در ابتدا خبر تعجب آور بود وقتی در ماه ژوئیه اعلام شد که ریانون گیدنز به عنوان مدیر هنری سازمان بین فرهنگی موسیقی Silkroad عهده دار مسئولیت می شود.
خانم گیدنز – خواننده آواز ، کمانچه و نوازنده بانجو که عمدتاً به دلیل کمک به احیای سنت گروههای زهی Black American شناخته می شود – چه ارتباطی با Silkroad داشت ، گروهی که توسط Yo-Yo Ma تاسیس شد تا مجریان و موسیقی متصل به موسیقی قدیمی مسیرهای تجاری بین آسیای شرقی و مدیترانه؟
بیش از آنچه که ممکن بود مشهود باشد. قبل از اینکه خانم گیدنز نواختن بانجو را یاد بگیرد ، به عنوان خواننده اپرا آموزش دید. دنیای کلاسیک برای او بیگانه نیست و او با گروه تور Silkroad به اجرای برنامه پرداخت.
و زندگی حرفه ای او به نورپردازی به سبک Silkroad در زمینه اشتراکات پنهان اختصاص یافته است. او بعنوان عضو بنیانگذار تاریخچین کارولینای شکلات قطره و در کارهای انفرادی بعدی خود ، توجه خود را به نقش فراموش شده مردم سیاه در بلوگراس و سایر موسیقی های آمریکایی مرتبط با سفیدی جلب کرده است. طی چند سال گذشته ، او با موسیقی دان ایتالیایی ، فرانچسکو تورریسی ، در حال تحقیق در مورد روشهای “موسیقی جهانی” موسیقی آمریکایی بوده است که عناصری از آفریقا ، جهان عرب ، اروپا و آمریکای لاتین را به خود اختصاص داده است.
این اکتشافات هسته اصلی برنامه های او برای Silkroad است که اعلامیه آن را از روز جمعه آغاز کرد. بلندپروازانه ترین ایده وی American Silkroad است ، پروژه ای چند ساله که شامل کنسرت ها ، کمیسیون ها و تلاش های آموزشی متمرکز بر ساخت راه آهن فرام قاره ای در قرن نوزدهم است.
این یک اقدام مهم است که حداقل برای یک سال عملی نمی شود. برای همین لحظه ، خانم گیدنز در حال آشنایی واقعی با نوازندگان گروه است و در حال آماده سازی یک سری کنسرت برای امکان دوباره اجرای زنده است.
خانم گیدنز ، 43 ساله ، در تماس تصویری اخیر از خانه خود در ایرلند ، در مورد برنامه های خود صحبت کرد. در اینجا گزیده های ویرایش شده از مکالمه آورده شده است.
وقتی در ماه فوریه کار Silkroad به شما پیشنهاد شد ، چه واکنشی نشان دادید؟
من پیرتر می شوم و فکر کرده ام ، آیا بستر بزرگی وجود دارد که بتوانم در آن شرکت کنم و به افراد بیشتری دسترسی پیدا کند؟ شریک زندگی من ، Francesco Turrisi ، موسیقی من را قبلاً در یک زمینه جهانی آورده بود. من نمی دیدم این پیشنهاد ارائه می شود ، اما هرچه بیشتر به آن فکر می کردم ، بیشتر به نظر می رسید که این واقعا می تواند کارساز باشد.
این همان چیزی است که من بدون دانستن آن به دنبال آن بودم: سازمانی که می تواند بیش از یک نفر در اجرای کنسرت کارهای دیگری انجام دهد. و سپس شما سنت های کلاسیک و عامیانه Silkroad را دارید که من به همان اندازه در آن غرق شده ام ، و این بسیار منطقی است.
من در زندگی ام به طرق مختلف در دو طرف حصار بوده ام. این به من امکان می دهد از چند منظر به مسائل نگاه کنم و با گروهی از این دست ، ضروری است. من یک پل هستم
چرا با این پروژه راه آهن بین قاره ای شروع می شود؟
اولین فکری که من کردم ارتباط بین موسیقی چینی در قلب Silkroad و مهاجران چینی بود که چنین بخش عظیمی از ساخت راه آهن بودند. اما من همیشه به داستانهایی که می گوییم و در مورد راه آهن نمی گوییم ، در مورد آفریقایی-آمریکایی ها و جمعیت بومی علاقه مند بوده ام. تمام ریشه های آنچه امروز در کشور اتفاق می افتد در تاریخ اختلاط مردم است. من می خواهم ارتباطات تاریخی دقیق تری برقرار کنم و رسالت خود را فاش کنم.
آن ماموریت چیست؟
من تازه وارد هیئت مدیره شده ام و وظیفه من این است که بفهمم چه احساسی در گروه داریم و چه می خواهیم بگوییم و جزئیات را دقیق تر کنم. “ما شباهت بیشتری نسبت به یکدیگر داریم” یک چیز عالی برای گفتن است ، اما چگونه؟
شاید با گروهی که سازهای سنت های مختلف را با هم ترکیب می کند. اما آیا خطر لکه گیری جزئیات وجود دارد؟
این چیزی است که من و فرانچسکو در مورد آن زیاد صحبت می کنیم. همه ما این گروه ها را شنیده ام – من اسامی را صدا نمی کنم – که فقط چیزها را با هم خرد می کنند ، djembe با چنگ یا هر چیز دیگری. اما Silkroad تا آنجا که می توانید فاصله دارد از آن فاصله دارد. اینها افرادی هستند که وقت را با هم می گذرانند و صدایی ایجاد می کنند. این ابزار فقط یک ابزار است. همه ما در حال تلاش برای تعریف داستان انسانی هستیم.
از طریق اختلاط؟
دلیل اینکه همه چیز می تواند ترکیب شود این است که یک هسته شباهت وجود دارد. اگر فرهنگ های مختلف نمی توانستند با یکدیگر صحبت کنند ، ما راک اند رول یا بلوگراس یا بلوز نخواهیم داشت. این مردمی هستند که خواهان قدرت هستند و می خواهند ما را دچار تفرقه کنند. آنها کسانی هستند که می گویند ، “شما بچه ها این را اختراع کرده اید ، و شما آن را اختراع کرده اید و هرگز این دو نفر ملاقات نمی کنند.” هرچه بیشتر بتوانیم همکاری بین فرهنگی را افشا کنیم ، بهتر است.
چطور؟
این در مورد مشخصات خاص است. تصنیفی درباره تونل Swannanoa وجود دارد که برای همیشه در جوامع سفیدپوست خوانده شده است. سپس این افراد این تحقیق شگفت انگیز را انجام دادند و دریافتند كه در واقع در مورد كارگران راه آهن سیاه بوده است. اما این مورد پاک شد و یک گروه کامل از مردم فراموش شدند و این به افسانه یک آپالاچی سفید خالص افزود. می دانید ، هر وقت داستان ساده است ، احتمالاً اشتباه است. هرچه بیشتر حفاری کنم ، پیچیده تر می شود. و این زیبایی آن است.
بنابراین این در مورد پیچیده شدن داستان است؟
این در مورد خرد کردن این است که چه کسی می گوید “من نماینده آمریکا هستم”. داستانهای زیادی وجود دارد که از طریق موسیقی می توانیم به روشهایی تأمل برانگیز بدون احساس حمله به مردم ، کشف کنیم. سیلکروود از اقصی نقاط جهان مردم دارد و همین باعث شده است که یک گروه بزرگ بتوانند داستان آمریکایی را نمایندگی کنند ، زیرا داستان آمریکایی همین است. ما موسیقی جهانی هستیم. با Silkroad ، ما این فرصت را داریم که نشان دهیم جهان در قلب آفرینش آمریکایی ها است.
آیا گسترش مخاطبان نیز بخشی از مأموریت است؟
بله ، این بسیار بزرگ است. من با افرادی که به موسیقی من دسترسی دارند ، مشکلات خاص خودم را داشته ام ، با قیمت بلیط و چیزهای زیادی که کنترل آنها را ندارم. ای کاش افراد جامعه سیاه حتی بیشتر بدانند که من می خواهم چه کاری انجام دهم. اما با یک گروه و یک سازمان غیرانتفاعی ، عضله ای وجود دارد که می تواند تحمل کند. سالن کنسرت وجود دارد و کارهای خارق العاده ای در جوامع وجود دارد ، اما یک حد وسط گسترده وجود دارد که باید توسعه یابد. مردم مردم را دست کم می گیرند. انبوهی از افراد هستند که این موسیقی را دوست دارند اما با آنها تماس گرفته نمی شود.
همه گیری چگونه بر همه اینها تأثیر گذاشته است؟
برای خیلی از مردم خیلی افتضاح بوده اما من از بسیاری از هنرمندان همکارم شنیده ام که می گویند این فرصتی است برای پرسیدن اینکه هنر ما برای چیست؟ ما صنعت مصرف گرایی را از چیزی ایجاد کرده ایم که نباید یک صنعت باشد. چگونه کاری را که می خواهیم هنرمان انجام دهد با نحوه انجام آن همسو کنیم؟