آنجلا گئورگیو، دیوای مدرسه اولد، در اپرا متت بازگشته است

به روز رسانی: اپرای متروپولیتن روز شنبه اعلام کرد که آنجلا گئورگیو به دلیل بیماری دو اجرای خود را به نام توسکا نخواهد خواند. او در شبکه های اجتماعی گفت که آزمایش کووید-19 مثبت بوده است.

اخیراً در متروپولیتن اپرای دعوا در جریان بود و آنجلا گئورگیو درگیر آن بود.

او و برخی از خوانندگان دیگر مشغول تمرین اجرای دومین قطعه «توسکا» پوچینی بودند و لحظه‌ای فرا رسیده بود که کاوارادوسی، رهبر پرشور تنور، با سرسپردگانی که او را مهار می‌کنند درگیر می‌شود.

گئورگیو – سوپرانوی کهنه کار و جذاب رومانیایی که نقش اصلی اپرا را در دو اجرا می خواند، بعد از ظهر شنبه و عصر چهارشنبه – به گونه ای ایستاده بود که غوغا به سمت او می رفت. سارا اینا مایرز، کارگردان احیا، شروع به مکث کرد تا او را از میدان خارج کند، اما گئورگیو عملاً بر سر همه فریاد زد که ادامه دهند. او متوجه می‌شد که کجا حرکت کند.

من پاسخ خواهم داد. من سریع هستم!» او با لغات هیجان‌زده و شدیداً لهجه‌ای به آنها گفت. “برو برو! اقدام، عمل!»

او بعداً در مصاحبه ای گفت: “به طور کلی همکاران من می گویند، “آنجلا، آرام باش!” “اما من نمی توانم آرامش داشته باشم. حتی وقتی در خانه درس می خوانم، آنجا هستم. وقتی یک نمره را باز می کنم، آنجا هستم. پوست من، سلول های من، همه آنها آنجا هستند. من زنده ام؛ من آتش را بر سر دارم.»

جایی که گئورگیو، 57 ساله، اخیراً نبوده است، Met است. اگرچه او پس از اولین حضورش در سال 1993 برای مدت طولانی در این شرکت حضور داشت، این اجراهای “توسکا” اولین حضور او در صحنه آن در هشت سال گذشته است.

او درباره زمان دوری خود گفت: «این یک شکاف ناعادلانه است. این ناعادلانه است زیرا می‌دانم که مردم خود را در اینجا دارم و این بخشی از زندگی من است.»

گئورگیو با اخلاق و خواستگاری، اما همچنین سخاوتمند و صمیمی، سلفی های خندان برای اینستاگرام با همه افراد حاضر در اتاق می گیرد. -از زندگی، قالب قدیمی جرالدین فارار، ماریا کالاس و جسی نورمن.

مدرسه قدیمی در هیاهویی که او را همراهی می کند: کنسلی ها، اخراج ها، رفتار عمدی، ازدواج طولانی پرفراز و نشیب با تنور ستاره روبرتو آلاگنا (تا زمان طلاق آنها 10 سال پیش). و صدای قدیمی‌اش، که در حال کسب شهرت بود، پر و تیره، انعطاف‌پذیر و آزاد تا بالاترین حد خود بود.

جک ماسترویانی که سال ها به عنوان مدیر او سپری کرد، گفت: «او یک هنرمند جدی است. فکر می‌کنم گاهی اوقات مردم به دلیل اخبار هیجان‌انگیزی که از کنسلی‌های او یا هر چیز دیگری می‌آید، فراموش می‌کنند. او همیشه جالب است، مهم نیست چه – روی صحنه، خارج از صحنه.”

از آنجایی که گیورگیو در حال پیوستن به اجرای «توسکا» بود که از قبل در حال انجام بود، او هیچ وقت تمرینی روی صحنه، با ارکستر یا لباس نداشت.

او درباره پیتر گلب، مدیر کل Met گفت: «نمی‌دانم چه چیزی در ذهن او بود. «اول از همه، او به من یک اجرا پیشنهاد داد. و من گفتم، برای یک اجرا، من نمی آیم. فقط یکی؟ بیا دیگه. من همه آن را در پروازم خرج خواهم کرد! و البته نیاز به هتل دارم. بنابراین، دو.»

اما چرا فقط دو مورد را قبول کنید؟

او با آهی گفت: «چون باید حقیقت را به شما بگویم. من این شهر را دوست دارم من از همان ابتدا این تئاتر را دوست داشتم.»

در ابتدا این یک رابطه عاشقانه بود. الکس راس درباره اولین حضور گئورگیو در سال 1993 در “La Bohème” در نیویورک تایمز نوشت که “زیبایی ماقبل طبیعی صدا تاثیری ماندگار بر جای گذاشت.”

او در شهر کوچک آجود، رومانی، جایی که او در سال 1965 از مادری خیاط و پدری اپراتور قطار متولد شد، بسیار دور بود. رژیم نیکولای چائوشسکو تحت حمایت شوروی در آن زمان تازه آغاز شده بود، دورانی که بعدها به تصویر کشیدن او در «توسکا» از زندگی در رم در اوایل قرن نوزدهم در میان نیروهای سرکوبگر رئیس پلیس اسکارپیا خبر داد.

گئورگیو گفت: “توسکا، من خودم هستم.” من هم مثل او یک خواننده اپرا هستم. و من یک قاتل نیستم، اما در موقعیتی در رومانی زندگی کردم که تو حق نداشتی چیزی بگویی، جایی که همیشه می ترسیدی.»

او در کودکی به برنامه های ویژه تلویزیونی لئونارد برنشتاین علاقه داشت و در اوایل نوجوانی شروع به مطالعه جدی صدا کرد.

“من بود یک خواننده اپرا، تمام زندگی من، از ابتدا،” او گفت. «خیلی واضح بود. من برنامه B نداشتم. هرگز، هرگز. و برای تمام نقش هایم، از زمانی که 18 ساله بودم، نه معلمی داشتم، نه مربی، نه پیانیست. من همه چیز خودم هستم.»

ماسترویانی می‌گوید: «آنچه را که او برای رسیدن به جایی که بود پشت سر گذاشت، جرات و جرات می‌خواهد. و او این را در پیک دارد.”

گلب برای اولین بار در اوایل دهه 1990 آواز ویولتا را در تراویاتای وردی شنید، سپس سعی کرد (ناموفق) او را با سونی کلاسیک قرارداد امضا کند.

او گفت: «زمانی که او در دوران اوج خود تراویاتا را می‌خواند، فکر می‌کنم تراویاتا بهترین تراویاتای آن زمان بود. او بازگشتی بود به نوع دیواهای پر زرق و برق نسل های قبلی، با شخصیت هنری و کاریزمای باورنکردنی.

صدای او – تمیز و خالص، با اعماق جذاب اما بدون ویبراتوی سنگین یا اندازه زیاد – برای ضبط روی سی دی عالی بود. این اواخر دوران شکوفایی صنعت ضبط کلاسیک بود، و او به طرز فراوانی ارتقا یافت.

گلب گفت: «این صدایی بود که میکروفون ها آن را دوست داشتند. گهورگیو هنوز هم به شدت بیشتر از برخی خوانندگان ارزش قائل است – او گفت: “ما باید شهادت بگذاریم” – و نقش های خاصی وجود دارد که او برای آلبوم خوانده است اما هرگز روی صحنه نرفت، مانند یک Cio-Cio-San نفیس در ” مادام باترفلای.”

تقریباً به محض ورود به صحنه بین المللی، او به ستاره ای در خانه اپرای سلطنتی لندن تبدیل شد، پایگاهی خانگی در آن سال های اولیه. او از شوهر اولش طلاق گرفت و با آلاگنا ازدواج کرد. جوزف ولپ، مدیر کل وقت شرکت، قبل از اینکه آنها با هم در “La Bohème” در Met در سال 1996 ظاهر شوند، اعلام کرد که این دو روز قبل با هم ازدواج کرده اند. رودلف دبلیو جولیانی، شهردار نیویورک در آن زمان و یکی از علاقه مندان به اپرا، این مراسم را بر عهده داشت.

سال بعد، در توری با Met در ژاپن، گئورگیو از پوشیدن کلاه گیس بلوند برای شخصیت خود، میکالا، در «کارمن» امتناع کرد و ولپ همان جمله ای را گفت که در میان طرفداران اپرا تبدیل به یک جمله جاودانه شد: «کلاه گیس ادامه دارد، با یا بدون تو.” (برای یک اجرا، او بدون اجرا را انتخاب کرد و یک دانش آموز جایگزین او شد.)

او و آلاگنا که اغلب به‌عنوان یک دو نفر ظاهر می‌شدند و ضبط می‌کردند، به خاطر خواسته‌های متعصبانه‌شان بدنام شدند. آنها تلاش کردند طرح های فرانکو زفیرلی را برای Met “Traviata” جدید در اواخر دهه 1990 وتو کنند. نمایش بدون آنها ادامه یافت. Gheorghiu هنوز در نیویورک آواز می خواند، اما از سال 2003 تا 2005 او برای دو فصل متوالی غایب بود، که از اولین بار او اتفاق نیفتاده بود.

هنگامی که گلب در سال 2006 مسئولیت را بر عهده گرفت، سعی کرد این مشکل را اصلاح کند و او را با قدرت کامل بازگرداند. گئورگیو گفت که او در نهایت قراردادی را به او پیشنهاد داد که در آن حداقل 18 اجرا در سال بخواند، که این امر توانایی او را برای اجرای نامزدی در اروپا محدود می کرد.

او گفت: «و در نهایت، من گفتم نه. و از این لحظه، فکر می کنم او ناراحت بود. به همین دلیل من در اینجا نادرتر بودم.»

(گلب گفت: “من هیچ خاطره ای از آن ندارم.”

او تولید جدید مت از «کارمن» را که در آن قرار بود نقش اصلی را بخواند و همچنین صحنه جدیدی از «فاوست» که مفهوم به روز شده آن را دوست نداشت، کنار گذاشت.

در سال 2009 تولید جدیدی از «لا روندین» اثر پوچینی، محصول نادری بود که گئورگیو برای خلق و خوی غم انگیزش مناسب بود، در سال 2009 پیش رفت. اما در دهه بعد، فقط یک جفت اجرا «بوهم» در سال 2014 و دوره کوتاهی وجود داشت. در “توسکا” در سال 2015 – که در آن صدای او که هرگز بزرگ نبود، گاهی اوقات به طرز خطرناکی باریک به نظر می رسید.

گلب گفت: «زمانی که او آخرین بار اینجا بود، نتایج متفاوتی داشت. او نیز مانند بسیاری از مخاطبان، از تولید لوک باندی خوشش نیامد و تصمیم گرفت صحنه‌سازی را خودش انجام دهد. بنابراین او به نوعی با تیم کارگردان مخالفت کرد. او به نوعی از رزرو خارج شد.

Met “Tosca” فعلی، بازگشتی به شکوه واقع گرایانه به سبک زفیرلی، بیشتر به ذائقه Gheorghiu است، اما او به همان اندازه سرسخت در مسیر گرفتن است. در سرتاسر تمرین اخیر، این حس وجود داشت که او می‌خواهد تا آنجا که ممکن است مانع را به چیزی که انگیزه‌اش ممکن است در آن لحظه باشد، بگذارد.

او گفت: «من بازیگری را دوست دارم. اما بنابراین شما بازیگری را نمی بینید. واقعیت.”

گئورگیو دوست دارد که این وداع با ملاقات او نباشد. او دوست دارد اینجا فدورا و آدریانا لکوورور را بخواند.

او گفت: «اینجا احساس می کنم خانه هستم. من واقعاً هر سانتی متر را دوست دارم: گرد و غبار، بو، عرق کردن روی صحنه، لباس ها، فضای تمرین. بنابراین من با پیتر بحث دوستانه ای داشتم، و البته احساس می کنم این را به من بدهید، پس چه چیز دیگری؟ بیایید ببینیم این چگونه پیش می رود.»

گلب متعهد نشد. او گفت: “اما من همیشه او را تحسین کرده ام و همیشه او را تحسین خواهم کرد.” او بخشی از تاریخ اپرا و بخشی از تاریخ اپرا در Met است.