“منشور” کوارتت زهی دانمارک گوش دادن ضروری است

سه دانمارکی و یک نروژی که با هم به عنوان کوارتت زهی دانمارک بازی می کنند همیشه تواضع جذابی نسبت به آنها داشته اند. اما با این وجود، زمانی که اولین ضبط استودیویی آنها از بتهوون فقید در قسمت اولیه «منشور»، مجموعه‌ای که به بررسی آن آهنگساز و دودمان هنری می‌پردازد، منتشر شد، کمی غافلگیرکننده بود که متوجه شدیم که خود را به‌عنوان «هنوز گروهی از افراد» می‌نویسند. پسران.”

دانمارکی‌ها که روز پنجشنبه به تالار زانکل بازگشتند تا قسمت سوم «دوپلگانگر» را ارائه دهند، پروژه‌ای که شوبرت را با سفارش‌های جدید جفت می‌کند، به هر حال، هرگز مانند کودکان به آخرین آثار مهیب بتهوون در ژانر خود نزدیک نشده‌اند. آنها قبلاً به عنوان یکی از کوارتت های زهی اصلی در زمان ضبط Op شناخته شده بودند. 127 در سال 2016، زمانی که جوانترین آنها هنوز 32 سال داشت و شهرت خود را تا حد زیادی بر اساس بلوغ ماقبل طبیعی خود – حس تناسب، اندک اندک، خرد غیرقابل توضیح خاصی – در این امتیازات ساخته بودند، که می تواند بسیار بیشتر را مبهم کند. نوازندگان ارشد

با این حال، همانطور که اکنون می گویند، آنها به سختی به راه افتاده بودند. Op. 127 نقطه کانونی “Prism I” بود، اولین مورد از پنج ضبط شده در لیبل ECM که با کوارتت های متوفی بتهوون نه به عنوان شاهکارهای بیگانه و غیرعادی که اغلب ظاهر می شوند، بلکه به عنوان بخشی از تاریخ موسیقی، از یک طرف تحت تأثیر باخ رفتار می کند. ، که در هر نسخه توسط یک فوگ رونویسی شده نمایندگی می شود و از سوی دیگر بر جانشینان بعدی تأثیر می گذارد، در اینجا مندلسون، وبرن، بارتوک، شوستاکوویچ و شنیتکه.

«Prism V» در اوایل این ماه منتشر شد و مجموعه‌ای را تکمیل می‌کند که برای گروه چهارگانه معنایی بیش از آنچه در ابتدا انتظار می‌رفت داشته است. بزرگ‌ترین “پسران” اکنون 40 سال را پشت سر گذاشته است: آکوردهای وسیعی که در ابتدای اپیزود با چنین جذابیتی می نواختند. 127، آنها در یادداشت آخرین نسخه خود می نویسند، معلوم شد که نه تنها “دروازه ورود به سرزمین های موعود کوارتت های متاخر بتهوون” است، بلکه “درب خروجی از زندگی ما به عنوان یک کوارتت زهی جوان است.”

یک کوارتت زهی «کاملاً» دانمارکی، همانطور که اکنون خود را توصیف می‌کنند، چه چشم‌اندازی خواهد داشت، زیرا این نسخه‌ها باید به عنوان برخی از ضروری‌ترین شنیدن‌های دهه گذشته باشند. هیچ صدای ضبط شده ای نمی تواند چیزی را که دانمارکی ها را در کنسرت بسیار خاص می کند، به تصویر بکشد، و نمی تواند هاله زودگذری از تندخو و تمرکز شدید را که در بهترین حالت خود در یک سالن می نشیند، غیر قابل حذف کند. اما پنج نسخه «Prism» نزدیک می‌شوند، و قدرت منحصربه‌فرد یک کوارتت را مستند می‌کنند که ممکن است نه از نظر فنی با ابهت‌ترین و نه رادیکال‌ترین در کارنامه باشد، اما در وجود خود برتر است.

همه عناصر سبک دانمارکی اینجا هستند که اول از همه صدای خاص آنها را می بینیم. بخشی از جذابیت گوش دادن به کوارتت‌های زهی در شنیدن این موضوع است که چگونه چهار صدای مجزا از هم در موسیقی به هم می‌رسند: چگونه با هم ترکیب می‌شوند یا با یکدیگر می‌تراشند، یا اینکه چگونه یکی به جای دیگران بحث را پیش می‌برد. اما دانمارکی‌ها طوری بازی می‌کنند که گویی شخصیت‌های فردی خود را به‌طور کامل رها کرده‌اند تا به جمع خدمت کنند – گویی آنها بر روی یک ساز به هم پیوسته‌اند، مجهز به چهار کمان.

برای سه دانمارکی که در نوجوانی با یکدیگر آشنا شده‌اند – ویولونیست‌ها فردریک اولاند و رونه تونسگارد سورنسن و ویولن نوازنده آسبیورن نورگارد – و فردریک شوین شولین نوازنده ویولن سل نروژی که در 20 سالگی به آنها ملحق شده است، موسیقی مدت‌ها یک عمل دوستی بوده است. . آنها آن را به طور طبیعی، به عنوان برابر، به اشتراک می گذارند. به هر یک از فوگ‌های باخ در نسخه‌های «Prism» گوش دهید، و متوجه می‌شوید که تعداد کمی از مدخل‌های موضوعی زیر خط‌کشی یا حتی اشاره شده‌اند. حتی وقتی لحن عریان مورد علاقه باخ را اتخاذ می‌کنند، تعادل خود را برای استقبال از یک خط جدید، یک فکر جدید، با سهولت بدیع و به سختی قابل درک تنظیم می‌کنند.

شما در این ضبط‌ها این حس را دریافت می‌کنید که هر نوار موسیقی آنچنان که باید با دقت مورد توجه قرار گرفته است، که در مورد جزئیات هر نت بحث شده است. کنترل صدا و بیان در نمایش مطلق است، حتی اگر دامنه هر دو بسیار زیاد است.

رویکرد دانمارکی نقاط ضعفی دارد که در کل معقول و در عین حال جسورانه در جزئیات است. صبر آنها در حرکات آهسته طولانی Op. 127 و Op. 132، اما در تغییرات کشیده شده Op. 131. آنها بتهوون مبارزه، نزاع نیست. اگر آنها اجازه دهند لبه های ناهموار به درون ناهماهنگی تاول زده گروس فوژ خزش کنند، به سختی هوای عمومی آرامش را تهدید می کنند. خشن ترین بازی در سراسر مجموعه، به طور عجیبی، در اولین موومان از کوارتت کوچک مندلسون در “منشور II” رخ می دهد، زمانی که یک شاگرد جوان از مرگ یک استاد خشمگین می شود.

در بیشتر موارد، دانمارکی‌ها خود را تا حد امکان غیرمستقیم بر موسیقی تحمیل می‌کنند، و به نظر می‌رسد که از این که اجازه می‌دهند ارتباط‌هایی که در آلبوم‌ها می‌گذرد، شنونده را نیز در حین آمدن، جلب کنند، خوشحال به نظر می‌رسند. «Doppelgänger» آثار شوبرت را در کنار قطعات جدیدی قرار می‌دهد که صریحاً از آنها الهام گرفته شده است – جفت‌های کنسرت پنج‌شنبه «Rituals» آنا Thorvaldsdottir با «Rosamunde» شوبرت – و پیوندهای «Prism» مشابه هستند، اگر کمتر عمدی ساخته شده باشند. آنها می توانند نقل قول مستقیم باشند، مانند زمانی که شنیتکه در کوارتت سوم خود از Grosse Fuge استفاده می کند، یا چیزی به وضوحی که بارتوک اولین خود را با یک قانون آهسته شروع می کند که روش های اپیشن بتهوون را بازتاب می دهد. 131. امّا می توانند گریزان هم باشند; شما هنوز باید گوش کنید و خوب گوش کنید.

خوب گوش دادن همچنین آزادی‌های ظریفی را که دانمارکی‌ها در نوازندگی خود به ارمغان می‌آورند، آشکار می‌کند، لمس‌هایی که مانع از به نظر رسیدن اجرای آنها می‌شود. آنها آزادی ریتمیک حیرت انگیزی را در محدوده رشته تحسین برانگیز خود می یابند، تلطیف عبارات آنها که مطمئناً از آهنگ های محلی آنها نشات می گیرد که با اشتیاق با هم تنظیم و اجرا می کنند. به عنوان مثال، حسی که آنها از افتتاحیه ناخوشایند فینال Op. 132، اغلب بی‌رحمانه در دستان دیگران است، و بهار زیبایی که به موومان چهارم رقص Op. 130 که با آرامشی نفس گیر باز می شوند. این بازی است که فضایلش برای خودش صحبت می کند، اما سادگی آن چیزی جز این نیست.

دانمارکی ها در آخرین نسخه خود می نویسند: “اولین آلبوم توسط چهار مرد جوان نسبتا تازه کار ضبط شد.” “اکنون ما پدران نوزادان، کودکان نوپا و بچه های مدرسه ای هستیم.” اینجا یک میانسالی نادر است که می توانیم از آن استقبال کنیم.