این آخر هفته، زندگی حرفهای و زندگی پیچیده دونا سامر با مستند HBO مورد بررسی قرار میگیرد. دوست دارم تو را دوست داشته باشم، دونا سامر. بروکلین سودانو، دختر سامر، و راجر راس ویلیامز، برنده اسکار، کارگردان فیلم، زندگی نماد دیسکو را بررسی میکنند و پرترهای صمیمی از زنی خصوصی و تقریباً مخفی ارائه میدهند که رابطهاش با شهرت، افرادی که او را میشناختند و حتی خود او همچنان پیچیده است. تا اینکه در سن 63 سالگی بر اثر رقصنده ریه درگذشت.
مصاحبههای آرشیوی با سامر و فیلمهایی که هرگز قبل از صحنهای نبودند، بیشتر مستند را شکل میدهند، که از طریق مصاحبه با دختران، خواهران و برادران، همکاران و سابقش عمیقتر میشود. دوست دارم تو را دوست داشته باشم، دونا سامرکه در اوایل سال جاری در جشنواره بینالمللی فیلم برلین به نمایش درآمد، کل دوران حرفهای سامر را دنبال میکند، زمانی که او از چهرهای در صحنه آوانگارد آلمان خارج شد و به یک حس جهانی تبدیل شد، همه اینها در حالی است که سفری پیچیده درونی را طی میکرد. این چیزی است که ما از مستند جدید یاد گرفتیم.
او رازدار بود – حتی با بچه های خودش.
این مستند این واقعیت را برجسته میکند که سامر حتی با فرزندان خودش یک شخص کاملاً خصوصی بود، به خصوص به این دلیل که او در جوانی بسیار مشهور بود. آماندا سودانو رامیرز، دختر سامر در این فیلم به یاد می آورد: «ما هرگز اجازه ورود به اتاق او را نداشتیم. ما با خواندن مقالههای روزنامهای که آنها را بریده و در جاهایی پنهان کرده بودند، متوجه میشویم.» دختران سامر حتی “Love to Love You” را که اثر تاثیرگذار دیسکوی خواننده در سال 1975 بود، به تنهایی کشف کردند.
سامر در سال 1976 اقدام به خودکشی کرد.
با پایان یافتن ازدواج او با سامر، حرفه سامر در حال رسیدن به اوج جدیدی بود. اما در زیر گلیتز ملکه دیسکو، این ستاره در صنعت خسته و فرسوده شده بود. هنگامی که در نیویورک بود، او سعی کرد از پنجره هتل بپرد. ابتدا پایش در پرده گیر کرد. در حالی که او سعی داشت در اطراف آن مانور دهد، یک خانه دار هتل وارد اتاق شد.
سامر در یک مصاحبه آرشیوی که برای این مستند استفاده شده بود، گفته بود: «۱۰ ثانیه دیگر و من می رفتم.
او در زندگی اش از سوی افراد مورد اعتماد مورد آزار جنسی و جسمی قرار گرفت.
این مستند برخی از لحظات تاریک زندگی تابستان را روشن می کند. سامر ادعا کرد که در نوجوانی توسط یک وزیر مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. این اتهامات توسط برادرش تأیید شد و گفت که وزیر “کار شیطان را بهتر از همه انجام داد.” بعدها در زندگی، دوست پسر پیتر مولدوفر به دلیل حسادت به شهرت او که به سرعت در حال افزایش بود، نسبت به تابستان خشن شد. سوزان مونائو مدیر، تماس تلفنی را که دریافت کرده بود، به یاد آورد که در آن جزئیات نحوه ضرب و شتم مولدوفر دوست دخترش تا زمانی که او بیهوش شده بود را به یاد آورد. مولدوفر تأیید کرد که روی تابستان دست گذاشته است و در فیلم گفت: “من او را زدم و هرگز نتوانستم خودم را ببخشم.”
او هرگز مادری را برای خودش تصور نمی کرد.
همانطور که همسر اولش هلموت سامر و اولین فرزندش میمی سامر به یاد می آورند، یک “آتش” در ستاره آینده رخ داد که باعث شد او احساس کند از واقعیت مادر بودن کاملاً دور است. به قول خودش، سامر تا قبل از اینکه این اتفاق نیفتاد، هرگز بچه دار شدن را تصور نکرده بود. بعد از اینکه او و سومر برای اولین بار از هم جدا شدند، میمی رفت و در درجه اول با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی کرد. سامر به خاطر ترک فرزندش در ماساچوست احساس گناه زیادی کرد و آهنگ “آهنگ میمی” را با الهام از احساسات خود در مورد وضعیت نوشت.
این خواننده رویاهای کارگردانی داشت.
وقتی سامر به جاده میرود، یک دوربین فیلمبرداری میآورد و با خانواده، دوستان و همسراهایش فیلمهای کوتاه میسازد. این مستند تصاویری از برخی از فیلمهای احمقانه و آماتوری را که او با مردم زندگیاش میسازد، نشان میدهد. او حتی در طی مصاحبه ای به جانی کارسون گفت که یک استودیو در خانه اش راه اندازی کرده و در حال تحصیل برای کارگردانی است.