اد شیران برنده شد دادگاه نقض حق چاپ در روز پنجشنبه، و همینطور خود موسیقی، حداقل به گفته برخی از کارشناسان حق چاپ موسیقی.
با رفتن شیران پیروز کارشناسان حق نشر موسیقی می گویند در آزمایشی بسیار تبلیغاتی “Thinking Out Loud”/ “Let’s Get It On” رولینگ استون آنها امیدوار هستند این تصمیم آنچه را که آنها به عنوان دعواهای بیهوده توصیف می کنند، آرام می کند، زیرا حکم به کسانی که به دنبال شکایت هستند می گوید که برنده شدن آنقدرها هم ساده نیست.
آدری بنوآلید، شریک شرکت حقوقی Myman Greenspan Fox Rosenberg Mobassar Younger and Light، یکی از برجستهترین شرکتها، میگوید: «این به افراد از این نظر که احساس میکنند ممکن است در هر مرحله مورد شکایت قرار نگیرند و ضرر نکنند، کمی راحتتر میشود. شرکت های فعال در زمینه موسیقی “من فکر می کنم بسیاری از مردم در اینجا خوشحال خواهند شد. بسیاری از افراد در موسیقی فکر میکنند که پرونده «خطوط مبهم» راه درستی از آب در نیامده است.»
جو بنت، یک متخصص موسیقی قانونی و استاد کالج موسیقی برکلی در بوستون، با این موضوع موافق است و میگوید که این تصمیم بیشتر این تصور را که هنرمندان میتوانند بر پیشرفتهای آکورد صرفا مالکیت داشته باشند، عقب میاندازد.
بنت میگوید: «امیدواریم که این بتواند آغازی برای پایان این دعاوی جعلی مبتنی بر نادانی موسیقی باشد. «این موارد بر اساس یک نقص در پدیدارشناسی موسیقی است. هر سال ده ها تماس از شاکیان امیدوار دریافت می کنم که به من می گویند یکی از ملودی های آنها در آهنگ جاستین بیبر ظاهر می شود و او باید آن را کپی کرده باشد، اما این درست نیست. این تصادفات همیشه اتفاق می افتد.»
محاکمه پس از شش سال پیش بینی پس از اینکه املاک اد تاونسند – که در نویسندگی “بیایید آن را ادامه دهیم” با گی – از شیران در سال 2016 شکایت کرد، به پایان می رسد. همانطور که سی بی اس نیوز گزارش داد، بن کرامپ، نماینده املاک تاونسند، گفت که پرونده مربوط به دادن است. اعتبار در صورت نیاز و در مورد اطمینان از شناسایی آثار هنرمندان سیاه پوست. کرامپ گفت: «برای مدت طولانی، هنرمندان سیاهپوست موسیقی را در سراسر جهان خلق کرده، الهام میبخشند و پخش میکنند. و خانواده اد تاونسند معتقدند که هنرمندان، مانند تخلف آقای شیران از هنرمندان سیاه پوست، صرفاً نمونه دیگری از هنرمندانی است که از نبوغ و آثار خوانندگان و ترانه سرایان سیاه پوست سوء استفاده می کنند.
کرامپ قبلاً ویدئویی از انتقال شیرن بین “Let’s Get It On” و “Thinking Out Loud” را به عنوان “اسلحه سیگار کشیدن” توصیف کرده بود و این ادعا را ثابت می کرد. در طول محاکمه، شیرن آکوردهای Thinking Out Loud را روی گیتار خود نواخت تا کار خود را به هیئت منصفه نشان دهد و سعی کند ثابت کند که از «Let’s Get It On» برداشتی نداشته است. او همچنین در جریان محاکمه گفت که اگر متهم به سرقت ادبی شناخته شود، نوشتن موسیقی را متوقف خواهد کرد. او افزود که این آهنگ بیشتر یادآور ون موریسون است.
از برخی جهات، این آزمایشی اخیر، فاصلهای بین دیگر محاکمههای قابل توجه مربوط به حق نشر در دهه گذشته بود. تصمیم «خطوط مبهم»، که به نفع دارایی ماروین گی رای داد و اعلام کرد که ترانه آهنگ گی «باید آن را رها کنم» را نقض کرده است، یکی از بدنام ترین تصمیمات در تاریخ اخیر برای کپی رایت موسیقی است. این حکم باعث میشود هنرمندان در مورد کارشان محتاطتر شوند و به دنبال اطمینان از این بودند که آهنگهای آنها بهعنوان بیش از حد شبیه به قطعات دیگر تفسیر نشود.
با این حال، از آن زمان تاکنون، پروندههای متعدد دیگری وجود داشته است که در مورد الهام بیشتر از نقض حکم رای مثبت داده است، از جمله دادگاه معروف «پلکانی به سوی بهشت» و «اسب تاریک» که به متهمان لد زپلین و کیتی پری پیروز شد.
هاوارد کینگ، که نماینده رابین تیک و فارل در دادگاه “خطوط مبهم” بود، می گوید رولینگ استون که اگرچه او با تصمیم هیئت منصفه شیران موافق است، اما این بخشی از تغییر کلی در چگونگی نتیجه این پرونده ها نیست.
او میگوید: ترسیم خط روند سخت است زیرا هر هیئت داوران متفاوت است. «شما یک هیئت منصفه با «خطوط مبهم» داشتید که به یک سمت رفت، یک هیئت منصفه در اینجا داشتید که به سمت دیگری رفت. هیچ تضمینی به هیچ یک از ما در مورد اتفاقاتی که با هیئت منصفه بعدی میافتد، داده نشده است. سوال این است که چه ادعاهایی باید توسط قاضی قبل از رسیدن به هیئت منصفه متوقف شود؟ من مطمئن نیستم که اکنون روندی وجود داشته باشد، اما مطمئناً آگاهی نسبت به ادعاهای نقض حق چاپ، مانند زپلین، افزایش یافته است.
پیتر اندرسون، که وکالت زپلین در محاکمه آنها بود، گفت رولینگ استون در سال 2021 که او فکر کرد که پرونده آنها به مفهوم “خطوط تار” عقب نشینی می کند. (اندرسون از اظهار نظر در مورد رکورد این هفته در مورد پرونده شیران/تاونسند خودداری کرد.)
«پرونده «خطوط تار» نشان داد که اگر خانواده گی بتوانند با موفقیت بر سر آهنگی که نتهای آن یکسان نیست شکایت کنند، ممکن است در مورد هر چیزی شکایت کنید. اندرسون قبلاً گفته بود، اما اگر «خطوط مبهم» جعبه پاندورا را باز کرد، فکر میکنم «پلکانی به سوی بهشت» آن را بازگرداند. گرفتن یک متخصص برای اینکه بگوید دو آهنگ هر دو پایان محو دارند، دو نت یکسان در یک سکانس وجود دارد و هر دو توسط یک مرد خوانده شده اند، کافی نیست.
همانطور که بنت میگوید، ماهیت شکایتها علیه شیران و بسیاری از موارد نقض حق نسخهبرداری به تمرکز بر شباهتهای بین آهنگها بدون در نظر گرفتن اینکه شباهت ممکن است برای اثبات کنده شدن یک آهنگ کافی نباشد، منتهی میشود.
او میگوید: «وکلا بر ناآگاهی هیئتهای منصفه نسبت به ترانهسرایی تکیه میکنند، و تمایل طبیعی اکثر افرادی که این رشته را نمیدانند این است که شباهت را با نقض حق نسخهبرداری یکی بدانند. “و شما همیشه این را می بینید. در رسانهها، وقتی این داستانها منتشر میشوند، رسانهها همیشه از خوانندگان خود میپرسند که چقدر شبیه هم هستند؟ اما این سوال اشتباهی است.»
پیروزی شیران ممکن است نشانه مثبتی برای هنرمندان و ترانه سرایانی باشد که نگران اتهامات سرقت ادبی هستند، اما این تصور که شکایت ها متوقف می شوند ممکن است با توجه به فرهنگ دعوی از قبل درست نباشد.
بنوآلید میگوید: «من فکر میکنم جعبه پاندورا قبلاً باز شده بود، و فکر نمیکنم راه آسانی برای رفع مشکل وجود داشته باشد. «این یک تحلیل واقعیت خاص است که باید هر بار انجام شود. شما در مورد هنر صحبت می کنید. این قرار است برای همیشه بخشی از فرهنگ باشد، اما امیدوارم وقتی این موارد پیش میآید، به ما راهنمایی کنند که تعداد کت و شلوارها را کمی کاهش دهیم.»
همانطور که کینگ – که می گوید نه “خطوط تار” و نه “با صدای بلند فکر می کنم” باید محاکمه می شد – می گوید: “در هر روز هفته پرونده های نقض حق چاپ در مورد موسیقی وجود دارد. بنابراین هیچ کمبودی برای وکلای شاکیان وجود ندارد که مایل به گرفتن یک آگهی و امید به حل و فصل باشند. «فکر نمیکنم وکیل شاکی واقعاً بخواهد در مورد نقض حق نشر محاکمه شود. سوال این است که آیا وکلای شاکیان بالقوه که با هزینه های اضطراری کار می کنند اکنون در مورد مواردی که پیگیری می کنند دقت بیشتری خواهند داشت؟
بخشی از آنچه که پروندههایی مانند پرونده شیران را تا این حد علنی و پیامد میکند این است که به ندرت به دادگاه میروند. ادعاهای حق نسخهبرداری اغلب قبل از اینکه افکار عمومی یا مطبوعات درباره این ادعاها بشنوند به توافق میرسند. این به هنرمندان اجازه می دهد تا از تصمیم گیری درباره سرنوشت موسیقی خود توسط هیئت داوران غیرقابل پیش بینی اجتناب کنند. از سوی دیگر، این ایده که یک طرف شکایت میتواند حتی در صورتی که آهنگهایشان به اندازه کافی شبیه به هم باشند (با فرض اینکه قاضی این ادعاها را رد نکند) حتی میتواند به ادامه رسیدگی به پروندهها کمک کند.
بنوآلید میگوید: «این هزینه انجام تجارت است. بسیاری از هنرمندان نمیخواهند روی غرفه بروند، و پرداخت کوچکتر ممکن است ارزش آرامش خاطر آنها را داشته باشد.»
بدون نام بردن از هنرمندان یا آهنگ خاصی، بنوآلید میگوید که چندین ادعای حق نسخهبرداری در مورد آهنگهای موفق برجستهای که به یک شهرک ختم شدهاند، روی میز او وارد شده است. او میگوید که بیشتر ادعاها «کاملاً فاحش» بودند.
همانطور که کینگ میگوید: «به راحتی میتوان عقب نشست و گفت که میتوانیم با دفاع از این ادعاها جلوی سیل ادعاهای ساختگی را بگیریم، اما بعد از آن به تک تک هنرمندان میرسیم که میپرسند، آیا من میخواهم کسی باشم که نیمی از آن را خرج میکند. میلیون، یک میلیون یا 2 میلیون دلار و روزها از وقتم برای دفاع از شاکیان بیشتر و جلوگیری از آن، یا میخواهم تسویه حساب کنم و ادامه دهم؟»
با در نظر گرفتن این عوامل، بنت شیران را به خاطر حضور در دادگاه به جای آن تحسین کرد. بنت میگوید: «او در دادگاه عالی بریتانیا از خودش دفاع کرد و اکنون در نیویورک از خودش دفاع میکند. این یک دردسر بزرگ است و احتمالاً پرداخت پول در پشت صحنه به ناشر آسانتر بود. اما او با صداقت و صداقت به این موضوع برخورد کرد، و امیدواریم که این امر کمکی به شکایتهایی از این دست کند.»
چه اینطور باشد یا نه، بنت می گوید که در حال حاضر حداقل یک پیروزی است. من به عنوان یک متخصص موسیقی قانونی، به رفتارهای اخلاقی و رسیدن به حقیقت علاقه دارم. بنت می گوید که جامعه دیگر من، کل جامعه ترانه سرای برکلی به عنوان نسل بعدی هنرمندان، همه آن افراد نفس راحتی می کشند. من فکر می کنم وکلا نیز این کار را خواهند کرد. از آنجایی که هیچ یک از اینها نباید به اندازهای که میرسد پیش برود، این پرونده هرگز نباید به تمام طول میکشید.»