در آلمان ، نمایش های جدید استقلال در عصر کرونا

را در نظر می گیرند

HAMBURG، آلمان – دیرتر ماه گذشته ، من تصویری از مخاطبان تئاتر Thalia کمی قبل از اجرا در توییتر به اشتراک گذاشتم.

این باعث ایجاد حسادت و خشم از سوی کاربران خارج از آلمان شد.

یک منتقد پیش بینی کرد نیویورکی ها به این زودی به سینماها برنخواهند گشت. “ماسک ها کجا هستند؟” شخص دیگری س ،ال کرد ، تئاتر را مجبور کرد تا وزن خود را توضیح دهد و سیاست آن را توضیح دهد: نگه داشتن نمایش ها در یک زمان مناسب برای استفاده ، با استفاده از یک سیستم تهویه برای تغییر هوا به طور منظم ، صندلی های دارای فاصله اجتماعی و ماسک مورد نیاز در همه جا به جز در مکان نشسته.

در آمریکا ، که اکثریت قریب به اتفاق سالن های نمایش از ماه مارس تعطیل شده اند ، همه گیری ها بحث درمورد اینکه چه مقدار از آزادی های فردی به نام مبارزه با ویروس باید محدود شود ، ایجاد شده است. کمتر در آلمان ، جایی که مردم به طور گسترده ناراحتی های همه گیر را برای حمایت از یک واکنش قوی و یکپارچه دولت ضروری می پذیرند.

در برابر این زمینه ، زندگی فرهنگی به حالت عادی درمی آید. اینجا تا حدی غیر قابل تصور در ایالات متحده است. رویدادهایی مانند Musikfest Berlin و شروع چرخه جدید “Ring” در Deutsche Oper Berlin نشان می دهد جامعه ای متعهد به حفظ اجراهای زنده ضمن تضمین امنیت مخاطب است.

در آغاز فصل تئاتر پاییزی ، نمایش های جدید در هامبورگ و برلین در معنای و محدودیت های آزادی تأمل می کنند . اگرچه تولیدات بسیار قبل از همه گیری ابداع شده بود ، اما مضامین آنها مورد توجه جدیدی قرار گرفته است.

“بهشت” (“Paradies”) توماس کوک ، در تالیا ، بسیار گسترده است. چشم انداز بحران ، بهره برداری و شکست. Köck ما را از جنگل های برزیل در قرن نوزدهم به عراق امروزی به شهر پراتو ایتالیا می برد ، جایی که در سال 2013 آتش سوزی منجر به کشته شدن 7 نفر در یک کارخانه پوشاک متعلق به چینی ها شد. یک گروه روی صحنه به رهبری لیا ساهین ، یک تراجنسی هنرمند هیپ هاپ آلمانی-ترکی ، به تعیین سرعت بی وقفه تولید کمک می کند. عبدول کادر ترائوره ​​، بازیگر و خواننده از بورکینافاسو ، هنگام هدایت ما در قسمت های مختلف ، با شدت تئاتر مطابقت دارد.

“بهشت” توسط کریستوفر روپینگ روی صحنه رفت ، یکی از هیجان انگیزترین کارگردانان جوان آلمان ، که دارای استعداد خوبی برای تولیدات اکتان بالا است که به صورت عضلانی هنرهای صحنه ای هوشمندانه ، موسیقی زنده پیشرانانه و بازی بی پروا را در هم می آمیزد. در “بهشت” ، روپینگ این عناصر را به یک تئاتر چسبیده ترک می کند که از انرژی و هدف می لرزد. عکس ها و متن پیش بینی شده ، احساسی مستند به تولید می بخشند ، در حالی که مجموعه پیتر باور انتقال روان را بین قسمت ها فراهم می کند: دو کانتینر با ظاهری صنعتی در هتل فلسطین در بغداد و بیمارستانی در اوسنابروک آلمان قرار دارند ، مکانیک مکانیک اتومبیل بین مرگ و زندگی پس از به آتش کشیدن خود.

چهار عضو بازیگران (که چهار نوازنده در صحنه به آنها پیوسته اند) یک واحد فشرده را تشکیل می دهند. مایک کنیرش به عنوان یک خبرنگار عکاسی که در هتل بغداد گرفتار شده است عملکرد برجسته ای ارائه می دهد. اما حتی شخصیت های “بهشت” که آزادند به دلخواه خود پرسه بزنند ، در رحمت نیروهای فراتر از قدرت آنها هستند. در دنیای نمایش ، یک ایده آل انتزاعی از آزادی هیچ تضمینی در برابر دستکاری و ستم نیست. در نهایت ، کاک و روپینگ در مورد میزان استقلال ما و اینکه آیا برای رسیدن به خوشبختی کافی است ، بسیار بدبین به نظر می رسند.

تصویر

اوایل نوزدهم- از طرف دیگر ، از فردریش شیلر ، دراماتور آلمانی ، گاهی اوقات “رسول آزادی” نامیده می شود. نمایشنامه های وی بسیاری از نگرانی های روشنگری اروپا ، از جمله آزادی از استبداد و پیروزی عقل بر تعصب را دراماتیک می کند.

حالا مدیر خانه اخیرا تالیا ، آنت رومرو نونس ، به جمع بندی سه نمایشنامه اصلی شیلر در “قصیده آزادی” (“Ode an die Freiheit ”) که در ابتدا برای فصل گذشته برنامه ریزی شده بود. تهیه شده توسط نونس و دراماتورژ وی ، ماتیاس گونتر ، متون اصلی را در 125 دقیقه بسته بندی شده تقطیر و برانداز می کند.

این کار با بازخوانی “ویلیام بگویید ، ”به عنوان یک کمدی دو نفره با قهرمان ملی سوئیس (یک پل دزد سر صحنه پل شرودر) به عنوان یوکل سرسختی که باید واقعاً کجا تیر کمان خود را نشان می دهد ، تماشا شود. توماس نیهاوس وظیفه مضاعف خود را به عنوان پسر تیره و تار ویلیام ، والتر ، و کینه توزی تل ، مأمور دادرسی هاپسبورگ گسلر انجام می دهد.

در اقدامات بعدی ، نونس با” فتنه و عشق “رفتار می کند ، که به عنوان یک نزاع خانوادگی در اطراف یک میز صبحانه به صحنه می رود و” ماریا استوارت “، به عنوان یک نبرد عقل بین ملکه های در حال جنگ (باربارا نوسه و کارین نوهایوسر به نمایش در می آید) لباس الیزابت). تحت تأثیر شجاعت بازیگری نسبت به تلاش های نونس برای ایجاد بی ثباتی در شیلر بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم ، بیشتر به این دلیل که تشخیص اینکه چه مقدار از تولیدات هجو و چه مقدار ادای احترام بود ، دشوار بود. این بسیار دور از آرمان گرایی روشنگری و بدبینی است که “بهشت” را فرا گرفته است. من تئاتر را با این س leftال ترک کردم که اگر چیزی “قصیده آزادی” در مورد خود آزادی باید بگوید.

شیلر معتقد بود که افزایش و گسترش آزادی فردی منجر به جهانی شدن خواهد شد برادری و جامعه ای ایده آل مبتنی بر خرد. اما چه کسی باید آزادی ، خودمختاری و تعیین سرنوشت را تعریف کند؟ حقوق معینی بدیهی به نظر می رسد: برای مثال حق زندگی. اما آزادی مردن چطور؟

“Gott” فردیناند فون شیراچ ، در گروه Berliner Ensemble ، این سوال گره خورده اخلاقی را مطرح می کند. الیزابت گورتنر زنی 78 ساله سالم است که پس از مرگ همسرش چندین سال پیش اراده زندگی را از دست داده است. آیا او می تواند برای پایان دادن به زندگی خود به طور قانونی به دنبال کمک پزشکی باشد؟

فضای نمایشنامه کمیسیون اخلاقی است که برای بحث در مورد موضوع تشکیل شده است. بیشتر گفتگوها ناشی از استدلال هایی است که در دادگاه قانون اساسی کارلسروهه ، آلمان ، بین آوریل 2019 و فوریه 2020 شنیده شده است ، جلساتی که بند 217 قانون کیفری این کشور را لغو می کند ، از این رو حق یک فرد برای مرگ خود تعیین شده را تعیین می کند.

اگرچه وضعیتی که دراماتیک می کند به محض گفتن محاکمه نیست ، “گات” فرم ها و کنوانسیون های یک درام دادگاه را دنبال می کند ، موضوعی که در آن مخاطب ضمنی نقش قاضی را بر عهده می گیرد یا هیئت منصفه علاوه بر این ، شیراچ ، که خود یک وکیل است ، آخرین پیچیده را اضافه می کند و به مخاطبان اجازه می دهد تا در مورد اینکه آیا اگر دکتر باشند به خانم گورتنر کمک می کند ، بمیرند. در اجرایی که شرکت کردم ، فقط یک سوم مخاطبان گفتند که این کار را می کنند.

در بیشتر موارد ، “گات” یک امر کاملاً تعلیمی و تعلیمی است. تولید ساده به کارگردانی الیور ریز ، مدیر هنری گروه برلینر ، همانند گفتگوی شیراچ ساده و خشک است.

هشت بازیگر خوب گروه تمام تلاش خود را برای تزریق برخی از افراد انجام می دهند درام و زندگی به مشورت می رسد ، اما حتی آنها قادر به تبدیل این موضوع تحریک آمیز به یک تئاتر جذاب نیستند. استدلالهای مختلفی از طرف متخصصان پزشکی ، حقوقی و حتی کلامی موافق و موافق است. یکی از موضوعات آشکارتر ظهور سایه بلندی که برنامه اوتانازی نازی ها بر سر مسئله خودکشی مساعد در آلمان ایجاد می کند. غذای زیادی برای فکر وجود دارد ، اما به نظر می رسد تماشای تئاتر “گوت” بسیار طولانی است. و حتی در شدیدترین حالت ، به نظر می رسید که بازیگران چیزی بیش از سخنگوی دو طرف بحث نیستند.

تغییرات چشمگیر زندگی در همه گیر نشان داده است که ما چقدر قبلاً مسلم بود شش ماه از آغاز قفل کردن ، آزادی بازگشت به تئاتر در اینجا ، با ماسک یا بدون آن ، یک امتیاز باورنکردنی به نظر می رسد.

بهشتها. به کارگردانی کریستوفر روپینگ. تئاتر تالیا هامبورگ تا 22 نوامبر.

قصیده و آزاد فرهایت. به کارگردانی Antù Romero Nunes. تئاتر تالیا هامبورگ از تاریخ 5 نوامبر.

گوت. به کارگردانی الیور ریز. گروه Berliner Ensemble تا 21 نوامبر.