بعد از شش ساعت خواب و خوردن صبحانه شیر و برنج کاری، یونچان لیم، پیانیست کره جنوبی، صبح روز سه شنبه در یک استودیوی تمرین در مرکز لینکلن مشغول به کار از گذرگاه خائنانه راخمانینوف بود.
لیم، با یک سویشرت و کفش ورزشی مشکی، در حالی که آنها برای اولین حضور لیم در نیویورک فیلارمونیک این هفته آماده می شدند، به آرامی به رهبر ارکستر، جیمز گافیگان، گفت: «کمی سریعتر». گافیگان خندید.
“معمولا پیانیست ها برعکس می خواهند!” هادی گفت
لیم – خجالتی، ملایم و اهل کتاب – سال گذشته دنیای موسیقی را متحیر کرد، زمانی که در 18 سالگی جوانترین برنده تاریخ مسابقه معتبر بین المللی پیانو ون کلیبرن در تگزاس شد. پیروزی او او را به یک احساس فوری تبدیل کرد. ویدئویی از اجرای کنسرتو پیانو شماره 3 راخمانینوف در فینال بیش از 11 میلیون بار در یوتیوب دیده شده است. (او این قطعه را با فیلارمونیک این هفته و زیر دست گافیگان خواهد نواخت.)
لیم که هنوز دانشجوی سال دوم دانشگاه است، الهامبخش پیروان متدین در ایالات متحده، اروپا و آسیا بوده است. او در کره جنوبی به نماد غرور تبدیل شده است، جایی که او را به عنوان پاسخ موسیقی کلاسیک به کی پاپ توصیف می کنند. چهره او مانند یک ستاره پاپ روی تی شرت ها چاپ شده است.
رهبر ارکستر مارین آلسوپ که ریاست هیئت داوران کلیبرن را بر عهده داشت و اجرای راخمانینوف را رهبری می کرد، گفت: “او یک نوازنده فراتر از سال های خود است.” از نظر فنی، او فوقالعاده است و رنگها و پویاییها فوقالعاده هستند. او فوق العاده موزیکال است و به نظر می رسد روح بسیار پیری باشد. این واقعاً چیزی است.»
اما لیم از توجه ناراحت است. او میگوید باور نمیکند که استعداد موسیقی داشته باشد و راضی است که تمام روز زندگیاش را تنها در کوهستان با نواختن پیانو بگذراند. (او میگوید استفاده خود از رسانههای اجتماعی را محدود میکند، زیرا معتقد است این رسانهها برای خلاقیت مخرب هستند و میخواهند تا آنجا که ممکن است مانند آهنگسازان مورد علاقهاش زندگی کنند.)
او در مصاحبه ای این هفته در کارخانه Steinway در کوئینز، جایی که در حال خرید پیانو بود، گفت: «یک مجری معروف و یک مجری جدی – یک هنرمند واقعی – دو چیز متفاوت هستند.
لیم که در سیهونگ، حومه سئول به دنیا آمد، دوران کودکی پر از فوتبال، بیسبال و موسیقی داشت. او در 7 سالگی شروع به مطالعه پیانو کرد، زمانی که والدینش او را در یک آکادمی موسیقی محله ثبت نام کردند. او گفت که او به سمت پیانو کشیده شده بود، زیرا با شنیدن شوپن و لیست در ضبطهایی که مادرش هنگام بارداری خریده بود، بزرگ شده بود. ابهت ساز هم او را گرفته بود.
او گفت: «پیانوی بزرگ براق و چشمگیرتر به نظر می رسید.
در 13 سالگی در یک مدرسه مقدماتی در دانشگاه ملی هنر کره در سئول ثبت نام کرد. استاد او، مینسو سون، پیانیست، تحت تأثیر حساسیت تفاسیر او قرار گرفت.
او گفت: “در ابتدا او کمی محتاط بود، اما من بلافاصله متوجه شدم که او یک استعداد بزرگ است.” او بسیار متواضع است، دانش آموز نمره است و بیش از حد بیانگر نیست.
سون ابتدا شاگرد خود را از مسابقات دور کرد، زیرا نگران فشار بود. اما زمانی که بیماری همه گیر مسابقات Cliburn را که هر چهار سال یک بار برگزار می شود، به تعویق انداخت و این امکان را برای لیم فراهم کرد که واجد شرایط شود، سون به او پیشنهاد داد که آن را امتحان کند و به او گفت که آن را به عنوان یک اجرا و نه یک مسابقه در نظر بگیرد.
سون گفت: «من فکر میکردم که دنیا باید به آنچه یونچان در سالهای نوجوانی خود مینواخت گوش دهد.
زمانی که لیم برای مسابقه ای که بیش از 17 روز برگزار شد به فورت ورث رسید، گفت که روح ون کلیبرن، پیانیست برجسته ای که این مسابقه برای او نامگذاری شده است را احساس می کند.
او گفت که لیم گاهی اوقات تا 20 ساعت در روز تمرین می کرد و ضبط های ضبط شده را برای سون که در کره جنوبی بود برای راهنمایی می فرستاد. او با رژیم غذایی نودل کره ای و خورش های تهیه شده توسط مادرش که او را همراهی کرده بود، و همچنین میان وعده های نیمه شب مافین انگلیسی برشته شده با کره و مربای توت فرنگی که توسط خانواده میزبانش تهیه می شد، زندگی می کرد.
او در مورد این رقابت گفت: «می دانستم که شبیه رولت روسی است. ممکن است خوب باشد، یا در نهایت به سر خود شلیک کنید. استرس زیادی داشت.»
در حالی که برای اجرای کنسرتو راخمانینوف آماده راه رفتن روی صحنه میشد، گفت که ایده کارل سیگان از زمین را فقط یک «نقطه آبی کمرنگ» در جهان میداند.
او گفت: «وقتی درهای صحنه باز میشود و تماشاگران کف میزنند، وقتی عصبی پشت پیانو مینشینم و کلید اول را فشار میدهم، آن لحظه برای من مانند بیگ بنگ است. من عصبی هستم، اما تصویر نقطه آبی کمرنگ به من جرات می دهد. من فقط به این لحظه فکر می کنم که چیزی در آن ذره کوچک رخ می دهد.»
راخمانینوف او مورد تشویق قرار گرفت، اما او از عملکرد ناراضی بود و معتقد بود که تنها حدود 30 درصد از آنچه را که امیدوار بود به دست آورد، دست یافت. از زمان مسابقه، او گفت که توانسته است فقط سه دقیقه اول ویدیوی یوتیوب را قبل از اینکه ناامید شود تماشا کند.
وقتی پس از کلیبرن به کره جنوبی بازگشت، گفت که تغییری نکرده است. او در یک کنفرانس خبری با استادش گفت: «فقط میخواهم بگویم که هیچ تفاوتی با من و مهارتهای پیانوی من قبل و بعد از پیروزی وجود ندارد.
لیم که هنوز در دانشگاه ملی هنر کره ثبت نام کرده است، قصد دارد پاییز امسال به کنسرواتوار نیوانگلند، در بوستون، جایی که سون اکنون در آنجا تدریس می کند، منتقل شود.
به عنوان یک دانش آموز، حرفه بین المللی او با یک رسیتال در ویگمور هال لندن در ژانویه و حضور در ارکستر فیلارمونیک توکیو در ماه فوریه آغاز شد. تابستان امسال، او دوباره با السوپ متحد خواهد شد تا کنسرتو راخمانینوف را در براوو اجرا کند! جشنواره Vail در کلرادو و جشنواره Ravinia در ایلینوی. سال آینده، او اولین حضور خود در سالن کارنگی را با برنامه تمام شوپن خواهد داشت.
فیلارمونیک نیویورک بلافاصله پس از اینکه دبورا بوردا، رئیس و مدیر اجرایی آن، ویدیوهای یوتیوب اجراهای او را در کلیبرن – کنسرتو بتهوون و راخمانینوف – دید، او را رزرو کرد.
بوردا گفت: «از اینکه چقدر او در هر دو سبک مسلط بود شگفت زده شدم. “او فقط درخشان بود.”
لیم قبل از اولین بازی خود در نیویورک، تفسیر خود از راخمانینوف را به خوبی تنظیم کرده است. او گفت که در تهیه نتهای آغازین غمانگیز کنسرتو، «فرشته مرگ» یا چهرههای خرقهدار را تصور میکند که با پیروی از توصیه معلمش، آواز گریگوری را میخوانند.
او گفت که این اجرا به ویژه معنادار است. در رفت و آمد به مدرسه راهنمایی و بازگشت، او اغلب یک قطعه ضبط شده در سال 1978 از کنسرتو راخمانینوف توسط ولادیمیر هوروویتز و فیلارمونیک را می نواخت. او گفت که حداقل 1000 بار به این فایل صوتی گوش داده است.
لیم گفت که از دنبال کردن راه هوروویتز، یکی از بت های او، عصبی است و هر چقدر هم که حرفه اش موفق باشد، همیشه خود را یک دانش آموز می داند. او گفت هنرمندان را نباید بر اساس تعداد بازدیدهایی که از یوتیوب دریافت کرده اند، قضاوت کرد، بلکه باید بر اساس اصالت کارشان قضاوت کرد.
او گفت: «تعریف خودم به عنوان یک هنرمند کمی سخت است. من مانند جهان قبل از انفجار بزرگ هستم. من هنوز در مرحله یادگیری هستم.»
او افزود: “من دوست دارم یک موسیقیدان با امکانات بی نهایت باشم، درست مانند جهان.”
جین یو یانگ تحقیقاتی را از سئول انجام داد.