شما موزیسین نخواهید شد. هنر نکنید ، شما یک هنرمند نخواهید بود. مشاوره خوش خیم – اکنون ، عمیقا اشتباه شده است. “

آقای. رابینسون توسط ملکه الیزابت دوم در سال 2003 شوالیه شد.

علاوه بر دخترش ، همسر وی ، ماری ترز (واتس) رابینسون ، یک مربی که از معروف به تری؛ پسرش ، جیمز ؛ خواهرش ، لنا گانون ؛ یک نوه و برادران کیت ، درک ، جان ، ایان و نیل ، که در دهه 1970 در لیگ برتر انگلیس در باشگاه فوتبال اورتون بازی می کردند.

کیت رابینسون ، که پدرش را اداره می کرد دفتر لندن ، گفت که او تشخیص داده است که سیستم های مدرسه در برابر تغییر برنامه درسی مقاومت می کنند اما امیدوار است که معلمان با فلسفه او به عمل منتقل شوند.

” او به معلمان می گوید که آنها سیستم هستند و اگر رویکرد خود را برای آموزش تغییر دهید ، سیستم را تغییر داده اید ، “او در مصاحبه ای گفت.

آقای. رابینسون در هیئت مشاوره Blue School ، یک مدرسه خصوصی مستقل در منهتن سفلی خدمت می کرد که باعث رشد خلاقیت در جوانان می شود. این توسط اعضای اصلی گروه نمایشی Blue Man Group و همسرانشان تاسیس شد. اگرچه آنها در هنگام افتتاح مدرسه در سال 2008 آقای رابینسون را نمی شناختند ، اما او حضوری قدرتمند یافت.

رنه رولری گفت: “او ما را بسیار بهتر کرده است.” ، رئیس مدرسه وی ادامه داد: “کار او نحوه آموزش کل کودک را راهنمایی کرده است. همه ما عمیقاً به هنر به عنوان وسیله ای برای بیان دانش آموزان اعتقاد داریم. او کار ما را آگاه و تأیید کرده است. “

براندون بوستید ، یکی از مدیران شرکت خدمات آموزشی Kaplan آمریکای شمالی ، در مصاحبه ای گفت ،” من از معلمان بی شماری شنیده ام در طی سالهای گذشته که به صحبت های او واکنش نشان دادند ، و آنها می گویند که او الهام بخش آنها بود تا خارج از سیستم و خارج از جعبه فکر کنند.

“آنچه در معلمان تحریک کرد” اضافه کرد ، “این است که فقط به این دلیل که یک سیستم یا مدیر از ایجاد فرصت خلاقانه در کلاس جلوگیری می کند ، آنها هنوز هم می توانند این کار را انجام دهند.”