باب دیلن زمانی گوردون لایتفوت را یکی از ترانهسراهای مورد علاقهاش نامید و در حالی که در سال 1986 او را به تالار مشاهیر موسیقی کانادا معرفی کرد، او را «کسی با استعداد کمیاب» خطاب کرد. در آلبوم «Self Portrait» دیلن در سال 1970، او حتی آهنگ «Early» لایت فوت را ضبط کرد. باران صبح» و احترام متقابل بود – لایت فوت با دقت به آهنگهای دیلن گوش میداد، که «رویکردی مستقیمتر، دور شدن از آهنگهای عاشقانه» را به او القا کرد.
گوردون مردیث لایت فوت جونیور که روز دوشنبه در 84 سالگی درگذشت، در یک حرفه گسترده که از موسیقی محلی گرینویچ ویلج و لورل کانیون نشأت میگرفت، توسط گروه متنوعی از نوازندگان: الویس پریسلی و دوران دوران، لو رالز و جایگزینها در آغوش گرفته شد. او با یک باریتون غمگین پر از سرسختی و هوای تقریباً پروفسوری می خواند و در آهنگ هایی که به تنهایی می پردازد، یا روابط ناخوشایند را بازگو می کرد، به زبانی پایه که از حالت های فولک و بلوز استفاده می کرد، تخصص داشت.
جفری استوکس از The Village Voice در سال 1974 نوشت: “Lightfoot’s صدای رمانتیک است.”
لایت فوت در هیچ کجا به اندازه زادگاهش در کانادا محبوب نبود، جایی که او به تبدیل صنعت موسیقی آن به یک نیروی جهانی کمک کرد. گدی لی از راش در مستند «اگر میتوانی ذهن من را بخوانی» در سال 2019 گفت: «او به دنیا پیام داد که ما فقط یک دسته چوبدار و هاکیبازان اینجا نیستیم. “ما قادر به حساسیت و شعر هستیم.” در این روند، لایت فوت به یکی از موفق ترین هنرمندان ضبط صدا در دهه 1970 تبدیل شد.
در اینجا 10 مورد از محبوب ترین و تاثیرگذارترین آهنگ های لایت فوت را مشاهده می کنید.
“برای دوست داشتن من” (1966)
سنت عامیانه ای که لایت فوت در ابتدا در آن کار می کرد، مملو از آهنگ های لاف زننده در مورد مردانی است که در حال نورافشانی برای قلمرو هستند، اما این یکی بی رحمانه است. با نواختن گیتار آکوستیک تنومندش و لهجههای ظریف انگشتگذاری دیوید ری، که ابداعی غزل را تقویت میکند، آن را همراهی میکند. لایت فوت به زن می گوید: «هر چه داری از بین رفته است». “این چیزی است که شما برای دوست داشتن من بدست می آورید.” او می افزاید که قلب شکسته او در نهایت بهبود می یابد، در این مرحله “ممکن است دوباره از این راه عبور کنم.” او بعداً از این آهنگ احساس خجالت کرد و گفت: “من نمی دانستم شوونیسم چیست.”
“باران صبح زود” (1966)
لایت فوت در انتاریوی مرکزی بوکولیکی بزرگ شد، جایی که به سختی میتوانست از ممفیس دورتر باشد، اما او در این آهنگ ساده و سریع فولک، که پریسلی چند سال بعد آن را ضبط کرد، تقریباً جنوبی به نظر میرسد. موضوع آن دلتنگی است (لایت فوت در زمان نوشتن آن در لس آنجلس زندگی می کرد). راوی، که “تا می توانم سرد و مست است”، علاوه بر شکستگی، پرواز یک 707 را بالای سرش تماشا می کند و در حالی که برای زادگاهش کاج می کند، به آزادی آن حسادت می کند.
“آیا او نام من را ذکر کرد” (1968)
در این تصویر ساده از غرور زخمی، لایت فوت با یک دوست قدیمی دور هم جمع میشود تا نسیم را شلیک کند، اما در میان گپ و گفتی که در مورد ورزش و آشناییهای متقابل وجود دارد، او به طور اتفاقی در سؤالی که دستور کار او را آشکار میکند، میلغزد: «به هر حال، آیا او به من اشاره کرد. نام؟” این آهنگ و “For Lovin’ Me” دوقلوهای برادر هستند که شیفتگی آنها به غرور مردانه به آنها پیوست.
“روز سیاه در جولای” (1968)
لایت فوت بیشتر جنبه روابط شخصی موسیقی محلی را کار می کرد و جنبه سیاسی را به دیگران واگذار کرد. بحث برانگیز “روز سیاه در جولای” یک آهنگ درام ناآرام و ناآرام دارد و قیام های ژوئیه 1967 در دیترویت را توصیف می کند که در آن ساکنان سیاه پوست به سوء استفاده پلیس اعتراض کردند و باعث شد فرماندار گارد ملی و رئیس جمهور را به ارتش بفرستد. این آهنگ مملو از کنایه، تمسخر و گیج است (“روح موتور سیتی در سراسر زمین ترسیده است”) و اکثر ایستگاه های رادیویی ایالات متحده از پخش آن خودداری کردند.
“اگر می توانستی ذهن من را بخوانی” (1970)
موفقیت تجاری لایت فوت (به شماره 5 در بیلبورد هات 100 رسید) نیز شاهکار او است، با کمک تنظیم سیم های آبشاری نیک دکارو. اشعار، الهام گرفته از طلاق قریب الوقوع او، از شاعرانه تا شدید است، تا زمانی که او به خلاصه رواقی می رسد: «داستان ها همیشه پایان می یابند». این ملودی الهامبخش آهنگ Save a Prayer از دوران دوران بوده است و این آهنگ توسط خوانندههایی از جمله باربارا استرایسند، جانی کش و نیل یانگ – و تقریباً توسط فرانک سیناترا که سعی کرد آن را ضبط کند اما منصرف شد، پوشش داده شده است. ، آن را “خیلی طولانی” اعلام کرد.
غروب خورشید (1974)
لایت فوت یک الکلی و گردتر بود که در مورد روابط طوفانی اطلاعات زیادی داشت. او “غروب آفتاب” را نوشت در حالی که حسادت آمیز فانتزی در مورد کتی اسمیت بود، دوست دختری که یک بار در جریان دعوا استخوان گونه اش شکست. اشعار نشانگر رمانتیسم تیره و کوتاه اوست و تکنوازی گیتار مارپیچ یکی از بهترین لحظات بزرگ رد شی است. این آهنگ توسط اسکات واکر و دپش مود، اسطوره های گوت، کاور شده است.
“مردم روز بارانی” (1975)
اواسط دهه 70 اوج تجاری لایت فوت بود، اما این جانشین 10 آهنگ برتر پاپ “Sundown” و “Carefree Highway” آنچنان که شایسته بود مورد استقبال قرار نگرفت. آکوردها و اشعار جیمی وب را به یاد می آورد، چرا که لایت فوت، با اشعار دقیق همیشگی خود، شیوه ای را جشن می گیرد که دوستی های وفادار به «تک تلنگرهایی که در ناودان ها فرود می آیند» کمک می کند.
خرابه ادموند فیتزجرالد (1976)
شناختهشدهترین آهنگ او یکی از بعیدترین آهنگهای پاپ است: یک تصنیف فولکلور شش و نیم دقیقهای درباره کشتیای که یک سال قبل در دریاچه سوپریور غرق شد و ۲۹ خدمه آن را کشت. همچنین مطمئناً تنها آهنگ 40 برتری است که تا کنون از Gitche Gumee، نام Chippewa برای Lake Superior نام برده است. گروه راک بداخلاق NRBQ گاهی یک کاور آهسته و خارج از لحن از این آهنگ را پخش می کرد و اگر مخاطب آن را دوست نداشت، برای بار دوم نیز آن را اجرا می کرد.
دایره کوچک است (1978)
در برخی از اشعار لایت فوت، تشخیص اینکه آیا درگیری هایی که او توصیف می کند واقعی هستند یا صرفاً محصول فرعی یک تخیل مشکوک هستند، دشوار است. در این آهنگ ملایم تمسخر آمیز در مورد تقلب، که در سال 1968 ضبط و 10 سال بعد دوباره ضبط کرد، در نسخه ای برتر، او معتقد است که معشوقش از آپارتمان یکی از دوستانش برای انجام یک رابطه استفاده می کند، و او اشاره می کند که در نهایت او را خواهد گرفت: “شهری که ما در آن زندگی می کنیم ممکن است بسیار بزرگ باشد / اما دایره کوچک است.”
هارمونی (2004)
در دهه 1980، زمانی که موسیقی از صداهای آکوستیک فاصله گرفت، لایت فوت با استفاده از سینت سایزرها، ماشین های درام و تهیه کننده دیوید فاستر به دنبال موفقیت پاپ بود، اما او شبیه خودش نبود. در زمان هارمونی، او به کار با گیتاریستهای شی و تری کلمنتز بازگشت. استعمال دخانیات در بالای طیف او از بین رفته بود، اما آهنگ عنوان آلبوم ماقبل آخر استودیویی او دارای لطافتی شکننده و سخت به دست آمده است که به نظر می رسد با حسرتی مسالمت آمیز به حرفه (و زندگی او) نگاه می کند.