جی جی ترلول: «دیستونیا»
کوارتت Mivos (طالبی)
اگر از طرفداران کارتون های بزرگسالان هستید، ممکن است قبلاً موسیقی آهنگساز JG Thirlwell را شنیده باشید که مضامین عجیب و غریب و سرگرم کننده برای “Archer” و “The Venture Bros” نوشته است. اما او مدتهاست که تجارت خود را در صحنه کلاسیک معاصر با آهنگسازی برای کوارتت کرونوس و صدای زنگ هشدار انجام داده است.
در سطح هارمونیک، موسیقی کارتون او چندان شبیه موسیقی “جدی” او نیست. اما یک چیز ثابت در کار وجود دارد: Thirlwell یک سرگرم کننده است. این کیفیت باعث میشود که آخرین آلبوم او – مجموعهای از کوارتتهایی که توسط کوارتت Mivos نواخته شده است – به یک نقطه برجسته تبدیل شود.
نشان دادن استعداد او در اولین دقیقه آلبوم “Ozymandias”، قطعه محوری سرزنده و محکم آلبوم به نمایش در می آید. پس از ایجاد یک تسهیلات آسان با برخی از آوانگاردیسم های همیشه سبز – استاکاتو خنجر، گلیساندی درخشان – Thirlwell قطعه ای از آواز خواندن و نواختن ویبراتو می نویسد. سپس به وحشی گری برمی گردد. با این حال، نکته مهم این است که او از حالت های صوتی آسیب پذیرتر نمی ترسد. این حساسیت در طول آلبوم به خوبی نتیجه می دهد، به ویژه در اثر ماقبل آخر، “Heliophobia”.
در سطحی، توالی پنج اثر این آلبوم به طور متناوب بین خشم های شدید و مدیتیشن های صمیمی تر است، اما هر کدام شامل انبوهی نیز هستند. و یک پیروزی دیگر را برای بازیکنان Mivos رقم زد. سال گذشته، آنها قطعات جدیدی از نوازنده بداهه نواز مری هالورسون را وارد عرصه کلاسیک کردند. حالا آنها امسال نیز نشانه ای از خود ثبت کرده اند. SETH COLTER Walls
“Der Ferne Klang…”: آثار و آهنگ های ارکسترال از فرانتس شرکر
چن ریس، سوپرانو؛ ماتیاس گورن، باریتون؛ Konzerthausorchester Berlin، کریستوف اشنباخ، رهبر ارکستر (دویچه گرامافون)
سراسیمه، احاطه کننده، همیشه کمی مضحک – فرانتس شرکر چه موسیقی باشکوهی برای ارکستر نوشت، و چه شرم آور است که این ارکستر به این نارضایتی رسیده است. هرچند، هر چند وقت یکبار، یک قطعه ضبط شده برای بازگرداندن شکوه و جلال آن به افتخار می آید، و این یکی به ویژه به دلیل دامنه، کیفیت و تعهدش به هدف مورد استقبال قرار می گیرد.
کریستف اشنباخ ممکن است احساس آزادی و شگفتی را در سرمکنندهترین روایتهای موسیقی شرکر تداعی نکند – مثلاً “Vorspiel zu einem Drama” مایکل گیلن یا “Der Schatzgräber” مارک آلبرشت – بلکه ظرافت و کنترلی که او به آن وارد میکند. با این وجود این اجراها چشمگیر است.
جزئیات فوقالعادهای را برای شنیدن «Nachtstück» سرگردان از «Der Ferne Klang» یا دقت مشهود در «Valse Lente» که بازیکنان Konzarthausorchester با آرامشی جذاب و ساده لوحانه بیان میکنند، در نظر بگیرید. سمفونی مجلسی زرق و برق دار و سوئیت شیک کلاین خوانش های بدیع دریافت می کنند، یادآور ظرافتی در نوشته شرکر است که اغلب در میان همه شکوه آن فراموش می شود. چن ریس و ماتیاس گورن به نوبه خود برای غم انگیز «Vom ewigen Leben» که شعر ویتمن را به تصویر می کشد و «Fünf Gesänge» دلخراش، استدلال های حساسی را مطرح می کنند. فقط سوئیت رمانتیک کوتاه میآید، و کمی بیش از حد در سرعت حرکت میکند. اما اگر این کار را کرد، خوب، این فقط یک بهانه است، اگر به یکی نیاز دارید، برای پیدا کردن یک قطعه ضبط شده شرکر دیگر برای عاشق شدن. دیوید آلن
“فانتزی: هفت آهنگساز، هفت کیبورد”
الکساندر ملنیکوف (هارمونیا موندی)
یکی از نکات منفی جنبش دوره-ساز این است که پافشاری آن بر دقت تاریخی چیزی شبیه به ضبطهایی که از قرنها و سبکها عبور میکنند، ایجاد کرده است. الکساندر ملنیکوف، پیانیستی که آخرین آلبوم او پیشرفت فانتزی، تخیلی ترین و کم قاعده ترین فرم موسیقی غربی، از قرن 18 تا 20 را دنبال می کند، وارد شوید.
هر آهنگساز با کیبورد متفاوتی شنیده میشود که با فانتزی رنگی و فوگ باخ شروع میشود، با جلوهای واضح و منقبض بر روی نسخهای از هارپسیکورد دو دستی قرن هفدهم اجرا میشود و با نواختن بداهه و فوگ شنیتکه به دور کامل میآید. در یک Steinway کمتر از یک دهه.
ملنیکوف این برنامه را “بازی دست دادن” می نامد که در آن اثر یک آهنگساز در آهنگ های بعدی شنیده می شود (اگرچه گاهی اوقات در اعماق زیرزمینی). چیزی مشابه در مورد سازها نیز صدق می کند. پیانوی مماس – ساز ناشناخته قرن هجدهم، که ملنیکوف روی آن فانتزی متهورانه ای از سی پی ای باخ می نوازد – دارای صداهای عجیب و غریبی است که در فورتپیانویی که برای دو اثر موتزارت استفاده می شود، نرم تر و یکپارچه تر می شوند.
طنین بیشتر در آثار شوپن و بهویژه مندلسون، که فانتزی در مینور F-sharp با موهایی با شدت تند و بریو رمانتیک، ظاهر میشود. اما این فقط سطح اتصالات ایجاد شده و غافلگیری هایی که در این ضبط وجود دارد را خراش می دهد، که ببخشید، واقعاً فوق العاده است. دیوید واینینگر
“ضد تنور”
مایکل اسپایرس، تنور؛ گوجه فرنگی؛ فرانچسکو کورتی، رهبر ارکستر (اراتو)
مایکل اسپایرس در مجموعه جدید آریاهای دوران باروک و اوایل کلاسیک، خود را به حد نهایی رسانده است. بر اساس ریاضیات من، او در طول سه اکتاو آواز میخواند و صدایی شاداب و قابل انعطاف را به موسیقی نوشته شده برای تنورهایی که میتوانستند در زیبایی و زیبایی لحن با کاستراتوها رقابت کنند، میخواند.
در سال 2021، این خواننده سوئی جنری “باریتنور” را منتشر کرد، آلبومی با ترکیبی جسورانه – البته گاهی متقاعدکننده – از آریاهای باریتون و تنور معروف. در مقابل، در «کنترا تنور»، اسپایرز آزاد، تازه و بینقص به نظر میرسد و صدای بلوطی رنگ را از تاریکی به بلندیهای خفیف برابر میکند. او از هوای کمیاب بالای C در فلاشهای بوفو بازدید میکند و از نتهای پایینی به خاطر ویژگیهای خاص خود لذت میبرد، و روش شادیآور مرلین هورن را با تزیینات رو به پایین در «Una voce poco fa» به یاد میآورد.
آلبوم یکی پس از دیگری به اوج حیرتانگیز میرسد، و برای رسیتال با آریاییهای موتزارت، هندل و گلوک، گواهی بر نمایشگویی اسپایرس است که بهترین لحظات در آثار کمیاب بهدست میآیند. لحن بی وزن او در آهنگ سارو فریبنده «فرا l’ombre un lampo solo» و متانت او در میان جهشهای بزرگ و پیچشهای کوچک آریاییهای باور گداهای ماتزونی و لاتیلا است.
سبک جوشان رهبر ارکستر فرانچسکو کورتی با Il Pomo d’Oro صدای زیبا و انفجاری اسپایرس را به پیش می برد. این نوازندگان تردیدی در مورد قدرت ستاره تنورهای دوره باروک که این مطالب را میخواندند – و خوانندهای که در حال احیای آن است، باقی نمیگذارند. عثما زهر
الفمن: کنسرتو ویولن، تگرگ: کنسرتو پیانو
سندی کامرون، ویولن؛ استوارت گودیر، پیانو؛ ارکستر فیلارمونیک بوفالو; جوآن فالتا، رهبر ارکستر (نکسوس)
رهبر ارکستر JoAnn Falletta دارای سلیقه گسترده ای است. او مترجم اولیه موسیقی جان لوتر آدامز بود. در سالهای اخیر، او به بررسی آثار کمیاب فرانتس شرکر و ویکتور هربرت پرداخته است، در حالی که تنظیمهای الینگتون را با نوازندگانش در ارکستر فیلارمونیک بوفالو، که از سال 1999 مدیر موسیقی آن بوده، اجرا کرده است.
این کنجکاوی بار دیگر در این آلبوم جای پرسه زدن داده است. هدایای جنون آمیز و شیک دنی الفمن – آشنا برای طرفداران فیلم های تیم برتون و “سیمپسون ها” – در سراسر کنسرت شماره 1 ویولن او به طور متناوب نمایش داده می شود. گاهی اوقات از دادن کافی به ارکستر برای انجام دادن غفلت می کند.
خوشبختانه، کنسرتو پیانوی شماره 1 آدولف هایلستورک به ارکستر پاداش بیشتری می دهد. موسیقی او در نهایت شروع به برنامه ریزی منظم تر می کند. در 13 ژوئن، انجمن کرال نیویورک «زانویی روی گردن» اخیر خود را در سالن دیوید گفن ارائه خواهد کرد. در اولین موومان اینجا، او ریفهای فولکلور آمریکاییانا را از میان تغییرات شگفتانگیز قرار میدهد و در عین حال با میراث هولناک استراوینسکی دوران باله روسیه درگیر میشود. در موومان دوم، Hailstork، او مضامینی پر از شور و شوق می سازد. و در پایان، این جذابیت های متنوع با نبوغ آمیخته می شوند. کل قطعه کورکر است. SETH COLTER Walls