در حالی که آقای فیلیپس در حال نهایی کردن برنامه های خود برای “تغییر همان” بود ، در سال 2014 ، مایکل براون ، یک جوان 18 ساله سیاه پوست ، توسط یک افسر پلیس سفیدپوست در فرگوسن ، م.
آقای فیلیپس به عنوان یک سیاه پوست ، تعجب نکرد. اما به عنوان پدری که به زودی پدرش می شود ، او تازه آشفته شد. وی در مصاحبه اخیر خود یادآوری کرد: “این چیز زیبا وجود دارد ، منتظر وقوع این تغییر است.” “پس ، وقتی می شنوید که با فرگوسن و مایکل براون چه اتفاقی می افتد ، مثل اینکه ، ما این کودک را در چه حالی قرار می دهیم؟”
شدت اعتراضات پس از تیراندازی باعث شد آقای فیلیپس ، 53 ساله ، که به عنوان کار روزانه خود به مهد کودک های بروکلین موسیقی یاد می دهد ، کاری را در نظر بگیرد که مستقیماً در آن لحظه صحبت می کند: یک اپرای جدید برای یک سوپرانوی واحد ، که اعضای آن به آن پیوسته اند. از گروه او ، Numinous. نتایج را می توان در “سرزمین خاکستری” شنید که این هفته با برچسب New Amsterdam منتشر شد. روی آن می توانید رویکرد آقای فیلیپس را که اخیراً در مورد “حفر همه چیز” گسترش یافته است بشنوید.
در نقاط مختلف ، این تک اپرا (با ضبط ربکا ال. هارگروو و راوی کنت براونینگ) به سمت ساموئل باربر و کندریک لامار اشاره می کند. یکی از عناوین آهنگ ناشی از یک خط گفتگو در فیلم “بیل را بکش” کوئنتین تارانتینو است. در “Legion of Boom” که اشاره ای به خط دفاعی قدرتمند سیاتل سیهاوکس دارد ، موسیقی اولیه فیلیپ گلس به راحتی قابل مشاهده است.
طولانی ترین حرکت این اثر اپرا “فرگوسن: تابستان 2014” است. در حالی که این قطعه 19 دقیقه ای شامل بازخوانی اخبار به سبک اخبار مربوط به حوادث مربوط به تیراندازی است ، اما این مقاله تنها به پخش مجدد حقایق گزارش شده قبلی متمرکز نیست. بسیار مهم ، این بخشهای خبری با دنیایی از لذتهای خصوصی (و عصبی بودن خصوصی) که یک زوج در انتظار انفجار گزارشگری در انتظار فرزند هستند ، متناوب است.
لیبرتو برای “فرگوسن” ، توسط نویسنده آیزاک باتلر ، با نقل قول از متن جیمز اژی که باربر در “ناکسویل: تابستان 1915” – قبل از اینکه داستان یک زن و شوهر را به کار برد استفاده کرد ، شروع می شود با یک کودک در راه است. این بخش ، تا حد زیادی ، آهنگی برندهانه است ، حتی اگر هارمونی ها گاهی اوقات چشم اندازهای نگران کننده ای را بیش از افق نشان دهند.
هنگامی که اخبار جدید منتشر می شود ، در دقیقه 10 آهنگ ، آنچه که یک دنیای صوتی تا حد زیادی آکوستیک بوده است ، توسط ریفینگ چشمگیر و تحریف شده گیتار الکتریکی قطع می شود. با این حال تمایز ارائه شده توسط این تغییر صوتی – از لذت به درد و رنج ، از حریم موسیقی موسیقی به یک فضای عمومی با صدای بلند تقویت شده – هرگز کاملاً باینری نیست. در آن قسمت از گیتار هارید ، می توانید نوشتاری صوتی ، سبک مینیمالیستی را نیز بشنوید که به اتصال موسیقی جدید به برخی از بافت های اولیه قطعه کمک می کند.
بعداً در این مسیر ، آن خطوط مینیمالیستی با ظاهری متفاوت بازمی گردند. وقتی این زوج تصور می کنند تلفن و رایانه خود را از برق وصل می کنند و بنابراین از اخبار جدا می مانند ، ارقام تکراری دوباره ظاهر می شوند. این بار نقوش از طریق زنگ های الکترونیکی به شدت پردازش شده تحویل داده می شوند. گویی سیگنال های دیجیتالی از جهان در اطراف این زوج معلق هستند و منتظرند دوباره وارد سیستم شوند و با آخرین اخبار ناخوشایند فرگوسن روبرو شوند.
اما نیازی نیست که والدین آینده باشید تا تأثیر آن را بدانید. بسیاری از آمریکایی ها احتمالاً با انتشار اخباری که در شادی های خصوصی دخالت می کنند آشنا هستند. بدون اینکه ویژگی زندگی و واکنش های آقای فیلیپس را قربانی کند ، قطعه او ظرفیت بزرگی دارد که گاهی می تواند از کارهای الهام گرفته از سیاست دور بماند. این موسیقی تلاشی را که در جستجوی رضایت فردی و محافظت از آن انجام می شود ، بدون اینکه خود را در مقابل دنیای خارج قرار دهید ، نمایان می کند.
نقش مادران با ادامه “سرزمین خاکستری” نقش برجسته تری به خود می گیرد. آقای فیلیپس نمونه ای از نظرات عمومی زنانی است که فرزندانشان توسط پلیس کشته شده اند (“یک طرف به آرامی از دست می رود”). در نقاط دیگر ، شخصیت مادر سیاه جهانی تر می شود – مانند “Don’t” ، شعر آن توسط آقای فیلیپس. در اینجا ، در قالب لیست شعر ، یک سری احتیاطات را می شنویم: “روی خم نشوید ، با اسلحه های اسباب بازی بازی نکنید ، به موسیقی بلند گوش ندهید”
این موسیقی با وجود بخشی از گیتار علیه چنین محدودیتهای خوبی پیش می رود که آقای فیلیپس آن را با ریتمهای ذوق انگیز متن آقای “لامار” برای “خوب” مقایسه می کند ، آهنگی که پس از فرگوسن به عنوان سرود اعتراض ادعا می شود. شوخ طبعی حیله گرانه نیز ارائه می شود ، مانند “آگنوس بیگ” ، نگهبان “اگنوس دی” از تشییع کاتولیک و لقبی به بیانسه آقای فیلیپس با تدبیری کتیبه های بت پرستی معاصر پاپ را برجسته می کند. شعرهای وی که به زبان لاتین ارائه شده است ، اینگونه ترجمه می شود: «ببین بره بیگ. ببین کسی که دنیا را می کشد. خوشا به حال تو كه كلام بي را دريافت مي كند. “
در طول آلبوم ، آقای فیلیپس شنیده می شود که این سیگنال های متنوع فرهنگی را به یک اثر هنری ناهمگون تبدیل می کند – اما آلبومی که انسجام داشته باشد ، جهان معمولاً فاقد آن است. و در نهایت ، به نظر می رسد آخرین درک او از “حفر همه چیز” است. گاهی اوقات ممکن است حفاری شامل قدردانی باشد. در سایر نقاط ، این یک فرآیند مستند سازی ، یا تلاش سودآمیز برای مرتب کردن احساسات پیچیده خود است.
باراکا یک بار نوشت: “موسیقی سیاه جدید بیان است” و همچنین بیان بازتاب است. اثری مانند “سرزمین خاکستری” اثبات معاصر است.