پل سایمون در «هفت مزامیر» عمیقاً با مرگ روبرو می شود

سایمون آلبوم را با معمولی ترین لحن خود شروع می کند. او در انتخاب گیتار با دقت و ریتمیک انعطاف‌پذیر، می‌خواند: «به مهاجرت بزرگ فکر کرده‌ام.»

تقریباً بلافاصله، مشخص می شود که مهاجرت از زندگی به مرگ است، انتقالی که خواننده خود را آماده می کند. او به زمان، عشق، فرهنگ، خانواده، موسیقی، ابدیت و خدا می اندیشد و تلاش می کند تا شک و تردید و چیزی مانند ایمان را متعادل کند. سایمون در «بخشش تو» می‌خواند: «من دلایلم برای شک دارم/نور سفید درد را کاهش می‌دهد». “دو میلیارد ضربان قلب و بیرون/یا همه چیز دوباره شروع می شود؟”

ترانه سرایی سایمون هرگز به ویژه مذهبی نبوده است. در طول سال‌ها، او از موسیقی انجیل برای آهنگ‌هایی مانند «پل بر روی آب آشفته» و «مرا مثل سنگ دوست می‌دارد» که تصاویر مذهبی را به روابط غیرمذهبی می‌آورد، و آلبوم سال 2011 او، «So Beautiful or So What» استفاده کرده است. لمسی از تصاویر مسیحی – اما «زندگی پس از مرگ» را نیز به عنوان آخرین بوروکراسی تصور کرد، که در آن واردان باید «اول یک فرم را پر کنند/و سپس در صف منتظر بمانند».

«هفت مزامیر» متواضع‌تر و حیرت‌انگیزتر است. بازخوانی‌های آن به آهنگ آغازین آلبوم، «خداوند»، و تغییراتی روی آن کار می‌کنند. همانطور که در مزامیر کتاب مقدس – همانطور که سیمون در “چنگ مقدس” اشاره می کند، آهنگ بود – سیمون خداوند را به شیوه های گسترده ای به تصویر می کشد: شگفت انگیز و وحشتناک، محافظ و ویرانگر، گاهی اوقات خوش خیم و گاهی خشمگین. سایمون می خواند، خداوند «غذای فقیرترین، دری خوش آمد به غریبه» است. سپس او به نام خطرات قرن بیست و یکم روی می‌آورد: «ویروس کووید خداوند است/خداوند اقیانوس در حال طلوع است».

بیشتر موسیقی‌ها شبیه نشخوارهای انفرادی به نظر می‌رسند: سایمون در حال ارتباط با گیتارش است که زیربنای ماهرانه ترانه‌های او بوده است. در حالی که انگشتانش الگوها را ترسیم می کنند، به عبارات ملودی می چسبد و سپس آنها را رها می کند، ساختارهای پاپ را اذیت می کند اما به زودی آنها را از بین می برد. و در اطراف او، در هر لحظه، صداها می توانند از پس زمینه خارج شوند: گیتارهای حمایتی اضافی، زنگ های میکروتونال وهم انگیز کاسه های اتاق ابری هری پارچ، صدای شادی بخش سازدهنی باس و در لحظات پایانی آلبوم، صدا. از همسرش، ادی بریکل.