گرایش داشت که تورگرسون باشد، به هر حال یک نابغه سرسخت، که مدیران رکورد را به سمت آپوپلکسی سوق می داد. میسون گفت: “بزرگترین جمله در مورد طوفان این بود که “او مردی است که جواب بله را نمی پذیرد.” تقریباً اجتنابناپذیر بود که هر کاری که انجام میشد، به ویژه توسط شرکت ضبط، مستلزم فریاد زدن استورم بر سر آنها بود.»
تورگرسون که در سال 2013 درگذشت، میتواند با نوازندگان نیز درگیر شود. پاول میگوید: «او اهمیتی نمیداد که پل مککارتنی باشد یا راجر واترز، او خود را کاملاً شدید بیان میکرد. «و اغلب مجبور میشوم برای حفظ نوعی اعتبار، با آتشها مبارزه کنم. در پایان کار، به نوعی کارساز بود، زیرا توانستم هنرمندان را متقاعد کنم که این ایده مهم است. شخصیت استورم را فراموش کنید.»
کوربین گفت که در نهایت، این مستند «داستانی از عشق و از دست دادن» بود. Hipgnosis در طلوع عصر جدیدی به پایان رسید، که در آن موزیک ویدیوها حکومت می کردند و لوح های فشرده، با بوم های هنری بسیار کوچکترشان، به شیوه غالب توزیع تبدیل شدند. (البته امروزه اکثر مردم آثار آلبوم را به صورت مینیاتوری در تلفن های خود می بینند.) تورگرسون و پاول که به سمت فیلمسازی می رفتند، بر سر پول با هم اختلاف پیدا کردند و تا 12 سال بعد از آن صحبت نکردند. پاول گفت: «این مثل پایان یک ازدواج بود. این دو پس از مریض شدن تورگرسون دوباره به هم پیوستند. او در سن 69 سالگی بر اثر سرطان درگذشت.
پاول گفت که در سالهای اخیر، از دیدن جلدهای آلبوم هیپگنوسیس «آن سدی را که به عنوان هنر زیبا جدی گرفته میشود» شکسته است. او افزود: «تفکر زیادی روی آن عکسها انجام شد. ما از گروه عکس نگرفتیم و با نام بزرگ و عنوان با حروف درشت سفید به جلوی آن سیلی نزدیم. این کاری بود که بسیار جدی گرفته شد. و امیدوارم این موضوع در فیلم به چشم بیاید.»
پاول به جلد Hipgnosis از آخرین آلبوم استودیویی لد زپلین، “In Through the Out Door” از سال 1979 اشاره کرد که شامل بازسازی عاشقانه یک جوک واقعی نیواورلئان در استودیویی در لندن بود. او اشاره کرد که ساخت آثار بصری آلبوم (که بعد از آن همه کار، در یک کیسه کاغذی قهوهای رنگ پیچیده شده بود) احتمالاً بیش از هزینه ضبط موسیقی خود گروه هزینه دارد.
پاول با خنده گفت: «میدانی، این دوره زمانی را خلاصه میکند.»