پیت براون، که کلماتی را برای «Sunshine of Your Love» قرار داد، در ۸۲ سالگی درگذشت

پیت براون، شاعر بیت بریتانیایی که اشعار ترانه‌های سوپرگروه راک کرم، از جمله آهنگ‌های «White Room»، «I Feel Free» و «Sunshine of Your Love» را نوشت و پس از فروپاشی گروه تقریباً پنج همکاری داشت. دهه ها با جک بروس، خواننده اصلی و نوازنده بیس آن، روز جمعه در خانه خود در هاستینگز، در سواحل جنوب شرقی انگلستان درگذشت. او 82 سال داشت.

مدیر او، پیتر کانوی، گفت که علت آن سرطان بوده است.

آقای براون به درخواست جینجر بیکر، درامر گروه، وارد حلقه کرم شد. آنها همدیگر را می شناختند زیرا آقای براون شعرهای خود را با حمایت نوازندگان جاز اجرا می کرد و آقای بیکر شروع خود را با کمبوهای جاز آغاز کرده بود. آقای بیکر از آقای براون برای نوشتن اشعار اولین تک آهنگ گروه، «کاغذ بسته بندی» که قبل از انتشار «کرم تازه»، اولین آلبوم آن، در سال 1966 بود، کمک خواست.

آقای براون به سرعت یک شریک نویسندگی طولانی مدت را در آقای بروس کشف کرد، که نوازندگی روان و محرک او نقطه مقابل درام نوازی انفجاری آقای بیکر و آتش سوزی گیتار سومین عضو Cream، اریک کلاپتون بود.

در مستند کوتاهی درباره ساخت «اتاق سفید» که در تلویزیون هلند در سال 2018 دیده شد، آقای براون به یاد آورد: «معلوم شد که جک و من یک شیمی داشتیم، و زمانی که «من احساس آزادی می‌کنم» را نوشتیم که بسیار بزرگ بود. ضربه بزنید، بنابراین همه گفتند، “بسیار خوب، این یک تیم است، اجازه دهید آن را بازی کند.”

آقای براون اشعار تمام آهنگ های کرم را ارائه نکرد، اما او در درجه اول ترانه سرای گروه بود. در آلبوم دومش، «Disraeli Gears» (1967)، او کلمات «Sunshine of Your Love»، همکاری با آقایان بروس و مستر کلاپتون، و همچنین «Dance the Night Away» و دو آهنگ دیگر را نوشت.

“اتاق سفید”، یکی از چهار آهنگی که او با آقای بروس در سومین آلبوم گروه، “Wheels of Fire” (1968) نوشت، در سال 1968 به رتبه 6 در بیلبورد Hot 100 رسید. این دومین رتبه برتر بود. یک کرم تک به دست آورد. “Sunshine” در اوایل همان سال به رتبه 5 رسیده بود.

«اتاق سفید» با شعری آغاز شد که آقای براون با الهام از اقامت چند سال قبل در یک اتاق سفید واقعی، در یک آپارتمان، نوشت.

او به وب‌سایت فرهنگی لطفا مرا بکش، گفت: «من نیمه فقیر، نیمه‌فرهنگ بودم، روی زمین‌های مردم زندگی می‌کردم، و در نهایت شروع به کسب درآمد از ترانه سرایی کردم، و اتاق سفید اولین جایی بود که به آن نقل مکان کردم. در سال 2022. در مستند هلندی او اضافه کرد که نوشیدن الکل و مواد مخدر را در اتاق کنار گذاشته و تصمیم گرفته است که “به جای یک شاعر دوره گرد” یک ترانه سرا باشد.

“اتاق سفید” با این سطرها شروع می شود:

در اتاق سفید با پرده های سیاه نزدیک ایستگاه
کشور بام سیاه، بدون سنگفرش طلا، سارهای خسته
اسب های نقره ای از پرتوهای ماه در چشمان تاریک تو می دویدند
نور سحر به رفتنت لبخند می زند، رضایت من
من در این جایی که خورشید هرگز نمی تابد منتظر خواهم ماند
در این مکان که سایه ها از خودشان فرار می کنند، منتظر بمانیدس

پیتر رونالد براون در 25 دسامبر 1940 در ساری انگلستان به دنیا آمد و جنگ جهانی دوم در جریان بود. پدر و مادرش پس از فرار از لندن در جریان Blitz به آنجا نقل مکان کرده بودند. پدرش ناتان براون با نام تولد ناتان لیبوویتز و مادرش کیتی کوهن کفش می فروخت.

پیتر از نوجوانی شروع به نوشتن شعر کرد که با آثار دیلن توماس، فدریکو گارسیا لورکا و جرارد مانلی هاپکینز برانگیخته شد. اما او حداقل به طور موقت به روزنامه‌نگاری منحرف شد و در سال 1958 به مدت 9 ماه در خیابان پلی‌تکنیک-ریجنت (دانشگاه وست‌مینستر کنونی) در لندن تحصیل کرد.

او به شعر بازگشت و اولین شعر خود را در سال 1961 در Evergreen Review منتشر کرد، مجله ادبی مرزشکنی مستقر در ایالات متحده که صفحات خود را با آثار برجسته‌هایی مانند ساموئل بکت، ژان پل سارتر، آلن گینزبرگ، هنری میلر و ویلیام پر کرد. باروز.

آقای براون در یکی از شعرهای اولیه، «کمتر»، که تحت ترس جنگ هسته‌ای سروده شد، نوشت:

تنها و نیمه مست امیدوار
تلوتلو خوردم داخل باتلاق ها
در ایستگاه گرین پارک
و 30 نوشته روی دیوار پیدا کردم.
با وحشت از جا خارج شدم
به شب پر باد پیکادیلی
فکر کردن حتما
مطمئناً تعداد ما باید بیشتر از این باشد.

در چند سال بعد، او یک شاعر کار بود. او بخشی از اولین گروه شعر واقعی بود که شامل گیتاریست جان مک لافلین بود و اقامتگاه شعر جاز در کلاب مارکی در لندن داشت.

در سال 1965، او و بیش از دوازده شاعر دیگر از سراسر جهان، از جمله آقایان گینزبرگ، لارنس فرلینگتی، گریگوری کورسو، مایکل هوروویتز و آندری ووزنسنسکی، آثار خود را در تجسم شعر بین المللی، که رویال آلبرت هال لندن را پر کرده بود، خواندند. این مکان در وب سایت خود، این رویداد را به عنوان رویدادی یاد کرد که “جایی که بیت نیک ها با فرهنگ نوظهور هیپی ملاقات کردند.”

درخواست کمک از سوی آقای بیکر باعث شروع یک حرفه طولانی ترانه سرایی شد، ابتدا با Cream و سپس، زمانی که کرم پس از دو سال جدا شد، با آقای بروس در کار انفرادی خود. او اشعار آهنگ‌های تقریباً همه آلبوم‌های آقای بروس را نوشت، از آهنگ‌هایی برای خیاط (1969) تا Silver Rails (2014). یکی از همکاری‌های آن‌ها، «مضمونی برای یک وسترن خیالی»، به یکی از اصلی‌ترین کارنامه‌های گروه کوهستان تبدیل شد.

آقای براون ماه گذشته در مصاحبه ای به گاردین گفت: “من از جک در ترس بودم.” اما، او گفت، “گاهی اوقات مجبور می شدیم از یکدیگر استراحت کنیم – دو شخصیت بسیار بزرگ در یک اتاق گاهی اوقات خوب نبودند، به علاوه اعتیاد او مانع می شد.”

آقای براون صدای خودش را به عنوان یک خواننده در دهه پس از جدایی Cream پیدا کرد. او با گروه‌های Pete Brown & His Battered Ornaments، Piblokoto!، Back to the Front، Flying Tigers و Bond & Brown که با گراهام باند، نوازنده بریتانیایی راک و بلوز تشکیل داد، اجرا کرد. او همچنین در اوایل دهه 1980 یک همکاری طولانی ترانه سرایی را با فیل رایان نوازنده کیبورد، عضو سابق Piblokto! آغاز کرد که تا سال 2013 چندین آلبوم تولید کرد.

او همچنین به نوشتن بیشتر آهنگ‌های «Novum» (2017)، آخرین آلبوم استودیویی Procol Harum کمک کرد. (او جایگزین کیت رید، ترانه سرای قدیمی پروکل هاروم شد که امسال درگذشت.)

زندگی‌نامه آقای براون، «اتاق‌های سفید و وسترن‌های خیالی: در جاده‌ای با گینزبرگ، نوشتن برای کلاپتون و کرم – یک ادیسه آنارشیک» (2010)، به‌عنوان یک مستند توسط کارگردان مارک آج واترز اقتباس شده است، اما هنوز به پایان نرسیده است. . آقای براون اخیراً روی آلبومی به نام “کلاب سایه” کار می کرد. یکی از همکاران او مالکوم پسر آقای بروس بود که مانند پدرش نوازنده باس الکتریک بود. (جک بروس در سال 2014 درگذشت.)

آقای براون به گاردین گفت: «ما طبیعتاً به همدیگر جذب شده ایم.

از آقای براون همسرش شریدان مک دونالد به یادگار مانده است. دخترش جسیکا واکر؛ پسرش، تاد مک دونالد؛ و یک نوه

به گفته آقای براون، حتی پس از اینکه او شروع به خواندن کرد، تحسین او از آقای بروس در ابتدا باعث شد تا از خواندن آهنگ‌های کرم که به نوشتن کمک کرده بود اجتناب کند.

او به تلویزیون هلند گفت: «می‌دانی، من به اندازه کافی خوب نیستم». “سپس ناگهان فکر کردم، “باشه، من هم آن آهنگ ها را نوشتم” و فکر کردم، “زمانی است که شروع به خواندن برخی از این آهنگ ها کنم.”