Eitan Haber ، Rabin Aide و Israel Wordsmith در 80

درگذشت

JERUSALEM – در یکی از فاجعه بارترین لحظات تاریخ اسرائیل ، این به عهده ایتان هابر ، معتمد قابل اعتماد نخست وزیر ییتزاک رابین بود که مرگ تکان دهنده آقای رابین را به ملت اعلام کند.

در شب 4 نوامبر 1995 ، كه در معرض دید خبرنگاران و جمعیت عاطفی در ورودی بیمارستان قرار گرفت ، آقای هابر متنی را كه در پشت برنامه نخست وزیر برای هفته آینده خط زده بود ، خواند: “دولت اسرائیل با حیرت ، اندوه فراوان و اندوه عمیق مرگ نخست وزیر و وزیر دفاع ، ییتزاک رابین ، که امشب توسط یک قاتل در تل آویو به قتل رسید ، اعلام کرد. “

آقای. هابر ، که پس از سالها به عنوان روزنامه نگار به عنوان دستیار سیاسی و سخنران آقای رابین خدمت می کرد ، کلماتی را که در بسیاری از مقاطع اصلی کشور در آگاهی ملی قرار گرفت ، ساخت.

او در 7 اکتبر در خانه اش در تل آویو ، شهر محل تولد ، درگذشت. وی 80 ساله بود.

مرگ وی ، پس از یک جنگ طولانی با سرطان روده بزرگ و لوزالمعده ، بیماری پارکینسون و سایر بیماری ها ، توسط یدیوت آحارونوت ، روزنامه روزنامه نگاری وی تأیید شد. بیشتر شش دهه گذشته خانه.

رئیس جمهور رووین اسرائیل آقای هابر را به عنوان” شوالیه کلمه دقیق و مکتوب “مداحی کرد و افزود که او لحظات فراموش نشدنی تاریخ را به” شاهکارهای حافظه ملی “تبدیل کرده است.

آقای. هابر در سال 1960 به یدییوت آهارونوت پیوست و برای 25 سال آینده به عنوان خبرنگار امور نظامی این کشور فعالیت کرد. او اعزامهای تیز و خسته کننده ای را از میدان جنگ فرستاد. او یک بار “پادشاهی سکوت” را در نزدیکی کانال سوئز در طول جنگ 1973 توصیف کرد ، جایی که سربازان کشته شده اسرائیل با چکمه های خود از پتوهایی که همیشه خیلی کوتاه بودند دراز کشیده بودند. > او همچنین در مورد صلح نوشت ، به عنوان یکی از اولین خبرنگاران اسرائیلی که به مصر اجازه داده شد گفتگوهایی را که منجر به معاهده صلح اسرائیل و مصر در سال 1979 انجام شد ، برای اولین بار بین اسرائیل و یک کشور عربی ، وارد مصر کند.

آقای. رابین به عنوان وزیر دفاع ، آقای هابر را در سال 1985 استخدام کرد تا به عنوان مشاور ارتباطات وی خدمت کند. وی این نقش را به مدت پنج سال پر كرد و دوره پرآشوب اولین انتفاضه فلسطین را سپری كرد ، كه آقای رابین با زور به آن پاسخ داد.

وقتی آقای رابین در 1990 استعفا داد ، آقای هابر به روزنامه خود بازگشت. وی پس از آنكه آقای رابین حزب كارگر را در انتخابات 1992 به پیروزی رساند و به سمت مدیر دفتر خود درآمد ، به خدمات عمومی بازگشت. آقای رابین به عنوان نخست وزیر و وزیر دفاع دولت جدید که توافقنامه اسلو را امضا کرد ، اولین توافقنامه صلح اسرائیل با فلسطینی ها بود.

آقای. هابر بخشی از تیم کوچکی بود که به طور مخفیانه در مورد پیمان صلح اسرائیل در سال 1994 با اردن کار می کرد.

وی سپس کلماتی را نوشت که آقای رابین در آدرس خود به یونایتد به زبان آورد. کنگره ایالت ها در آن سال:

“من ، شناسه نظامی شماره 30743 ، ژنرال بازنشسته نیروهای دفاعی اسرائیل در گذشته ، امروز خودم را سربازی در ارتش صلح می دانم. من که 27 سال به عنوان سرباز به کشورم خدمت کردم ، به شما می گویم ، به اعلیحضرت ، پادشاه اردن ، به شما دوستان آمریکایی ما می گویم: امروز ما درگیر نبردی هستیم که هیچ کشته و زخمی ندارد ، خون و درد و رنج نیست. این تنها نبردی است که انجام آن یک لذت است – نبرد برای صلح. “

< div data-testid = "photoviewer-children" class = "css-1a48zt4 ehw59r15">

تصویر

“آقای هابر به خبرنگاران گفت:” دولت اسرائیل با حیرت ، اندوه فراوان و اندوه عمیق مرگ نخست وزیر و وزیر دفاع ، ییتزاک رابین را اعلام کرد. بعد از ترور آقای رابین در 4 نوامبر 1995. اعتبار … Eyal Warshavsky / Associated Press

آقای. آخرین مأموریت عمومی هابر ترتیب دادن مراسم خاکسپاری آقای رابین بود که با حضور رئیس جمهور بیل کلینتون ، رئیس جمهور حسنی مبارک مصر ، حسین حسین اردن و لیست طولانی دیگر رهبران جهان برگزار شد. او در مداحی رنج آور خود را به عنوان استاد ، راهنما و پدر دوم خود توصیف کرد و گفت: “ییتزاک ، این آخرین سخنرانی است. دیگر جایی وجود نخواهد داشت. “

وی سپس صفحه ای آغشته به خون را با متن ترانه ای تهیه کرد که کارکنان بیمارستان شبانه از جیب آقای رابین بازیابی کرده بودند. وی توسط یگال امیر ، یک افراطی یهودی ، که به شدت مخالف امتیازات داده شده به فلسطینی ها بود ، به ضرب گلوله کشته شد.

آقای. هابر کلمات سرود “آواز صلح” را خواند که آقای رابین دقایقی قبل از کشته شدن وی در کنار مردم در یک راهپیمایی صلح روی صحنه می خواند.

آقای. هابر در 12 مارس 1940 در Yehuda Haber که در اتاق بازرگانی محلی کار می کرد و Tova Haber ، خانه دار متولد شد. پدرش از جنبش جناح راست هروت ، به رهبری مناخم بگین ، حمایت کرد و ایتان از همان نوجوانی جوان نوشتن برای روزنامه های جوانان خود را آغاز کرد. همانطور که او با دنیای روزنامه نگاری و خدمات عمومی جابجا می شد ، او همچنین با خیالی آسوده از راست و چپ سیاسی اسرائیل عبور می کرد. >

او خدمت سربازی خود را در 18 سالگی آغاز کرد و در مجله “باماخانه” ارتش اسرائیل نوشت. هنگامی که وی برای پوشش حوادث در مرزهای شمال اعزام شد ، برای اولین بار با آقای رابین که رئیس فرماندهی شمال بود ، دیدار و دوست شد. آقای هابر یک روز پس از رفتن به ارتش به یدییوت آهارونوت پیوست.

از او دختری به نام میخال جان سالم به در برد. یک پسر ، ایلان ؛ و چهار نوه. همسر او ، گیلا ، در اواسط دهه 1980 درگذشت.

پس از مرگ آقای رابین ، آقای هابر دوباره به نوشتن برای یدیوت آحارونوت بازگشت و برنامه های رادیویی و تلویزیونی را ارائه داد. وی بیش از دوازده کتاب نوشت ، یا بیشتر آنها را با سایر روزنامه نگاران برجسته اسرائیلی و در امور نظامی و امنیتی اسرائیل سر و کار کرد.

در یک مصاحبه تلخ تلویزیونی در سپتامبر 2019 با Kan ، پخش کننده عمومی اسرائیل ، آقای هابر ، از نظر جسمی ضعیف اما نه در ذهن ، به نظر می رسید که مرخصی می گیرد. او با یادآوری شب ترور آقای رابین ، به یاد داشت که برای بیرون آمدن اعلامیه خود به تاریکی قدم زد – و هیاهوی ورودی بیمارستان -.

“به نظر من “،” او گفت ، “كه از آن روز اسرائیل دیگر كشوری منظم و منظم متوقف شد.” class = “css-158dogj evys1bk0″> “من می توانم فردا از آن بمیرم ،” “این خیلی بد نیست. ما 60 سال کار خود را انجام داده ایم. “