کریس استراچویتز، که ریشه های موسیقی آمریکایی را کشف کرد، در ۹۱ سالگی درگذشت

کریس استراچویتز که با اشتیاق یک زائر در جستجوی ریشه های موسیقی آمریکایی سفر می کرد، موسیقی دانان سنتی را با مهارت کارآگاه کشف کرد، با غیرت یک ایدئولوگ پیشه خود را ارتقا داد و با عنایت مورخ از آثارشان محافظت کرد. روز جمعه در سن رافائل، کالیفرنیا درگذشت. او 91 سال داشت.

برادرش هوبرت گفت که مرگ او در یک مرکز زندگی کمکی به دلیل نارسایی احتقانی قلب بود.

آقای Strachwitz (تلفظ STRACK-wits) متخصص در موسیقی منتقل شده در طول نسل ها – موسیقی پنبه ای، موسیقی باغ پرتقال، موسیقی کوهستانی، موسیقی بایو، موسیقی باروم، موسیقی ایوان – نه تنها از دوران قبل از صنعت موسیقی، بلکه حتی از قبل از ظهور فرهنگ توده ای.

مانند دیگر فولکلورهای برجسته موسیقی دوران ضبط مدرن – از جمله موزس اش، آلن لومکس و هری اسمیت – آقای استراچویتز بخش هایی از آن تاریخ را قبل از ناپدید شدن نجات داد.

اما میزان از خود گذشتگی و خاص بودن علایقش با مقایسه مخالفت می کند.

آقای Strachwitz بنیانگذار Arhoolie Records بود (این نام از اصطلاحی برای hollers میدان گرفته شده است). او علاوه بر جذب هنرمندان خود، ضبط های میدانی، ویرایش موسیقی، تولید، نت های خطی، تبلیغات و فروش خود را انجام داد. در سال‌های اولیه تأسیس شرکت، او برچسب‌ها را روی رکوردها چسباند و خودش آنها را پست کرد.

او مجردی مادام‌العمر بود که می‌گفت داشتن خانواده می‌تواند کارش را خنثی کند. در سفرهایش به سراسر کشور برای ضبط موسیقی جدید، او برای شرکت یک آب پرتقال دستی و کیسه های 20 پوندی پرتقال داشت. اهداف جستجوی او شامل یک علف شکن بزرگراه، یک گورکن و یک سرایدار بود که همه استعدادهای موسیقی آنها در آن زمان ناشناخته بود.

او پس از بزرگ شدن به عنوان یک کنت نوجوان تحت حکومت نازی ها از آلمان مهاجرت کرد و به کاوش در کامل ترین دامنه های کثرت گرایی آمریکا ادامه داد. او نه تنها به رپرتوار ریشه های استاندارد فولک و بلوز، بلکه به norteño، Cajun، zydeco، klezmer، گیتار فولاد هاوایی، کمانچه اوکراینی، پولکا چک و موسیقی رقص ایرلندی، در میان ژانرهای بی شمار دیگر نیز علاقه نشان داد.

آقای استراچویتز برای توضیح آنچه که اشتیاق او را متحد می‌کرد، گفت که موسیقی «ناب»، «سخت هسته‌ای» و «قدیمی» را دوست دارد، به‌ویژه اگر یک نوازنده «جرقه» داشته باشد. وقتی که نوع موسیقی خود را منفی تعریف کرد، زبان او رنگارنگ تر شد.

او در یک فیلم مستند در سال 2014 در مورد او گفت: “این بد نیست، این مطمئناً است.” عنوان فیلم برگرفته از توهین نهایی آقای استراچویتز بود که او به هر چیزی که تجاری، مصنوعی و بی روح می دانست اشاره می کرد: «این موسیقی موش نیست!»

اولین آلبوم Arhoolie که در سال 1960 منتشر شد، “Texas Sharecropper and Songster” توسط خواننده بلوز منس لیپسکامب بود. در خلال احیای عامیانه دهه 1960، این فیلم آقای لیپسکامب را به شهرت رساند.

اولین آلبوم Arhoolie که در سال 1960 منتشر شد، “Texas Sharecropper and Songster” توسط خواننده بلوز منس لیپسکامب بود. موسیقی آقای لیپسکامب هرگز ضبط نشده بود، و نسخه جدید او را در طول احیای فولکلور دهه 1960 به شهرت رساند. آقای استراچویتز در ادامه به احیای حرفه سایر خوانندگان بلوز از جمله لایتنین هاپکینز، می سی سی پی فرد مک داول و بیگ ماما تورنتون کمک کرد.

او هم به عنوان مجری رکورد و هم به عنوان یک مجموعه دار، سهم تاریخی عمیقی را در موسیقی norteño از مرز تگزاس و مکزیک انجام داد. مؤسسه اسمیتسونیان سال گذشته آرشیو موسیقی مکزیکی و مکزیکی آمریکایی او را “بزرگترین مجموعه ضبط های بومی تولید شده تجاری در نوع خود” نامید و اشاره کرد که این آرشیو حاوی رکوردهای “غیرقابل جایگزینی” است.

این نتیجه حدود 60 سال گردآوری بود (اگرچه آقای استراچویتز هرگز زبان اسپانیایی را یاد نگرفت). نوازندگان نورتنیو به او لقب ال فناتیکو دادند.

او ممکن است یک محافظه کار در نظر گرفته شود، اما او همچنین جهان هایی را که مستند کرده است، شکل داده است. این به ویژه در مورد ضبط های او از نوازندگان کاجون صادق بود. در سال 2000، اد وارد، مورخ راک، در نیویورک تایمز نوشت که آقای استراچویتز “به ترویج فرهنگ به چیزی که اکنون یک رنسانس تمام عیار است کمک کرد.”

شاید برجسته ترین کشف او در لوئیزیانا، کلیفتون چنیر، خواننده و نوازنده آکاردئون بود، که به عنوان نماینده اصلی ترکیب ریتم و بلوز، سول و موسیقی کاجون معروف به زیدکو شناخته شد. آقای چنیر در طی بازدید از جشنواره جاز و میراث نیواورلئان به عنوان یک مرد مسن تر، در مورد ناامیدی خود از صنعت ضبط صحبت کرد.

آقای چنیر گفت: “آنها از شما می خواستند کاری را که آنها می خواستند انجام دهید، و من آن را دوست نداشتم.” سپس با کریس آشنا شدم.

نوازندگان جریان اصلی نیز چیز استثنایی در آقای استراخویتز دیدند. در پروفایلی در سال 2010 از او در تایمز، گیتاریست رای کودر گفت که دومین انتشار آرهولی، “Tough Times”، یک آلبوم LP توسط موسیقیدان بلوز بیگ جو ویلیامز، “من را در مسیر زندگی آغاز کرد، راهی که هنوز در آن هستم. “

کریستین الکساندر ماریا استراخویتز در 1 ژوئیه 1931 در برلین متولد شد. او در یک ملک روستایی به نام Gross Reichenau در منطقه ای که در آن زمان منطقه سیلزی پایین آلمان بود، بزرگ شد. (اکنون دهکده ای به نام Bogaczow در جنوب غربی لهستان است.) پدرش الکساندر گراف استراخویتز و مادرش فریدریک (فون بردو) استراچویتز مزرعه ای به مساحت چند صد جریب سبزیجات و غلات اداره می کردند. مردان خانواده عنوان سلطنتی کنت را داشتند.

این خانواده در خانه‌ای زندگی می‌کردند که در زمان فردریک کبیر، پادشاه پروس ساخته شده بود. نازی ها پدر کریس را به عنوان نگهبان بازی محلی منصوب کردند، و در طول جنگ جهانی دوم او به ارتش پیوست و به درجه کاپیتان رسید، اگرچه هوبرت استراخویتز گفت که خدمات او محدود به اسکورت نیروهای نظامی به مقصد ایتالیا بود. در ملک اجدادی خانواده، جنگ برای کریس جوان بسیار دور به نظر می رسید.

این در فوریه 1945 تغییر کرد. خانواده با حمله روس ها به املاک فرار کردند. کریس و دو تا از خواهرانش اندکی قبل با قطار حرکت کرده بودند. پدرش با اسب و کالسکه فرار کرد. هوبرت، دو خواهر دیگر کریس و مادرش با یک تراکتور ترک کردند. به لطف یکی از اقوام ثروتمند در ایالات متحده، این خانواده تا سال 1947 توانستند در Reno، Nev. دوباره متحد شوند.

کریس از سال 1954 تا 1956 در ارتش ایالات متحده خدمت کرد. بلافاصله پس از برکناری افتخاری، او از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، با مدرک لیسانس در علوم سیاسی فارغ التحصیل شد. او چندین سال در حومه شهر سن خوزه آلمانی را در دبیرستان تدریس کرد.

در اوقات فراغت خود، آقای استراچویتز رکوردها را جمع آوری می کرد، و علاقه خاصی به لایتنین هاپکینز پیدا کرد، که برای یادگیری بیشتر در مورد او تلاش می کرد. هیچ اطلاعات عمومی در مورد زنده بودن آقای هاپکینز وجود نداشت.

در سال 1959، یکی از علاقه مندان به موسیقی به آقای استراچویتز گفت که آقای هاپکینز را در هیوستون پیدا کرده است. وقتی سال تحصیلی به پایان رسید، آقای استراچویتز به یک سفر جاده ای رفت.

او بعداً به یاد آورد که متوجه شد آقای هاپکینز در حال نواختن در “یک آبجو کوچک”، آهنگ‌هایی بداهه به سبک مکالمه‌ای است، به زنی در میان جمعیت می‌گوید ساکت شود، و در آهنگی درباره مردی از کالیفرنیا که تمام راه را طی کرده بود، تعجب می‌کرد. تگزاس “برای شنیدن آواز لایتنین بیچاره.”

آقای Strachwitz معتقد بود که هیچ کس تا به حال صحنه ای مانند آن را زنده ضبط نکرده است. به دنبال نکته ای از یکی از آهنگ های آقای هاپکینز، سال بعد به تگزاس بازگشت و آقای لیپسکامب را پیدا کرد. این بار یک دستگاه ضبط آورد.

ملاقات با نوازندگان در جایی که آنها زندگی می کردند و ضبط آنها در جایی که دوست داشتند نواختند، به جای استودیو، به سبک خاص آقای استراچویتز تبدیل شد.

زمانی که کانتری جو و فیش در جشنواره موسیقی ووداستاک در سال 1969 آهنگ “I-Feel-Like-I’m-Fixin’-to-Die Rag” خود را در جشنواره موسیقی ووداستاک در سال 1969 اجرا کردند، موفقیت تجاری غیرمنتظره ای پیدا کرد. جو مک دونالد، خواننده و ترانه سرای اصلی گروه. ، در سال 1965 از تجهیزات آقای استراخویتز برای ضبط آهنگ استفاده کرده بود و در ازای آن حق انتشار به او داده بود. آقای Strachwitz با سهم خود از حق امتیاز، یک ساختمان در El Cerrito، کالیفرنیا، نزدیک برکلی، پیش پرداخت کرد. این خانه تبدیل به خانه آرهولی و یک فروشگاه موسیقی شد که او آن را فروشگاه موسیقی Down Home نامید.

جدای از ضبط موسیقی، او با همکاری با فیلمساز Les Blank در چندین مستند موسیقی، توجه هنرمندانی را که دوست داشت جلب کرد.

با کاهش صنعت ضبط، آقای Strachwitz روی یک بازوی غیرانتفاعی Arhoolie متمرکز شد که مجموعه رکوردهای منحصر به فرد او را دیجیتالی می کند و به نمایش می گذارد. در سال 2016، Smithsonian Folkways Recordings، برچسب غیرانتفاعی موسسه Smithsonian، کاتالوگ Arhoolie را به دست آورد.

از آقای استراخویتز علاوه بر برادرش، سه خواهر به نام های رزی شلوتر، باربارا استوارد و فرانسیس استراچویتز به یادگار مانده است.

یک کلمه وجود داشت که آقای استراچویتز اغلب برای توصیف موفقیت در رشته خود استفاده می کرد. وقتی یک استاد سالخورده موسیقی سنتی را پیدا کرد که آهنگی را در زمان و مکان پر طنین می نوازد، آن را که انگار در حال شکار پروانه است، «صید» نامید.