برخی از نوازندگان حرفه ای روزهای خود را در اتوبوس تور با خیره شدن از پنجره، خوابیدن یا دنبال کردن مسیرهای مختلف به سوی فراموشی می گذرانند. برای باب کرافورد، نوازنده باس گروه فولک-راک برادران اوت، تاریخ حواس پرتی او بوده است.
او اخیراً در یک مصاحبه ویدیویی از خانهاش در نزدیکی دورهام، NC گفت: «در ون و بعداً اتوبوس، من کتابهای تاریخی میخوانم».
یک روز، او مطالعه بزرگ شان ویلنتز “ظهور دموکراسی آمریکایی: جفرسون به لینکلن” را انتخاب کرد. از آنجا، او به سراغ «چند کتاب درباره مارتین ون بورن» و همچنین مطالعات اندرو جکسون، ظهور سیستم دو حزبی و بحثهای سرکوبشده کنگره درباره بردهداری در دهه 1830 رفت.
اکنون، او همه اینها را در «پسر بنیانگذار: آمریکای جان کوئینسی»، یک پادکست شش قسمتی درباره جان کوئینسی آدامز، ششمین رئیس جمهور آمریکا و مردی که کرافورد استدلال می کند، برای دوران شکسته خودمان جمع آوری کرده است.
کرافورد در مورد آدامز گفت: “او می داند که دموکراسی در خط است، او می داند که برده داری یک شر اخلاقی است.” او یکی از آن شخصیت های متعالی است. او شایسته حضور در پانتئون است.»
«Founding Son» که از 13 آوریل از طریق iHeartRadio در دسترس است، آخرین ورودی در زمینه شلوغ پادکست های تاریخ است. اما اینجا جایی است که کرافورد (که تم ماندولین قدیمی سریال را آهنگسازی و نواخته است) امیدوار است از شهرت موسیقایی و کارهای تاریخی جدی خود برای روشن کردن دوره پیچیده و سازنده در تکامل دموکراسی آمریکایی استفاده کند.
جمهوری اولیه، همانطور که محققان آن را می نامند، ممکن است یک رشته تحصیلی غنی باشد. اما این تا حد زیادی برای اکثر آمریکاییها خالی است، زیرا در مورد آنچه دقیقاً بین انقلاب آمریکا و جنگ داخلی رخ داده است، کمی مبهم هستند.
آدامز، تنها رئیسجمهوری که پس از ترک قدرت در کنگره خدمت میکند، وسیلهای برای ردیابی دورهای است که ایالات متحده را از کشوری تحت سلطه نخبگان بنیانگذارش (مانند آدامزها) به یک دموکراسی توسعهطلب و پوپولیستی تبدیل کرد. هر مرد سفیدپوستی بدون در نظر گرفتن دارایی و جایگاه، رأی داشت.
به عنوان یک کودک هفت ساله، آدامز، پسر جان آدامز، شاهد نبرد هیل بنکر بود، زمانی که مادرش، ابیگیل، او را به بالای تپه برد تا باروت را از دور تماشا کند. و او آنقدر عمر کرد که در مجلس در کنار آبراهام لینکلن خدمت کرد.
و در یک پایان غیرممکن دراماتیک، آدامز (هشدار خرابکار!) پس از خونریزی مغزی در هنگام ایستادن برای رای دادن در مورد جنگ مکزیک و آمریکا، که با آن مخالف بود، درگذشت.
کرافورد گفت: «این تقریباً شاعرانه است. (اوه، آدامز شعر هم مینوشت.)
کرافورد، 52 ساله، در کاردیف، نیوجرسی، بزرگ شد، جایی که از خود به عنوان یک دانش آموز غیر قابل توجه یاد می کرد، هرچند که علاقه زیادی به تاریخ داشت. او به یاد آورد که چگونه یکی از معلمان دبیرستانش، آقای لاولس، از کلاس میپرسید: «آیا کسی که باب نیست، پاسخ را میداند؟»
در طی یک مکالمه یک ساعته در مورد پادکست، کرافورد که باس ایستادهاش روی پایهای که پشت سرش قرار داشت قابل مشاهده بود، مرتب کتابها را از قفسه بیرون میکشید تا زیر یک نقطه خط بکشد. (به گفته او، کتاب “مذاکره درباره برده داری” اثر ویلیام لی میلر، الهام بخش خاصی بود.) او بارها به خاطر شیرجه زدن در یک سوراخ خرگوش قبل از شیرجه زدن در سوراخ دیگری عذرخواهی کرد.
او با موهای مرتب تراشیده و چشمان پر از روح خود، حال و هوای معلم تاریخ دبیرستانی آرمانگرا و شدید را که او نیز «در یک گروه موسیقی» است، می دهد. با این تفاوت که کرافورد (که در سال 2020 مدرک کارشناسی ارشد تاریخ را به صورت آنلاین دریافت کرد) واقعاً در یک گروه است.
کرافورد در سال 2001، پس از یک دهه شغل که شامل فروش کفش، کار در تولید فیلم و زنجیر کردن ساندویچ پنیر کبابی در پارکینگ نمایش های Grateful Dead بود، به عنوان بیوگرافی رسمی گروه، به اسکات و ست اوت پیوست. (در یک ایمیل، کرافورد توضیح داد که در واقع فیش است.)
اسکات اوت، نوازنده بانجو و یکی از نویسندگان گروه، گفت که پادکست شخصیت ثابت قدم کرافورد را منعکس می کند.
اوت (کسی که دیالوگ چارلز فرانسیس آدامز، یکی از پسران جان کوئینسی و تئودور دوایت ولد، طرفدار الغا را بیان میکند) گفت: «او حقایق زیادی دارد، و این واقعاً تأثیرگذار است». اما موضوع این نیست، اینکه او چگونه این حقایق را حمل می کند و در هنگام بیان آنها چه کسی است.
و این فقط دوستان کرافورد نیستند که تحت تأثیر قرار می گیرند. ویلنتس، که در پادکست ظاهر میشود، از کارهای تاریخی خود نیز تمجید کرد.
ویلنتز گفت: «او واقعاً کاملاً متبحر است. او سؤالات بسیار خاصی داشت که می خواست بپرسد، که من پاسخ برخی از آنها را نمی دانستم.»
کنسرت جانبی کرافورد بهعنوان پادکستر تاریخ در سال 2016 با «جادهای به حال» آغاز شد که او با مورخ بنجامین سایر خلق کرد. (قسمت های اخیر بنغازی، سیاست خارجی جیمی کارتر و تاریخ جنون مارس را پوشش می دهد.)
سال گذشته، کرافورد میزبان «کنسرتهای تغییر» بود، یک مستند SiriusXM درباره کنسرتهای حقوق بشر از دهه 1970 تا 1990. در حالی که روی آن کار می کرد، از یکی از دوستانش دعوت کرد تا برنامه ای به iHeart ارائه دهد و به آدامز پیشنهاد داد.
پاسخ اولیه ولرم بود. آنها پرسیدند آیا او در جنایت واقعی دست داشته است؟ کرافورد یادآوری کرد.
اما هشت ماه بعد گاز گرفتند. ویل پیرسون، رئیس iHeartPodcasts، گفت که چیزی که در نهایت او را در این پروژه فروخت، ترکیبی از اشتیاق و دانش کرافورد و ناآشنایی با داستان جان کوئینسی آدامز بود.
او گفت: “به نظر من یکی از قوی ترین عناصر یک پادکست تاریخی خوب، عنصر غافلگیری است.”
کرافورد این نمایش را (محصول مشترک iHeartPodcasts، Curiosity Inc.، و School of Humans) خودش با کمک جیمز موریسون، تهیهکنندهای که روی پادکست اسمیتسونین «Side Door» نیز کار میکند، نوشت. صداپیشگی آدامز را پاتریک واربرتون بر عهده دارد که برای برخی به عنوان دوست پسر الین در سریال “Seinfeld” آشناست. اندرو جکسون توسط نیک آفرمن، از “پارک ها و تفریح” صداپیشگی می کند.)
«پسر بنیانگذار» که رویکردی عمدتاً زمانی دارد، حال و هوای عجیب و غریبی از پدر-تاریخ دارد. مجموعههای دراماتیکی (برخی با صداگذاری و جلوههای صوتی به سبک کن برنز) درباره رویدادهایی مانند نبرد آلامو و سوزاندن سالن پنسیلوانیا در سال 1838 وجود دارد، خانهای در فیلادلفیا که توسط گروهی نژادپرست ویران شد. (خود برنز به عنوان صدای راجر بالدوین، وکیلی که نماینده مردم برده شده ای بود که در آمیستاد شورش کردند، ظاهر می شود.)
اما حتی با توجه به اینکه کرافورد بر سیاست نخبگان و مانورهای کنگره تمرکز میکند، به وضوح میگوید که سیاست به دور از بازی یک مرد سفیدپوست بود.
او نقش حیاتی الغای سیاهپوستان مانند دیوید واکر را تصدیق میکند، که او را به نوازندگان سیاهپوستی که الهامبخش راک اند رول بودند تشبیه میکند – جرقههای خلاقانهای که به ندرت به آنها اعتبار کافی داده میشود.
و او خاطرنشان میکند که درخواستهای ضد بردهداری در دهه 1830، که منجر به “قانون گگ” بدنام مبنی بر ممنوعیت هر گونه ذکر بردهداری در کنگره شد، عمدتاً کار زنان بود که علیرغم محرومیت از حق، نقش فزایندهای در سیاست ملی ایفا کردند. رای.
“پسر بنیانگذار” با عباراتی مانند “رئیس جمهور یک دوره ای”، “حقایق جایگزین” و “کابال دولت عمیق” بر طنین داستان با سیاست معاصر تأکید می کند. حتی اتهاماتی مبنی بر «انتخابات دزدیده شده» وجود دارد، پس از اینکه آدامز – علیرغم از دست دادن آرای مردمی و انتخاباتی – به ریاست جمهوری در سال 1825، پس از یک توافق در اتاق عقب در کنگره ارتقا یافت.)
اما کرافورد، که خود را رایدهندهای «غیر وابستگی» میخواند، همچنین به جنبههایی از تاریخ که عطش معاصر را برای نمایش اخلاقی سادهگرایانه ارضا نمیکند، فضای زیادی میدهد.
رفتار رقیب آدامز، اندرو جکسون را در نظر بگیرید. امروزه، جکسون – بردهداری که سیاست بیرحمانه حذف بومیان آمریکا را در سرپیچی از دادگاه عالی دنبال میکرد – برای دموکراتهایی که چندی پیش از او بهعنوان بنیانگذار حزب تجلیل میکردند، تحقیر شد. و کرافورد نظر لیندسی چروینسکی، مورخی که در پادکست نمایش داده شده را تایید میکند: یک کلمه برای او وجود دارد، و “کلمه خوبی نیست”.
اما او همچنین خاطرنشان می کند که این جکسون بود که دکترین جان سی. کالهون را در مورد “باطل” مسدود کرد، که معتقد بود قانون اساسی به ایالت ها اجازه می دهد قوانین فدرال را رد کنند.
در مورد آدامز، علیرغم تمام مبارزه نجیبانهاش علیه بردهداری، برخی از لفاظیهای او – مانند گلایهاش از اینکه رهبران آمریکا، بر خلاف اروپا، «با اراده رایدهندگان ما فلج شدند» – امروز عالی به نظر نمیرسد.
کرافورد در تاریخ گفت: “همه یک قهرمان هستند و همه یک شرور.”
در مورد سیاست امروز، او از شدت دوقطبی شدن، و از دست دادن هرگونه ارتباط با یک “واقعیت مشترک” ابراز تاسف می کند. اما این اختلال، همانطور که او می بیند، به طور مساوی تقسیم نمی شود.
او گفت: «امروز احزاب به وضوح از تعادل خارج شده اند. و بله، به نظر می رسد که حزب جمهوری خواه 2023 هیچ شباهتی به خود سابق خود ندارد.
او گفت، آنچه بعداً می آید، «داستانی است که شخص دیگری باید سال ها بعد بگوید». در این بین، او پادکست دیگری را که امیدوار است ضبط کند، شرح می دهد.
او گفت: “آبدار است و این لحظه را منعکس می کند.” «من حوصله حضورگرایی ندارم – این کار را نمیکنم! اما مرد.»
مکث کرد: “و من قبلاً یک قفسه کامل کتاب دارم.”