سام اسمیت در حال یافتن مکان در فضاهای کویر

سام اسمیت نیاز به رقصیدن دارد. تقریباً هر شب در هنگام شیوع همه گیر ، اسمیت در باغ پیچ خورده و باعث انفجار رابین از طریق هدفون شده است. خواننده و ترانه سرای برنده گرمی – که سال گذشته به عنوان غیر دودویی به بازار آمد و از ضمایر آنها استفاده می کرد – شاید به خاطر تصنیف های آرام و درهم و برهم در مورد شکستگی قلب و ناامیدی شناخته شود. اما آلبوم جدید آنها ، “Love Goes” که قرار است 30 اکتبر برگزار شود ، به یک پاپ زیبا و کاملا رقصنده تبدیل می شود. این موسیقیدان گفت: “من فقط می خواستم چیزی را ایجاد کنم که برایم سبک تر باشد.

در سال 2018 ، اسمیت” وعده ها “را منتشر کرد ، همکاری درخشان کالوین هریس که” اجازه می دهم واقعاً عاشق پاپ در من باشم. ” اسمیت رکورد جدید را بیشتر در حین سفر ، در حین تور نمایش 94 برای آلبوم 2017 خود ، “هیجان همه” نوشت. اسمیت گفت: “من هیچ وقت و مکانی نداشتم که واقعاً به متن کار گوش دهم.” سپس قفل ضربه بزنید.

آلبوم در ابتدا برای بهار برنامه ریزی شده بود ، با عنوان “To Die For” ، اما نام آن به سرعت نامناسب شناخته شد و اسمیت فهمید که LP هنوز تمام نشده است. آنها اصلاً آزاد کردن آن را در نظر گرفتند. در عوض ، اسمیت آلبوم را اصلاح کرد و اذعان کرد فشارهای جدیدی برای مبارزه وجود دارد: “Love Goes” ممکن است حبابی باشد که مخاطب آن را عادت دهد ، و ضبط آن از یک دوره کاوش شخصی و موسیقی ناشی می شود.

“من از وقتی در مورد بیان جنسیتی من ، مردم به این دلیل به این سابقه گوش نخواهند داد “، آنها گفتند. “این مرا ناراحت می کند. اما من از موسیقی که ساخته ام احساس اطمینان می کنم – این داستان من است و زندگی من است. ” ماهی تن “بیش از حد” ذوب می شود – برای گفتگو در مورد 10 مورد ضروری فرهنگی خود در مورد بزرگنمایی. اینها بخشهایی از مکالمه است که ویرایش شده است.

1. اندرو هایگ فیلم

او” آخر هفته “را کارگردانی کرد ، این فیلم عجیب و غریب کوئر [فیلمبرداری] در ناتینگهام. فقط این داستان زیبا ، آهسته و ساده درمورد دیدار دو پسر یک شب و گذراندن یک آخر هفته با یکدیگر. من آن را واقعی و خام و صادقانه و ناجور می دانم. به یاد دارم وقتی اولین تورم را با اولین آلبومم انجام دادم ، برای اولین بار به سانفرانسیسکو رفتم و اساساً وانمود کردم که در فیلم “دنبال” حضور دارم.

2. پادکست “جدول رفتار با جسی ور”

فقط گوش دادن به ببینید که او با آن چه کار کرده و مکالمه هایی که انجام داده است. من چیزهای مفیدی را دوست دارم ، و او و مادرش فقط مشغول پخت و پز و غذا خوردن هستند و در مورد زندگی با مردم صحبت می کنند ، من همیشه آن را بسیار دلچسب و بریتانیایی و عالی می دانم.

من جسی را برای اولین بار با اجرای” Latch “با Disclosure ملاقات کردم. من در صحنه بودم و قبلاً هرگز از گوش (مانیتور) استفاده نمی کردم. وحشت کردم چون واقعاً صدایم را نمی شنیدم و یادم می آید که با عصبانیت به سمت راست خود می چرخیدم و جسی آنجا بود و مرا تماشا می کرد. او به پشت صحنه دوید و با صدابردار ایستاد و من را از اجرا مجبور کرد. صادقانه بگویم ، او برای من مانند یک مادر بود ، مانند یک خواهر بزرگ. من فقط خوشحالم که مردم در این پادکست به آن طرف او می شنوند.

3. دیسکو گوشت اسب

این شب عجیب است در لندن در این میخانه که عقاب نام دارد – در اصل شب بهترین موسیقی دیسکو است که می توانید تصور کنید. هنگامی که من به عنوان یک بچه کوئر جوان به لندن نقل مکان کردم ، کسی را نمی شناختم ، و این مرد بود که در خیابان من زندگی می کرد و به من گفت یک شب بیرون بیایم. وقتی جوان ترم ، فضای زیادی را پیدا کردم که کاملاً ترسناک و ترسناک است و وقتی وارد این میخانه شدم ، تقریباً شبیه این کلیسای کوئیر بود. من فقط احساس امنیت کردم من همیشه در طول زندگی خود برگشته ام ، هر زمان که احساس غم می کنم آنجا بوده است.

4. J.W. اندرسون

من اخیراً برای اولین بار پوشیدن لباس های او را شروع کردم. مد برای من همیشه چیزی بوده است که از آن ترسیده ام – من یک خانم بزرگتر هستم ، بنابراین همیشه احساس می کردم که برای من نیست. او باعث شده تا از طریق لباس هایش ، همه کارهایی که انجام می دهد ، و شیوه ای که خودش را نشان می دهد کمی در آن دنیا دیده شوم. لباس های او را شجاع و جسورانه می بینم و غیر قابل بخشش است.

5. دیوید آتنبورو

شب گذشته من در خانه نشسته بودم و همه کارهای او را تماشا می کنم ، بنابراین فیلم جدید او “زندگی در سیاره ما” را تماشا کردم و من خیلی هیجان زده شدم موسیقی ، هر کاری که در زندگی ام انجام می دهم ، اگر دنیای اطراف ما به آرامی در حال مرگ باشد ، معنای آن چیست؟ من می دانم که واقعا ناامید کننده به نظر می رسد ، اما من همچنین امید زیادی به این فیلم پیدا کردم ، زیرا این باعث شد که من علاقه زیادی به کارهایی که می توانم انجام دهم برای جلوگیری از وقوع این اتفاق ، ایجاد کنم. در پایان شما چرنوبیل را پس از فاجعه و طبیعت به تسخیر خود می بینید. این مکان شگفت انگیز عظیم است که همه این حیوانات و درختان روی آن رشد کرده اند.

برای من این آیین ثابت و روزمره وجود دارد که درک می کند طبیعت در اطراف ماست و ما بخشی از آن هستند و باید با آن هماهنگ شویم. من همیشه می دانم که وقتی احساس اضطراب می کنم یا در ذهنم هستم ، بسیار راحت می دانم که می دانیم ما بخشی از چیزی بسیار بزرگتر از خودمان هستیم.

6. اسکاتلند

اسکاتلند زیباترین مکان است. این احساس خلوص دارد ، هوا در تمام سال بسیار چشمگیر است ، غذا شگفت انگیز است. آنجا فقط روحیه ای وجود دارد که من آن را دوست دارم و وسواس زیادی به آن دارم. نکته در مورد اسکاتلند این است که شما واقعاً مجبور نیستید لباس بپوشید. شما می توانید اساساً کل روز را با لباس خواب راه بروید ، مانند شلوار عرق و لباس ، و هیچ کس واقعاً از ظاهر آنها اذیت نمی شود. آنها فقط از زندگی خود لذت می برند.

7. ریحانا

ما تعداد معدودی ملاقات کرده ایم و من فقط او را دوست دارم. بعد از گذراندن وقت با او همیشه احساس خوشبختی کرده ام. من روز گذشته نمایش Fenti دوم را تماشا کردم و عشق من به او بیشتر شد – شیوه ای که او برای انسان ها و بدن های مختلف و همه این چیزها را جشن می گیرد ، برای من بسیار هیجان انگیز است. دیدن لیزو در نمایش فنتی یکی از شگفت انگیزترین چیزهایی بود که من دیده ام. این نمونه ای از کسی است که از قدرت خود به شیوه صحیح استفاده می کند.

اولین باری که با ری آشنا شدم ، او به نمایش من در یونان [تئاتر] آمد و او احساس می کنی که او تو را برای همیشه می شناسد. من فقط احساس خوشبختی می کنم که او را به عنوان یک نماد در اختیار دارم. و بوی او باورنکردنی است.

8. رابرت مپلثورپ

من عاشق عکسبرداری سیاه و سفید هستم و برخی از آنها عکس باورنکردنی ترین عکاسی عجیب و غریب در جهان است. بعضی از آنها کاملاً خشن و تکان دهنده و فوق العاده قوی و قدرتمند است.

من همیشه عاشق خواندن درباره آن صحنه نیویورک بوده ام. من چند سال پیش کتاب “Just Kids” را خوانده ام ، و واقعاً او را به عنوان یک هنرمند کالبدشکافی کرده است. زمان خواندن درباره آن بسیار هیجان انگیز بود – اندی وارهول ، هتل چلسی ، آن داستان های شگفت انگیز در مورد جانیس جاپلین و هنرمندانی که از طریق آن آزاد شده اند ، آزادی ، بیان و رابطه جنسی و عشق ، همه این مواردی که جامعه را شکل داده و باعث ایجاد آن شده است 9 ممکن است برای من آزاد و آزاد باشد.

9. Real Bodies

من همیشه واقعاً با وسایل بدن دست و پنجه نرم می کردم. به عنوان یک کودک هرگز لباس های خود را بالا نمی کشم. من سالهای زیادی از لذت بردن از آفتاب روی پوست خود را از دست داده ام زیرا در مورد بدن خود بسیار آگاه بودم. بخشی از درمان من و دو سال گذشته واقعاً در تلاش برای مقابله با آن بوده ام ، زیرا من از احساس ناامنی و شرمندگی به سختی سیر شده ام. من الان فقط با دیدن عکاسی ، فیلم ، نقاشی ، هرچیزی که بدن انسان را به شکل واقعی اش جشن می گیرد وسواس دارم. عشق ، عشق به بدن ، اما برای من اکنون موضوع پذیرش شده است. من عاشق دیدن علائم کشش ، چین و چروک و لکه ها و همه این چیزهایی هستم که ما نیاز داریم تا ذهن خود را دوباره برنامه ریزی کنیم تا به عنوان ویژگی های زیبای بدن انسان تصور کنیم. بزرگترین لحظه برای من زمانی بود که بت دیتو روی جلد مجله عشق بود. این اولین باری بود که می دیدم جسمی بزرگتر به همین شکل جشن گرفته می شود.

10. میخانه ها

آنها فقط همین مکان های فوق العاده هستند. آنها مانند خانه احساس می کنند. بنابراین بسیاری از بزرگترین خاطرات و خوشترین لحظات من در میخانه ها ، به اشتراک گذاشتن داستان ها ، مسابقه دادن ، قرار ملاقات ، تولد داشتن بوده است. بهترین دوست من امیلی از مدرسه در میخانه ای کنار جاده کار می کرد. وقتی من از تور برمی گشتم می رفتم کنار بار می نشستم و فقط گپ می زدیم. این یک روال عادی و دوست داشتنی بود که احساس می کرد بسیار خانگی و سالم است و می خواهم هرگز تغییر نکند. من فکر می کنم که در نهایت قصد دارم فقط این پیرمرد همجنس گرا افسانه ای باشم که کنار بار نشسته و ویسکی می نوشد و با غریبه ها گپ می زند و با خودم صحبت می کند.

Leave a reply

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>