وقتی کارولین پولاک برای تاریخ های منتخب به Dua Lipa پیوست نوستالژی آینده تور، جایی برای خطا وجود نداشت. در مصاحبه اخیر با چنگال، این خواننده دور نمایش را با یک “عملیات نظامی” مقایسه کرد، عملیاتی که در آن هر ثانیه از مجموعه نیم ساعته او باید حساب می شد. پولاچک که متقاعد شده بود پس از دو هفته از این سفر خسته میشود، از این تجربه به عنوان یک هنرمند و مجری قویتر ظاهر شد – اما او روشن میکند که این کار او را تبدیل به یک دیوا نکرده است.
«در واقع این یک چالش موسیقایی نبود، بلکه یک چالش فیزیکی بود – نگه داشتن فضای زیادی با بدنم. من واقعاً وارد آن شدم، و روشهای مختلف حرکت یا نگه داشتن صورتم را آزمایش کردم.» او توضیح داد. “این یک وظیفه کاملا روانگردان بود، زیرا در زمینه نوری اکثر مردم، من مانند یک مورچه کوچک در یک میدان 20000 نفری هستم. اما در عین حال چهره من روی پرده ها حجیم بود. بنابراین باید با حرکات بدنم واقعاً بزرگ و با حرکات صورتم واقعاً دقیق باشد، تا چیزهای کوچکی در مورد اینکه حرکات چشم من کجا به نظر می رسد و به کدام اشعار از نظر چهره پاسخ می دهم.
او افزود: “این یک آزمایش برای من بود، یاد گرفتم که چگونه نه تنها خیلی راحت تر، بلکه واقعاً گویا و شاداب باشم و در اجراهایم سرگرم شوم. ما یک نمایش تقریبا 20000 نفری خودمان را در پریماورا اجرا کردیم [after the tour]، که اگر از پشت نمایش ها در همان مقیاس بیرون نمی آمدم برای من وحشتناک بود. این به من اعتماد به نفس زیادی داد.»
در ماه فوریه، پولاچک تور تیتراژ خود را در حمایت از آن آغاز کرد آرزو، من می خواهم به تو تبدیل شوم، چهارمین آلبوم استودیویی او و درد، سلف او هرگز فرصتی برای تور به دلیل همه گیری نداشت. این سفر در 14 آوریل به آمریکای شمالی میرسد. پولاکک در طول تمرینهای طولانی نمایشها گفت: «از تمرین بیرون میروم تا میکسها و مسترهای جدید را بشنوم. [of the album] همانطور که آنها وارد شدند، نتها را یادداشت کنید، و قبل از اینکه حتی برای کار کردن با آنها ترکیبهایی داشته باشیم، دوباره به تمرین آهنگها برگردید.”
او شروع به ضبط آلبوم در حالی که در آن بود نوستالژی آینده تور، از ساعت 9 صبح شروع می شود و تا زمانی که او به صحنه می رود، ادامه می یابد. نکته خنده دار این بود که در آن تور، من اینطور گفتم، نمی دانم چیزی که می سازیم آنقدر خوب است یا نه. من نمی دانم که آیا این ربطی به آلبوم دارد یا خیر رولینگ استون اواخر سال گذشته “و سپس، در گذشته، این چیزهای مورد علاقه من است.”
یکی از اصلیترین بخشهای مجموعه، قطعهای عمیق در آلبوم با عنوان «باورم»، چهره ثابت دیگری در موسیقی پاپ را به ذهن متبادر کرد که رویکرد پولاچک به این ژانر را نشان داد. جایی که تور Dua Lipa به او یاد داد که بدنش را در یک فضای وسیع نگه دارد، سوفی، تهیهکننده آوانگ پاپ – قبل از مرگ ناگهانیاش – درس زندهای برای به تصویر کشیدن ماهیت یک دیوای پاپ بودن بدون افتادن در هیچ یک از کلیشههای آن بود.
من شروع به فکر کردن در مورد آن به روشی معنوی تر کردم، در مورد اینکه واقعاً دیوا چه معنایی دارد، و دو چیز اساسی وجود دارد. دیوا اساسا یک شخصیت زن است و نه یک دختر. این حس از قدرت فرماندهی بزرگسالی در آن نهفته است، بهعنوان مثال، خلاقیت سکسی. این خیلی متفاوت است.» او توضیح داد. نکته دوم این است که دیوا ذاتاً این تناقض را دارد که می تواند همزمان از بین ببرد و درمان کند. این چیزی است که یک دیوا را بسیار متزلزل می کند. مثلاً به او شامپاین اشتباهی سرو میکنید و او کنسرت را لغو میکند. همچنین، او این قدرت را دارد که تک تک افراد آن اتاق را با خود در صلح و آرامش وادار کند. شما قدرت انجام هر دو را دارید.»
در حین ساختن «باور دارم» بود که پولاچک متوجه شد که توصیف دیوای او کاملاً منعکس کننده سوفی است. او تضادهای زیادی در درون خود و موسیقی خود و حتی نحوه وجود او به عنوان یک هنرمند داشت. من میخواستم نه تنها آن آهنگ را به او تقدیم کنم، بلکه خودم آن تضادها را تجسم بخشم.» “در نهایت، این آهنگ در مورد محافظت، محافظت از کسی است. این در مورد ایمان است – شما معتقدید که هرگز از هم جدا نخواهید شد – و در مورد جاودانگی است، که میراث یک نفر و کاری که آنها در اینجا انجام می دهند می تواند ادامه یابد.”