Bebe Buell، موسیقی راک اند رول، آهنگ خود را می خواند

Bebe Buell به شهر بازگشته بود.

در یک شب اخیر، حدود 75 نفر در کلوپ هنرهای ملی، یک باشگاه خصوصی در ساختمانی دیدنی در خیابان بیستم شرقی در منهتن گرد هم آمدند تا او را از کتاب خاطرات جدیدش، “روح شورشی: موسیقی، موسیقی و جادو” بخوانند. و برخی از آهنگ های او را بخواند.

محله برای خانم بوئل آشنا بود. بلافاصله پس از اینکه در سال 1972 از کمپ Lejeune، NC، به نیویورک رسید، او به طور منظم در مکس کانزاس سیتی، مکان مشهور شبانه در چند بلوک دورتر، شد. در آن زمان او یک مدل 18 ساله بود که با آژانس آیلین فورد قرارداد بسته بود و در اقامتگاه سنت مری در قسمت بالا شرقی زندگی می کرد. در این مکان مقررات منع آمد و شد توسط راهبه ها اجرا شد، اما یک شب خانم بوئل از خانه خارج شد و به سمت مکس رفت، جایی که در نهایت با اندی وارهول، لو رید، ایگی پاپ و دیوید یوهانسن و جانی تاندر از نیویورک مهمانی می‌کرد. عروسک ها.

او از It Girl of Manhattan به Miss November در مجله Playboy رسید. او با تاد راندگرن، الویس کاستلو، استیون تایلر، جیمی پیج، میک جگر و راد استوارت در سال‌هایی که بهترین کارهایشان را انجام می‌دادند رابطه داشت، اما او در کتابش می‌نویسد که او چیزی فراتر از یک موزه بود و به ناعادلانه برچسب خورده بود. گروهی توسط مطبوعات

مردمی که به دیدن او در کلوپ هنرهای ملی رفتند به نظر می رسید همین احساس را داشتند. یکی از آنها، دیک وینگیت، یکی از مدیران سابق موسیقی، گفت که در سال 1980، او تلاش کرده بود تا همکارانش در Epic Records را وادار کند تا EP چهار آهنگ خانم Buell، “Covers Girl” را منتشر کنند، اما با مقاومت روبرو شد. آقای وینگیت گفت: “من واقعا فکر می کنم که او از بسیاری جهات یک پیشگام بود.” او فقط گفت، “من کاری را که قرار است انجام دهم انجام خواهم داد و برایم مهم نیست که مردم چه فکر می کنند” و در آن مقطع زمانی کار آسانی نبود.

این روزها، خانم بوئل، 69 ساله، در نزدیکی نشویل با همسرش، جیمز والرشتاین (نام صحنه: جیمی والز)، 56 ساله، یک گیتاریست خوش زبان و مدیر خدمات دربان در یک ساختمان مسکونی مجلل زندگی می کند. این زوج گفتند که با یک SUV اجاره ای با دو سگشان، چیکن برگر، 15 ساله و لولا، 11 ساله، در صندلی عقب، رانندگی طولانی را به منهتن رسانده اند. اواخر بعد از ظهر چهارشنبه، در سوئیت سقف بلندی که در طبقه هفتم کلوپ هنرهای ملی اقامت داشتند، خانم بوئل برای مهمانی آماده می شد.

در ساعت 6 بعدازظهر، افراد اولیه وارد گالری شرق با نور روشن در طبقه همکف شدند. دیوید کرولند، عکاس و تصویرگر مد، گفت که در سال 1972 با خانم بوئل ملاقات کرده است، زمانی که او برای نقاشی بدن او برای مزایایی که از حماقت های زیگفلد الهام گرفته شده بود، استخدام شد. او گفت: «او هرگز اهل گروه نبود. او گروه های خودش را داشت. او ظاهر می‌شد و مردم صف می‌کشیدند.»

کسی را در آن طرف اتاق دید: «دنی! دنی!» این دنی فیلدز، یک چهره محوری موسیقی راک بود که مدیریت یا همکاری نزدیکی با جیم موریسون، استوگز، ولوت آندرگراند و رامونز داشت. آقای فیلدز در مورد خانم بوئل گفت: “او قهرمان کشف و اتحاد با افراد زیبا و با استعداد و شگفت انگیز بود.” او باهوش، سکسی و زیبا، با سلیقه ظریف بود. من هرگز تعجب نکردم که چرا همه عاشق او هستند.”

مهمان افتخاری با لباس مشکی وارد اتاق شد: یک ژاکت کالوین کلین، دستکش‌های اپرا حاشیه‌دار که خودش درست کرده بود، و یک دامن کلاسیک نورما کمالی.

خانم بوئل گفت: “من عصبی هستم.”

او خودش را در کنار آقای وینگیت گذاشت. مدت‌ها پس از این واقعیت، او همچنان از تلاش‌های او از طرف «Covers Girl» که در سال 1981 در Rhino Records منتشر شد، قدردانی می‌کرد که در آن زمان یک لیبل مستقل که به‌خاطر انتشارات جدید معروف بود.

خانم بوئل گفت: “زمانی که همه در این تجارت فکر می کردند که آیا آن دوست دختر ستاره راک، آن دختر پلی بوی، می تواند یک شخصیت راک باشد یا هر چیز دیگری، دیک وینگیت بینایی داشت.” “او باهوش بود.”

او گفت: «اوه، بِب، تو خیلی شیرین هستی که این را می‌گویی.»

“امشب چگونه می خواهم تو را افتخار کنم؟” او گفت. “من برای این لحظه سخت کار کرده ام. می‌دانم که دیگر نمی‌توانیم با هم ضبط کنیم.»

می دانید، شما یک الهام بخش واقعی برای بسیاری از مردم هستید.

او گفت: “قبل از اینکه ادامه دهم، مرا به گریه نکش.”

وقتی خانم بوئل به یک صحنه کوچک صعود کرد، مهمانان روی صندلی‌های خود نشستند.

او گفت: «احساس می‌کنم اینجا ازدواج می‌کنم. من قبلاً دو بار گریه کردم. بنابراین من احتمالاً شبیه یک خرابه به نظر می‌رسم.»

یکی از بین جمعیت گفت: «نه!»

“من همیشه یک “عصیانگر، شورشی” بوده ام، درست است؟ خانم بوئل با اشاره به آهنگ دیوید بووی گفت. “چهره من آشفته است.”

او روی صحنه توسط یک دوست قدیمی، لیز دررینگر، روزنامه نگار، همسر سابق گیتاریست راک، ریک دررینگر، همراه شد. چند دهه پیش، او خانم بوئل را به یکی از دوستان دبیرستانی خود، آقای تایلر، خواننده اصلی گروه Aerosmith، که پدر دختر خانم بوئل، بازیگر لیو تایلر، معرفی کرد.

خانم درینگر خانم بوئل را از طریق برخی از نکات برجسته “روح شورشی” رهبری کرد، که شب های او را با راک های مختلف پوشش می دهد و پیشرفت او را به سمت یافتن صدای خودش نشان می دهد. این کتاب همچنین به چیزی می‌پردازد که خانم بوئل آن را «تجربه‌های فراوانش با موجودات فرازمینی» توصیف می‌کند. برای جمعیت کلوپ هنرهای ملی، او ادعاهای مربوط به برخوردهای بشقاب پرنده خود را با داستان هایی در مورد آقای راندگرن و دیگر بازیگران سابق ترکیب کرد.

خانم بوئل گفت: “من مانند این پر وحشی نقاشی شده ام که با ستاره های راک در حال دویدن است.” “مردم متوجه نمی شوند که این واقعیت چیزی نیست که در حال وقوع است. من دختر جوانی بودم که حرفش را نمی زد. می‌خواستم تاد دوست پسری باشد که با زنان دیگر بیرون نمی‌رفت، اما در آن زمان‌ها غیرممکن بود.»

خانم درینگر گفت: “ما خیلی جوان بودیم و اوایل دهه 70 بود.”

خانم بوئل گفت: “من 18 ساله بودم، او 23 ساله بود، و همه ما زیبا بودیم.” “هورمون ها بیداد می کردند. زیبایی زیادی در نیویورک وجود داشت. وقتی جانی تاندر در 19 سالگی از اتاق عبور کرد، باعث شد یک نفس بکشید. اسب نر ایتالیایی، فقط چیزی در مورد او. و او شلوار ساتن صورتی و چکمه های دوست دخترم به تن داشت!»

او ادامه داد: «من همچنین روابط افلاطونی زیادی داشتم. “دوستی با بووی و دیگران که عمیق بود.”

خانم بوئل فصلی از دوستی خود با پرنس را خواند که به گفته او در اواخر دهه 1970 در پشت صحنه ملاقات کرده است، زمانی که گروه آقای Rundgren Utopia در مینیاپولیس در حال نواختن بود. پرینس خجالتی بود، هنوز معروف نبود، و به خانم بوئل گفت که روزی نام او را در چراغ ها خواهد دید. قبل از جدایی، طبق کتاب او، او زمزمه کرد که فکر می کند عکس های او در پلی بوی بسیار زیبا هستند.

خانم بوئل وقتی فصل را تمام کرد گریه کرد: “من هنوز برای او و بووی گریه می کنم.”

آقای والرشتاین، در حالی که یک گیتار آکوستیک گیبسون را حمل می کرد، به او نزدیک شد، و همچنین گیتاریست دیگری به نام گیاسی هوس، که با قفل های روان و شلوار قرمزش، طوری به نظر می رسید که انگار در گذشته در شهر کانزاس مکس در خانه بوده است. آن‌ها در حالی که خانم بوئل آهنگ‌هایی را که با همسرش و دیگران در نشویل نوشته بود، می‌خواندند – «By a Woman»، «Cross My Legs» و «Can You Forgive» و غیره.

در اواخر ست خود، او رو به همراهان خود کرد و گفت: “بسیار خوب، بچه ها، من این کار را به صورت کاپلا انجام می دهم.” او پس از اینکه از آنها خواست صحنه را ترک نکنند، به جمعیت گفت: «فقط فکر می‌کنم آنها باید آنجا بمانند، زیرا بسیار زیبا به نظر می‌رسند. پسران راک زیبا. هیچ چیز مثل پسرهای راک زرق و برق دار نیست!»

آخرین آهنگ “سوپراستار” بود، یک آهنگ موفقیت آمیز در سال 1971 برای کارپنترز در مورد یک گروه تنها که به دنبال یک ستاره راک می رود. خانم بوئل همه را تشویق کرد تا برای گروه کر به او بپیوندند:

یادت نمیاد بهم گفتی دوستم داری عزیزم

گفتی دوباره از این راه برمی گردی عزیزم

عزیزم، عزیزم، عزیزم، عزیزم، اوه، عزیزم، دوستت دارم، واقعا دوستت دارم.

بورلی کیل، یکی از دوستان خانم بوئل که رئیس دانشگاه ایالتی تنسی است، گفت: «برای من، تمام زندگی او با روابطش با افراد دیگر تعریف شده است. او مادر لیو، دوست دختر تاد راندگرن، استیون تایلر، مادر فرزند او است. و اکنون او بالاخره به خاطر کسی که در تمام طول مدت بوده شناخته می شود.»

خانم بوئل پس از امضای نسخه‌های کتابش، به نظر می‌رسید که آماده است آن را یک شب بنامد. او گفت: “کارم تمام شد.” “من یک سگ 15 ساله در طبقه بالا گرفتم. باید چیکن برگر را چک کنم و باید لباس عوض کنم.»

راجر فریدمن، روزنامه‌نگار سرگرمی، قهرمان قدیمی خانم بوئل، پیشنهادی داشت: «می‌دانی به چه چیزی نیاز داری؟ شما به یک ویولن برقی نیاز دارید.»

او گفت: “بله، من می توانم آن را دریافت کنم.”

او تکرار کرد: “شما به یک ویولن برقی نیاز دارید.” “این عالی خواهد بود.”

خانم بوئل گفت: “خب، شما نمی توانید از این مکنده ها بیش از حد استفاده کنید.” “شما فقط زمانی آنها را وارد می کنید که نیاز به گریه داشته باشید.”