مخصوصاً با توجه به آکوستیک سالن بازسازیشده گفن – که فوراً تکنوازها را با حروف درشت صوتی قرار نمیدهد، بلکه آنها را در گروه ادغام میکند – این یک دوئت با یک فیلارمونیک بود که زیر نظر گافیگان با شفافیت، گرما و خویشتنداری اجرا میکرد.
برخی از بهترین لحظات آرامترین لحظات بودند: در موومان سوم، قطعهای که در آن پیانو مینوازد در حالی که سیمها به آرامی با آرشههایشان ضربه میزنند، جلوهای از یک کره برفی، هوایی پر از کریستالهای یخ در حال چرخش را به وجود آورد. در مجموع، این نوع عملکردی بود که باعث شد بخواهم بشنوم که چگونه در طول یک آخر هفته پیشرفت می کند، زیرا این بازیکنان و لیم حتی با یکدیگر راحت تر می شوند.
اوه، و کنسرت نیمه اولی هم داشت: تنظیم ابزاری از گروه کر لطیف والنتین سیلوستروف «دعا برای اوکراین» و اجرای نادر و عالی از سمفونی سوم پروکوفیف، مربوط به اواخر دهه 1920.
برای دوستداران اپرای نیویورک، شنیدن این سمفونی تلخ بود، زیرا پروکوفیف مواد موسیقایی آن را از «فرشته آتشین» به یاد ماندنی خود، که اولین نمایش اپرای متروپولیتن آن لغو شد (و نه برنامه ریزی مجدد) در طول بیماری همه گیر گرفته شد، گرفت. گافیگان – در طول کنسرت، با اجرای نوازندگی کنترلشده و فوری، اما ظریف و طبیعی – بر زیباییهای وهمآور فریبنده این موسیقی بزرگ، رنگارنگ، قابض، با تمام ترشی و اضطراب خفیفش تأکید کرد.
پروکوفیف به تنهایی برنامه چهارشنبه را به نقطه برجسته فصل فیلارمونیک تبدیل می کرد، اما قابل درک است که بسیاری از مخاطبان با یادآوری این کنسرت بلافاصله به لیم فکر کنند. اگر برخی از عبارات او در راخمانینوف می توانستند کمی بیشتر آرامش بخش باشند، صفحه های صفحه او – بله، جمع – آرامش فصیحی محض بود.
دومی، پیش درآمد لیادوف، دوست داشتنی بود. اما اولین، تنظیم لیست برای پیانوی «Pace non trovo»، یکی از آهنگهای او برای متنهای پترارک، فراتر از این بود: غمانگیز و در عین حال تازه، کاملاً شیک.
او آن را مانند یک رویا بازی کرد.
فیلارمونیک نیویورک
این برنامه تا روز جمعه در سالن دیوید گفن، منهتن ادامه دارد. nyphil.org.