هامیش مک اینس ، مرد کوهستانی اسکاتلند ، در سن 90 سالگی درگذشت

Hamish MacInnes ، یک اسکاتلندی تنومند و اهانت آور قابل توجه که قله های کوهستانی خطرناک را در سراسر جهان گسترش داد ، تجهیزات نجات کوهنوردان را اختراع کرد و کتاب نهایی را برای نحوه نجات کوهستان نوشت ، در 22 نوامبر در خانه خود در Glencoe ، در ارتفاعات اسکاتلند. او 90 ساله بود.

گزارش های خبری انگلیس علت ابتلا به سرطان را اعلام کرد.

آقای MacInnes 20 لشکر کشی بزرگ را هدایت کرد یا در آنها شرکت کرد ، از جمله 4 قدم به قله اورست. او تقریباً در سال 1975 ، هنگامی که معاون یکی از پر زرق و برق ترین و تماشایی ترین صعودهای تاریخ کوهنوردی بود ، در آنجا سقوط کرد و در آن سقوط کرد.

اعتقاد بر این بود که آقای MacInnes در دهه های طولانی خود در کوه ، حداقل در شش بار ، گاهی در هنگام تلاش برای نجات افراد دیگر ، از بین رفته یا مرده است. این زمانی نیست که وی بر روی ستون بوناتی از ناحیه کوه های آلپ فرانسه با شکستگی جمجمه از ریزش سنگ سنگ فشار آورد.

توانایی آقای MacInnes مانند مرد عنکبوتی در مقیاس بندی صخره های ناب و مهارت بز مانند مذاکره در زمین های صخره ای باعث شد تا کلینت ایستوود و همچنین گروه مونتی پایتون وی را به عنوان مشاور فیلم هایشان ثبت نام کنند. او به عنوان هماهنگ كننده شیرین کاری در “تحریم Eiger” ، تریلر جاسوسی 1975 به كارگردانی آقای ایستوود ، به آقای ایستوود این امکان را می داد كه در حالی كه در چهره وحشت آور شمالی ایگر در سوئیس است ، فیلمبرداری كند و بدلكاری های خود را انجام دهد. در “Monty Python and the Holy Grail” (1975) ، آقای MacInnes به راه اندازی یک پل طناب در گلنکو ، زادگاهش کمک کرد که در فیلم به پل مرگ تبدیل شد.

او همچنین با رابرت دنیرو و جرمی آیرونز در “مأموریت” (1986) ، در مورد یک مبلغ در آمریکای جنوبی کار کرد و با شان کانری در “پنج روز یک تابستان” (1982) ، داستان یک مثلث عشق در آلپ که در آن یک راهنمای کوهنوردی در شرایط مشکوک می میرد. (در حین شلیک ، بدن یک راهنمای واقعی که بیش از 30 سال مفقود بود از یخ بیرون آمد.)

اما آقای MacInnes با وجود تمام قاطعیت در شرایط خطرناک ، توسط یک چالش داخلی روبرو شد.

هنگامی که او 84 ساله بود ، در مقابل خانه خود بیهوش شد. وی را به بیمارستان روانپزشکی فرستادند و در آنجا بی عیب قلمداد شد و مدت 15 ماه بر خلاف میل وی در زندان بود. در این مدت ، او را آرام کردند و در یک جوراب شلواری قرار دادند ، وزن او افت کرد ، و حافظه اش از بین رفت. او چندین تلاش برای فرار کرد. در یک مرحله او دیوار خارجی بیمارستان را مقیاس بندی کرد ، اما در آخر پشت بام رفت و جایی برای رفتن نداشت.

پزشکان سرانجام دریافتند که وی از یک عفونت مزمن دستگاه ادراری رنج می برد که علائمی شبیه زوال عقل ایجاد می کند.

آنها به او گفتند که خوش شانس بود که چندین کتاب نوشت و در بسیاری از مستندها ظاهر شد ، زیرا آنها می توانند به یاد او کمک کنند. او که در کتابخانه و آرشیو فیلم خود غوطه ور شده بود ، توانست گذشته خود را بازسازی کند و در نهایت بیشتر حافظه خود را بازیابی کند. این قسمت در یک مستند 2018 ، “Final Ascent: The Legend of Hamish MacInnes” بازگو می شود.

آقای MacInnes اغلب می گفت که تجربه بیشتر از هر چیزی که در کوه با آن روبرو شده است آسیب زا است.

وی در 7 ژوئیه سال 1930 در گیتهاوس فلیت ، شهری در جنوب غربی اسکاتلند ، در همسایگی دانکن و کتی (مک دونالد) مک اینس ، هامیش مک اینس به دنیا آمد. (او بعداً هجی املاک متمایزتر اسکاتلندی را از نام خانوادگی خود پذیرفت.) پدرش که در جنگ جهانی اول با پلیس چین در شانگهای و بعداً در ارتش انگلیس خدمت کرده بود ، دارای یک فروشگاه عمومی بود.

این خانواده به زودی به گرینوک ، در رودخانه کلاید واقع در غرب لولندز در مرکز اسکاتلند نقل مکان کردند. در آنجا هامیش توسط کوهنوردی ، بیل هارگریوز ، که نه تنها کوهنورد ماهری بود بلکه در زمینه ایمنی نیز سخت گیر بود ، کوهنوردی شد ، که تأثیر عمیقی بر همیش ایجاد کرد.

هامیش اولین کسی بود که چندین خائنانه ترین صعود زمستانی اسکاتلند را انجام داد و در 16 سالگی با موفقیت به ماترهورن حمله کرد.

در سال 1953 ، هنگامی که او 23 ساله بود ، او و یک دوست کوهنوردی ، جان کانینگام ، کم و بیش تصمیم گرفتند که یک لارک را انتخاب کنند تا اولین کسی باشد که به قله اورست می رسد. آنها پول اندکی ، اندوخته اندک و هیچ اجازه ای از دولت نپال برای صعود به بلندترین قله جهان نداشتند. برنامه آنها زندگی در جیره هایی بود که سال قبل توسط یک تیم کوهنوردی سوئیس رها شده بود.

آنها پس از طفره رفتن از بازرسی های پلیس ، به اردوگاه پایگاه رسیدند و در آنجا فهمیدند كه ادموند هیلاری و راهنمای شرپای او ، تنزینگ نورگی ، از قبل به قله رسیده اند. مردان جوان در عوض توجه خود را به قله ای در همان حوالی ، پوموری ، معطوف کردند که هنوز کسی فتح نکرده بود. اما هنگامی که آنها تقریبا در اوج بودند ، آنها تصمیم گرفتند که خطر بهمن خیلی زیاد باشد ، و آنها برگشتند.

آقای MacInnes به همان اندازه که ماجراجو بود ، در 17 سالگی از ابتدا اتومبیلی ساخت. وی بعداً با استفاده از رادار بدنبال اجساد را در برف جستجو کرد و در سال 1961 تیم نجات کوهستان Glencoe را تأسیس کرد. وی همچنین سگهایی را برای کمک به جستجوی قربانیان بهمن آموزش داد. دوستانش به خاطر حیله گری در یافتن کوهنوردان گمشده او را “روباه گلنکو” صدا کردند.

شاید معروف ترین اختراع وی اولین تبر یخی تمام استیل باشد. این یک پیشرفت قابل توجه در تبر دسته چوبی بود ، که تحت فشار خرد شد.

وی همچنین یک برانکارد نجات کوهستانی سبک تاشو که امروزه همچنان مورد استفاده است و سرویس اطلاعاتی بهمن را ایجاد کرد. “کتاب راهنمای نجات کوهستانی بین المللی” (1972) وی کتابچه راهنمای اصلی برای تیم های نجات در سراسر جهان شد.

همه گفته شد ، اختراعات و خدمات او جان بی شماری را نجات داد.

روزنامه اسکاتلند پس از مرگ آقای مک اینس نوشت: “هیچ کس برای کمک به ایجاد شبکه تلاش های اضطراری که برای جلوگیری از آسیب رساندن کوهنوردان ساخته شده است ، بیشتر کار نکرده است.”

او در گلنکو ، در خانه ای که با دست ساخته بود ، به تنهایی زندگی می کرد و بازماندگان فوری را ترک نمی کند. وی در سال 1960 با زنی که در کوهنوردی در کوهنوردی با او ملاقات کرده بود ازدواج کرده بود ، اما این ازدواج یک دهه بعد منحل شد.

آقای مک اینس علاوه بر بسیاری از کارهای دیگر ، یک عکاس تبحر بود (شلیکی را که در هنگام فیلمبرداری “تحریم Eiger” از آقای ایستوود گرفت) و نویسنده تقریبا 40 کتاب بود. بیشتر آنها در مورد کوهنوردی و نجات بودند ، اما او همچنین اسرار قتل را نوشت. به گفته وی ، او می توانست آنقدر در روز خود غرق شود ، زیرا شبانه فقط چهار ساعت می خوابید.

یکی از لذتهای ماندگار او دوستی بود که در جریان فیلمبرداری “Monty Python and the Holy Grail” با مایکل پالین از Monty Python برقرار کرد. وظیفه او در یک مرحله پرتاب اجسام ساختگی به چیزی بود که فیلم آنرا خورشید خطر ابدی می نامید.

هنگامی که تماشاگران به صحنه عجیب مردی نگاه می کردند که ظاهراً اجساد را به داخل تنگه پرتاب می کند ، آقای پالین با بیاد بی بی سی به بی بی سی گفت که آنها نگران نباشید ، او رئیس نجات کوه است.

Leave a reply

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>