در کانون کانون ویروس کرونا ویروس مکزیک ، احساس “حیوان به دام افتاده”

بزودی ویروس کرونا به معابر وسیع و مشبک مرکز داباستو مرکزی ، هجوم آورد. بزرگترین بازار تولید در نیمکره غربی ، و پدر آقای Arriaga نیز بیمار شد. ده ها نفر در بازار جان خود را از دست دادند ، شاید صدها نفر. حتی دولت هم به طور قطعی نمی داند.

“این لحظه وجود دارد که شما شروع به دیدن مردم می کنید و استرس شروع به نابودی شما می کند ،” 30. “این باعث شد که بفهمم یک حیوان گرفتار چه حسی دارد.”

پزشکان و مقامات می گویند موج عفونت ها تقریباً آنها را تحت فشار قرار داده است و از بازار به مناطق دیگر منتقل می شود. شهر و مکزیک فراتر از آن. این مرکز به مرکز کانون تبدیل شد ، قلب پر ازدحام محله ای که بیش از هر قسمت دیگر از پایتخت ، که خود مرکز بحران ملی است ، مرگ و میر بچه ها را ثبت کرده است.

هیچ بخشی از جهان به اندازه آمریکای لاتین به دلیل همه گیری ویران نشده است. مکزیک ، برزیل ، پرو و ​​سایر کشورهای آمریکای لاتین – که به دلیل ضعف در سیستم های بهداشتی ، نابرابری شدید و بی تفاوتی دولت – به سر می برند ، دارای بالاترین سرانه مرگ و میر ناشی از ویروس در جهان است.

و برخلاف اروپا ، ایالات متحده و بسیاری از مناطق دیگر ، شیوع در آمریکای لاتین موجی ایجاد نکرده است. در بهار به شدت آغاز شد و ماهها ادامه داشت و تعداد کمی از استراحتها در جاهای دیگر ، هر چند به طور مختصر ، در سراسر جهان میل کردند. در هفته اول ماه سپتامبر ، 10 کشور با بیشترین سرانه مرگ و میر همه در آمریکای لاتین یا کارائیب بودند.

اینجا در Iztapalapa ، محله جنوب شرقی مکزیکوسیتی که بازار را در اختیار دارد ، از همان ابتدا مشخص بود که ویروس به شدت حمله خواهد کرد. از بین تمام مناطق پایتخت مکزیک ، پرجمعیت ترین و پرجمعیت ترین مناطق است که حدود دو میلیون نفر در 45 مایل مربع تجارت سنگین و ساخت و سازهای بدون وقفه قرار دارند.

فقر با کمبود مزمن آب ، زندگی را محدود می کند. روزانه صدها هزار نفر زندگی می کنند ، ترس از گرسنگی به مراتب بیشتر از هر ویروسی است.

طی ماه ها ، این شک و تردید عمیق در میان افرادی مانند آقای Arriaga – کارگرانی که مکزیکوسیتی و بسیاری از کشورها را تغذیه می کنند – تبدیل به شوک و سرانجام به استعفا شد ، زیرا آنها همسایگان ، دوستان و عزیزان درگذشتند و محله آنها برای شیوع صفر شد.

تصویر

مقامات مکزیکو سیتی ، از اینکه دولت فدرال این بیماری را دست کم می گیرد ترسیده اند ، به تنهایی شروع به محاسبه خسارات کردند. در عرض چند هفته ، آنها تصدیق کردند که مرگ در پایتخت سه برابر بیشتر از آنچه به مردم گفته می شود ، بوده است. اکنون مکزیک چهارمین بالاترین میزان کشته در جهان را دارد که بیش از 70 هزار نفر به طور رسمی بر اثر ویروس تلف شده اند. کارشناسان می گویند تعداد واقعی ممکن است ده ها هزار نفر بیشتر از آن باشد.

در ایزتاپالاپا ، ویروس تعداد کمی از زندگی را دست نخورده ، اگر نه به دلیل بیماری و نه به دلیل رنج اقتصادی. گرسنگی افرادی را که هرگز خود را فقیر نمی پنداشتند ، آزار می داد و آداب و رسوماتی که جامعه را برای نسلهای مختلف گره زده بود ، لغو شد ، از جمله یکی از بزرگترین جشن های مسیحیان در آمریکای لاتین ، که برای اولین بار پس از بیش از 150 سال لغو شد.

واقعیت جدیدی که برای بسیاری تعریف شده: خاموش شدن اقتصادی طولانی مدت به وضوح غیرممکن بود. مردم می توانند ماسک بزنند و تا آنجا که ممکن است فاصله داشته باشند ، اما تقریباً هیچ کس توانایی اقامت در خانه را ندارد. آنها باید به کار خود ادامه دهند.

برای اکثریت قریب به اتفاق مردم ، خطر ابتلا به بیماری یا مرگ به سادگی قیمت بقا شده است.

این منطقه اکنون در حال آماده سازی یکی از بدترین بحران های اقتصادی جهان است. سازمان ملل می گوید که زخم های قدیمی نابرابری در حال بدتر شدن است و فقرا 45 میلیون نفر دیگر را به صفوف خود اضافه می کنند. برخی از مقامات برای یک دهه از دست رفته تلاش می کنند.

# styln-briefing-block { font-family: nyt-franklin، helvetica، arial، sans-serif؛ background-color: #ffffff؛ رنگ: # 121212؛ جعبه اندازه: حاشیه جعبه؛ حاشیه: 30px خودکار؛ حداکثر عرض: 510 پیکسل عرض: calc (100٪ – 40px)؛ top-top: 5px solid # 121212؛ مرز پایین: 2 پیکسل جامد # 121212؛ بالشتک: 5px 0 10px 0؛ } فقط صفحه نمایشmedia و (حداقل عرض: 600 پیکسل) { # styln-briefing-block { حاشیه: 40px خودکار؛ } } # styln-briefing-block a { رنگ: # 121212؛ } # styln-briefing-block ul { margin-left: 15px؛ } # styln-briefing-block a.briefing-block-link { رنگ: # 121212؛ مرز پایین: 1 پیکسل جامد #cccccc؛ اندازه قلم: 0.9375rem؛ طول خط: 1.375rem؛ } # styln-briefing-block a.briefing-block-link: شناور { مرز پایین: هیچ؛ } # styln-briefing-block .briefing-block-bullet :: قبل از { محتوا: ‘•’؛ margin-right: 7px؛ رنگ: # 333؛ اندازه قلم: 12px؛ margin-left: -13px؛ بالا: -2 پیکسل موقعیت: نسبی؛ } # styln-briefing-block .briefing-block-bullet: not (: last-child) { حاشیه پایین: 0.75em؛ } # styln-briefing-block .briefing-block-header-section { margin-bottom: 16px؛ } # styln-briefing-block .briefing-block-header { وزن قلم: 700؛ اندازه قلم: 1.125rem؛ طول خط: 1.375rem؛ نمایش: بلوک درون خطی ؛ margin-bottom: 5px؛ } فقط صفحه نمایشmedia و (حداقل عرض: 600 پیکسل) { # styln-briefing-block .briefing-block-header { اندازه قلم: 1.25rem؛ ارتفاع خط: 1.5625rem؛ } } # styln-briefing-block .briefing-block-header a { دکوراسیون متن: هیچ؛ رنگ: # 333؛ } # styln-briefing-block .briefing-block-header a :: after { محتوا: ‘>’؛ موقعیت: نسبی؛ وزن قلم: 500؛ حاشیه چپ: 5px؛ } # styln-briefing-block .briefing-block-footer { اندازه قلم: 14px؛ حاشیه بالا: 1.25em؛ / * padding-top: 1.25em؛ top-top: 1px solid # e2e2e2؛ * / } # styln-briefing-block .briefing-block-briefinglinks a { font-weight: پررنگ؛ margin-right: 6px؛ } # styln-briefing-block .briefing-block-footer a { مرز پایین: 1 پیکسل جامد # سی سی؛ } # styln-briefing-block .briefing-block-footer a: شناور { مرز پایین: 1 پیکسل جامد شفاف ؛ } # styln-briefing-block .briefing-block-header { مرز پایین: هیچ؛ } # styln-briefing-block .briefing-block-lb-items { نمایش: شبکه؛ شبکه-الگو-ستون ها: خودکار 1fr؛ grid-column-gap: 20px؛ grid-row-gap: 15px؛ ارتفاع خط: 1.2؛ } # styln-briefing-block .briefing-block-update-time a { رنگ: # 999؛ اندازه قلم: 12px؛ } # styln-briefing-block .briefing-block-update-time.active a { رنگ: # D0021B؛ } # styln-briefing-block .briefing-block-footer-meta { نمایش: هیچ؛ justify-content: فاصله بین؛ align-items: center؛ } # styln-briefing-block .briefing-block-ts { رنگ: # D0021B؛ اندازه قلم: 12px؛ نمایش: بلوک؛ } فقط صفحه نمایشmedia و (حداقل عرض: 600 پیکسل) { # styln-briefing-block a.briefing-block-link { اندازه قلم: 1.0625rem؛ ارتفاع خط: 1.5rem؛ } # styln-briefing-block .briefing-block-bullet :: قبل از { محتوا: ‘•’؛ margin-right: 10px؛ رنگ: # 333؛ اندازه قلم: 12px؛ حاشیه چپ: -15 پیکسل؛ بالا: -2 پیکسل موقعیت: نسبی؛ } # styln-briefing-block .briefing-block-update-time a { اندازه قلم: 13px؛ } } فقط صفحه نمایشmedia و (عرض حداقل: 1024px) { # styln-briefing-block { عرض: 100٪ } }

به روز شده در 2020-09-23T10: 29: 25.733Z

هزینه های دولت برای مقابله با شیوع بیماری همه گیر در مکزیک از کمترین هزینه ها در جهان است و به احتمال زیاد میلیون ها نفر را به پایدار و محکوم خواهد کرد. از نظر اقتصاددانان بی شماری ، مبارزات غیرضروری.

آقای. تلاش های خود آریاگا برای دوری از بازار تنها یک ماه طول کشید تا اینکه پس انداز زندگی خود را از دست داد و با ترس دوباره به کار خود ادامه داد.

“دیگر چیزی برایم باقی نمانده است ، “او در آخر هفته اخیر گفت ، و خودش را برای یک شب طولانی دیگر در بازار آماده کرد. “یا به آنجا می رود و با ویروس روبرو می شود ، یا اینجا می نشیند و گرسنه می ماند.”

ویدئو

 Cinemagraph

در ابتدا ، وقتی همه گیر مکزیک در ماه مارس آغاز شد ، بیش از 100000 نفر در آنجا کار می کردند – فروشندگان ، خریداران ، رانندگان ، نظافتچی ها – و حتی یک ماه بعد ، به سختی کسی در بازار از ماسک استفاده می کرد.

اما ترافیک علیت پا به یک خزیدن کاهش یافته بود ، و عصبانیت بیشتری نسبت به افت در تجارت از احتیاط. مقامات علائمی را در مورد Covid-19 هشدار داده و از كارگران خواسته بودند كه بیماری ها را گزارش دهند. در ابتدا ، اکثر آنها را نادیده گرفتند.

همسایه او ، کنگر فرنگی خام را در سبد می فروخت ، با توافق سر تکان داد.

” به اطراف نگاه کن ” او گفت. “می بینید کسی اینجا در حال مرگ است؟”

خیلی ها خیلی زود این کار را می کنند. تا ماه مه ، مقامات تخمین زدند که از هر 10 نفری که در مکزیکو سیتی ونتیلاتور می گذارند ، یکی در بازار بوده است.

عیسی با شلوار جین و یک تی شرت سبز وارد میدان شد و از کنار یک فالانگ از افسران پلیس که ورودی کلیسای جامع Iztapalapa را مسدود کرده بودند ، عبور کرد. < p class = "css-158dogj evys1bk0"> یک روز سخت می گذشت. در اواخر بعد از ظهر ، او خونین ، ضرب و شتم و مصلوب خواهد شد و برای اولین بار در 177 سال گذشته ، کسی برای دیدن آن حضور نخواهد داشت.

از سال 1843 ، هر ساله ، Iztapalapa برای بزرگداشت طاعونی که جامعه را به زباله می اندازد ، یک بازی Passion Play برگزار می کند. برگزارکنندگان آن را بزرگترین در جهان می نامند و هر دو بهار هر پنج روز میلیون نفر را به خود جلب می کنند.

به استثنای امسال که برگزارکنندگان این رویداد را به روی عموم بستند و به جای آن از تلویزیون پخش زنده کردند.

” ما از جنگ اصلاحات ، انقلاب و انقلاب جان سالم به در بردیم زلزله سال 1985 ، “با تاسف از تیتو دومینگز ، یکی از سازمان دهندگان اصلی ،” و ما هرگز مجبور به این کار نبودیم. “

< p class = "css-158dogj evys1bk0"> در زمان های عادی ، این رویداد یک نمایش خیره کننده است. صدها هزار نفر در خیابان های مرکزی ایزتاپالاپا صف می کشند و در حال تماشای موکب در حالی هستند که عیسی برای صلیب خوردن از کوه مقدس بالا می رود.

امسال احساس ناامیدی آسان بود ، از جمله آن مرد جوانی که در حال بازی عیسی است ، موریسیو لونا. اکثر بازیگران ماه ها آموزش دیده بودند تا بخشی از بازی دوباره باشند. این افتخار بزرگی بود که انتخاب شدم. بسیاری احساس ر dreamیای مادام العمر را داشتند.

اما در عرض چند هفته ، مالیخولیا جای خود را به تسکین داد. Iztapalapa در حال ویروس کرونا بود. بیمارستان ها شروع به پر شدن کردند و صدای ناله آمیز آمبولانس ها به موسیقی متن شب تبدیل شد.

بازیگران نفس راحتی کشیدند. حداقل سه نفر اعضای خانواده داشتند که بر اثر ویروس مرده بودند. آنها می دانستند که تصمیم برای برگزاری این مراسم در خلوت ، ناراحت کننده است و باعث نجات جان افراد شده است. شاید خود آنها.

مانند بسیاری از مردم در ایزتاپالاپا ، آنها احساس شرمندگی مرتبط با ویروس را احساس می کنند.

آقای دومینگز ، سازمان دهنده ، گفت: “یک انگ وجود دارد.” “هیچ کس نمی خواهد اعتراف کند که آنرا داشته است.”

” من شنیده ام که دولت به مردم پول می دهد تا ادعا کند عزیزانشان از Covid مرده اند. ” “من دو دوست دارم که به آنها پیشنهاد پول داده شده است.”

در بهترین حالت ، این شایعات سردرگمی و تردید ایجاد کرد. در بدترین حالت ، آنها یک حکم اعدام بودند.

بنابراین مقامات گام جدی برداشتند ، همان کاری را که خانم آکوئینو و شوهرش از آن ترسیده بودند انجام دادند. بازار عظیم Central de Abasto همچنان باز بود ، اما بازارهای بیرونی در ایزتاپالاپا – همه 354 نفر از آنها – به مدت یک ماه متوقف شدند ، تاجران کوچک مانند خانم آکوئینو و 40000 کارگر دیگر در این محله را فلج می کردند.

همسایه او در بازار ، Eusebio Galvan Arreola ، با شنیدن این خبر تقریباً سقوط کرد.

پدر دو فرزند ، وی هفته ای حدود 75 دلار درآمد داشت. اسباب بازی ، ناخن گیر و برس می فروخت و یک هفته قبل ، او خرید کالاهای خود را دو برابر کرده بود تا از طریق همه گیر شدن دوام بیاورد.

حالا او جایی برای فروش آنها نداشت و فقط 150 دلار – پس انداز زندگی او – برای زنده ماندن.

وی گفت: “من برای این ویروس اهمیتی ندارم” ، روی یک مدفوع پلاستیکی افتاد و تقریباً سرنگون شد . “من راهی برای زنده ماندن ندارم”.

تا ماه مه ، مرکز آباستو به شدت خالی بود. هیاهوی هفته های گذشته از بین رفته بود. فقط کارگرانی که برای تغذیه ملت نیاز داشتند باقی مانده بودند. این ویروس به مناطق اطراف نفوذ کرده بود – در یک خیابان درست در پشت بازار ، حداقل 40 نفر در اثر عفونت های کووید جان خود را از دست دادند.

پلیس ورودی ها را کنترل می کرد ، دما را می گرفت . دست اندر کاران بهداشتی دستفروش ها را با دستمال کشیدند بازرگانان کوچکتر مانند آقای آریاگا عمدتا ترک کرده بودند ، دروازه های دکه های خود را می کشیدند ، محصولات باقی مانده شروع به چرخش می کردند.

در میان فروشندگان ، انکار جای ناامیدی را داده بود . پدرو تورس ، رئیس اتحادیه تولیدکنندگان میوه و سبزیجات ، گفت 50 نفر که می دانستند تا پایان ماه مه جان خود را از دست داده اند.

دو برادر که یک امپراتوری تولید کرده بودند از ابتدا پیرمردی 90 ساله که حاضر به ماندن در خانه در محل کار خود نبود. فروشنده گوجه فرنگی و کدو سبز که همیشه ماسک و دستکش داشت.

< div class = "css-53u6y8">

آقای تورس گفت: “ما مکانی هستیم که صدها هزار نفر را جمع می کند.” او نیز بیمار شده بود. وی گفت: “همه جا پخش شد.”

آقای Arriaga پس از بیماری پدرش ، از شهر فرار کرد و به خانه مادرش در شهر Chalco رفت. برای اولین بار در پنج سال ، او مرخصی گرفت. مثل یک احساس گناه احساس عجیبی می کرد. او به شوخی می گفت رویای او این است كه فقط تا یك روز فقط 10 روز بخوابد.

“این خیلی زیبا بود ، فقط وقت گذاشتن با مادر و برادرم و خواهر ، “او گفت. “به خاطر همه اتفاقات بد اتفاق افتاده ، حداقل این یک هدیه بود.”

پدرش بهبود یافت ، اما آقای آریاگا فقط یک ماه قبل از خسته کردن تمام پس اندازهای خود موفق شد . با دلی سنگین ، او دوباره به ایزتاپالاپا بازگشت و کار در بازار را از سر گرفت.

فروشندگان در حال حاضر ایستگاه های خود را با خدمه اسکلت اداره می کنند ، انرژی که قبلاً جنبشی آن را خفه کرده بود . اکنون ماسک رایج است. و در هر سطح ، به سادگی کمتر است. مشتری کمتری دارد. فروش کمتر. و این حس بدیهی است که هنوز بدترین وضعیت در پیش است.

وی گفت: “شما نمی دانید چه احساسی دارد که نمی توانید خانواده خود را تأمین کنید.” “من هرگز فکر نمی کردم این اتفاق در مکزیک بدتر شود.”

این احساس در سراسر ایزتاپالاپا به طور فزاینده ای رایج بود.

خانم خواهر شوهر آکوینو ، مرسدس زامورا ، مجبور شد 10 نفر از جمله شش کودک را با پرداخت 50 دلار در هفته تغذیه کند. سپس خانم زامورا و فرزندان بزرگسالش همه مریض شدند. وی گفت حداقل آنها زنده مانده اند.

پذیرش کسل کننده واقعیت جدید Iztapalapa را پر کرده است: ویروس کرونا یک خطر ضروری است و پاداش مصرف آن فقط بقا است. < / p>

خانم. آکوئینو میز جلوی مغازه قصابی خود را دوباره باز کرد و یک بار دیگر تاکو ، شیرینی و سوپ فروخت.

اما مرگ و میرهای روزانه ناشی از ویروس اغلب هنوز به همان اندازه که هستند ژوئن ، و بیماری همه گیر امرار معاش بسیاری کرده است به طوری که تعداد کمی از مردم به هر حال می توانند گوشت زیادی تهیه کنند.

خانم آکوینو گفت: “اکنون ما فقط باید زنده بمانیم.” / p>