بررسی: ارکستر دولتی فیلارمونیک هامبورگ در سالن کارنگی جاه طلب می شود

“بزرگ برو یا برو به خانه” باید شعار تجمعی برای اولین بار ارکستر دولتی فیلارمونیک هامبورگ در شنبه شب در سالن کارنگی باشد. آخرین باری که این گروه در ایالات متحده ظاهر شد، بیش از 50 سال پیش، در سال 1967 بود. بنابراین، برای این برنامه، نوازندگان هامبورگ، به رهبری رهبر ارکستر کنت ناگانو، جاه طلبانه بزرگی را انجام دادند و اولین نمایش جهانی این آهنگساز آمریکایی را اجرا کردند. موومان t12 شان شپرد “An Einem Klaren Tag — On a Clear Day” برای ویولنسل، گروه کر و ارکستر.

در اینجا، این جاه طلبی مستلزم مشارکت کمتر از پنج نفر بود گروه های کر جمع آوری شده از آلمان و نیویورک: Audi Jugendchorakademie (یک گروه کر جوانان که توسط سازنده خودرو حمایت می شود). Alsterspatzen (گروه کر کودکان و جوانان اپرای ایالتی هامبورگ)؛ Dresdner Kreuzchor (یک گروه کر پسرانه که قدمت آن به قرن سیزدهم بازمی گردد). گروه Young ClassX (یک گروه کر جوانان از هامبورگ)؛ و گروه کر جوان نیویورکی ها. بر اساس حساب من، بیش از 200 نوازنده و خواننده روی صحنه کارنگی، به علاوه ناگانو و تکنواز جان ووگلر با ویولن سل، برای کار تقریباً یک ساعته روی صحنه حاضر شدند.

کنسرت با موسیقی یک بومی هامبورگ آغاز شد: یوهانس برامس. ارکستر کوتاه، صوت نورانی و مبهم «Schicksalslied» (آواز سرنوشت) او را با خوانندگان آئودی اجرا کرد. نوشته شده در سه موومان با متنی با الهام از یونان باستان توسط فردریش هولدرلین، «Schicksalslied از شادی درخشان به ناامیدی تاریک فرود می‌آید قبل از اینکه به چیزی شبیه به آرامش برسد. ناگانو که عمیقاً به شکل و جمله بندی فکر می کرد، تارها را وادار کرد تا درخششی گرم ایجاد کنند که به نظر می رسید از درون روشن شده است.

ناگانو و ارکستر به مجسمه سازی دقیق و عمیقاً عمدی از ریتم، بیان و پویایی در سمفونی شماره 8 بتهوون ادامه دادند. در اثری پر از جذابیت، نوازندگان هامبورگ، که به عنوان ارکستر اپرای ایالتی هامبورگ نیز خدمت می کنند، توانستند. برای به نمایش گذاشتن جنبه بازیگوش تر شخصیت جمعی خود. به هر حال، این سمفونی است که در آن بتهوون، با وجود تمام تماس‌هایش با ساختار و سبک هایدن و موتزارت، روشی رادیکال در پیش می‌گیرد: هشتم فاقد حرکت آهسته است و با سرعت منحصر به فرد خود می‌رقصد. حتی با آن روحیه عجیب و غریب، نوازندگان هر لحظه را با تأمل فراوان خلق می کردند.

این دقت دقیق در جاروی قطعه عظیم و جدی شپرد فروکش کرد. شپرد بیشتر با استفاده از شعر نویسنده آلمانی اولا هان، «در یک روز روشن» را هم «درخواستی برای شفقت نسبت به همنوعانمان» و هم فریادی علیه فاجعه زیست محیطی می نامد. با وجود حضور ووگلر، این کنسرتو فی نفسه نیست. در عوض، شپرد از ویولن سل بیشتر به عنوان بازیگری استفاده می‌کرد که در نقش‌های مختلف قدم می‌گذارد تا گاه به گاه تک‌گویی‌های غم‌انگیز و فضیلت‌آمیز را در پس‌زمینه‌ای عظیم ارائه دهد: در اینجا، یک همراه مالیخولیایی برای خوانندگان، که یک ملودی را به عقب و جلو می‌برد. آنجا، روح یک مادر زمین محاصره شده را هدایت می کند.

شپرد یک هدیه فوق العاده برای رنگ ارکستری دارد. به عنوان مثال، در موومان ششم، او یک قطعه غنایی و غنایی را برای ویولن سل تکنوازی با سازهای بادی، برنجی، چنگ، پیانو و سازهای کوبه ای – از جمله زنگ های گلکن اسپیل و سورتمه – در کنار جلوه های پر زرق و برق و مرموز قرار می دهد. با این حال، این قطعه هم از نظر اندازه و هم از نظر وسعت آنقدر گسترده است که گاهی اوقات اینطور به نظر می‌رسد که ناگانو کمتر از ناخدای یک کشتی تفریحی غول‌پیکر هدایت کننده است و کشتی بزرگ خود را در یک بندر ساده می‌برد. حتی کلنگی که او برامز و بتهوون را در آن رهبری می کرد ناپدید شده بود.

ارکستر دولتی فیلارمونیک هامبورگ

اجرا در روز شنبه در سالن کارنگی، منهتن. carnegiehall.org.