درعوض، هیئت منصفه آهنگ رایانهای «بیایید آن را شروع کنیم» را بر اساس نت اصلی شنیدند. این اجرای سرد و بیجسم بود، همراه با آوازی روباتیک که انگار از اسباببازی Speak & Spell میآید – تعبیری عجیب برای یکی از اروتیکترین آهنگهای تمام دوران.
4. اد شیران دو طرف کاملا متفاوت را نشان داد.
شیران در هر روز شهادت در دادگاه شرکت می کرد و در جایگاه می توانست جذاب باشد و آهنگسازی خود را با گیتار نشان دهد. او عزم خود را به عنوان یک نوازنده 17 ساله مشتاق برای نواختن هر شب با میکروفون باز در لندن بازگو کرد و گفت که روزانه 8 یا 9 آهنگ می نویسد.
اما شیران، 32 ساله، گاهی اوقات خصمانه و عصبانی بود. او شهادت الکساندر استوارت، موسیقی شناس که برای شاکیان شهادت می دهد، «جنایتکارانه» خواند. او تحت بازجویی متقابل، صحبت پاتریک آر. فرانک، وکیل شاکیان را که شهادت شیرن را درباره آکوردهایی که می نواخت زیر سوال برد، قطع کرد و او را به چالش کشید: « شما این را باور کنم؟»
5. موسیقی شناسان می توانند نسبت به یکدیگر شرور باشند.
بخش مهمی از هر محاکمه حق چاپ موسیقی، شهادت موسیقی شناسانی است که به عنوان شاهدان متخصص برای هر طرف استخدام شده اند، که تحلیل های خشک و انتزاعی از موسیقی ارائه می دهند.
در دادگاه شیران، به نظر میرسید که این دو کارشناس از هر فرصتی برای سرکوب یکدیگر استفاده میکنند. استوارت، استاد دانشگاه ورمونت، همتای خود، لارنس فرارا از دانشگاه نیویورک را در تلاش برای یافتن «هنر قبلی» متقاعدکننده توصیف کرد – استنادهایی از تاریخ موسیقی که اصالت «Let’s Get It On» را تضعیف می کند.
فرارا پاسخ داد. او تخمین استوارت مبنی بر اینکه 70 درصد از «با صدای بلند فکر کردن» از «بیایید شروع کنیم» را «مضحک» و «غیرعادی» رد کرد. فرارا گفت: فرضیه استوارت مبنی بر اینکه شیرن برخی از ملودی های گی را تقلید کرده است، “کاملا صادقانه بگویم، پوچ” بود. فرارا گفت که دیگر نتیجه گیری های استوارت “مضحکانه” و “مضحکانه” بود. برای موسیقی شناسان، اینها آتش بازی بود.