این مقاله بخشی از بخش ویژه موزههای ما در مورد چگونگی ارتباط نهادهای هنری با هنرمندان جدید و جذب مخاطبان جدید است.
نوازندگان گیتار و موسیقی آنها – از خوانندگان فولک گرفته تا ستاره های راک اند رول و آهنگ های اعتراضی – در تاریخ و فرهنگ آمریکا نقش برجسته ای دارند، اما این ساز برای خود میراث قابل توجهی دارد.
مارک اسکالا، متصدی ارشد موزه هنر فریست در نشویل، جایی که «Strings Storied: The Guitar in American Art» از 26 مه تا 26 مه در معرض دید عموم قرار گرفت، گفت: «گیتار خود میتواند معنایی غیر از زیبا بودن یا ساختن موسیقی داشته باشد. 13 آگوست، نمادهای گیتار را در هنر آمریکایی، از سالنهای سالن اواخر قرن 18 تا سالنهای کنسرت امروزی بررسی خواهد کرد.
بیش از 165 اثر: نقاشی، مجسمهسازی، عکاسی، آثار روی کاغذ، تصاویر، ویدئوها، موسیقی در ارائههای چند رسانهای و آلات موسیقی، از جمله سیترن کمیاب، یک ساز زهی محبوب در قرنهای 18 و 19، و گیتارهای سمینال به نمایش گذاشته میشود. توسط Fender، Gibson و CF Martin & Company.
دوازده بخش موضوعی، با نامهایی مانند «گیتارهای کابوی»، «زنان نمادین موسیقی محلی اولیه» و «اسپانیاییسازی» نشان میدهد که چگونه هنرمندان و عکاسان از گیتار به عنوان یک موتیف بصری برای بیان تجربه و نگرش آمریکایی استفاده کردهاند. مسائلی مانند نژاد و هویت به زیبایی شناسی خود گیتار.
آثار هنری در «فرارت، فرهنگ و آسایش: آمریکای قرن هجدهم و نوزدهم»، از جمله تابلویی از چارلز ویلسون پیل از سال 1771، اولین تصویر در نمایشگاه، صحنههای قدیمی از زنانی را نشان میدهد که برای لذت مینوازند یا گیتار را منفعلانه در دست دارند.
آقای اسکالا گفت: “گیتار به عنوان نمادی از تزکیه و پختگی، نشانه ای از دستاوردهای داخلی، مانند سوزن دوزی یا نوشتن شعر دیده می شد.” اما در طول نمایش، بسیاری از تصاویر زنان گیتار نواز با نشان دادن اعتماد به نفس، استقلال، خلاقیت و حتی رهایی جنسی، با این کلیشه جنسیتی مقابله میکنند.
لئو مازو، متصدی هنر آمریکایی در موزه هنرهای زیبای ویرجینیا، که “Stried Strings” را سازماندهی کرد، گفت: “گیتارها به نوعی تسهیل کننده داستان فرصت های برابر هستند.” (نمایشگاه برای اولین بار اقتباس خواهد شد، عمدتاً برای بازتاب فرهنگ تنسی.)
او محبوبیت این ساز را ناشی از قابل حمل بودن، مقرون به صرفه بودن، یادگیری آسان رپرتوار و توانایی میزبانی ژانرهای مختلف میداند: «یکی از دلایلی که گیتارها اغلب در هنر آمریکایی ظاهر میشوند این است که بهخوبی در صفحه تصویر قرار میگیرند، بهویژه در مورب و روی پای فرد. “
آقای اسکالا گفت، بخش “بلوز و فولک” بر نقش هر دو اصطلاح “در شکلگیری صدایی که از مردم برمیخیزد، موسیقی که اغلب برای بیان هویت یا تشویق به تغییر ترکیب شده است” تمرکز خواهد کرد. آثاری با چهره هایی مانند Lead Belly، Odetta، و Josh White در اینجا ظاهر می شوند. دکتر مازو گفت که کولاژ رومار بیردن در سال 1967، “سه نوازنده فولکلور” که اشاره ای به “سه موسیقیدان” پیکاسو است، “اثری قدرتمند است زیرا گیتار را با خاستگاه اروپایی غربی اش در مقابل بانجو با خاستگاه غرب آفریقا قرار می دهد. توشه های نژادپرستانه ای را که بانجو انجام می دهد، کم دارد.»
دکتر مازو گفت که یکی از کارهای مورد علاقه او «جسی با گیتار» اثر توماس هارت بنتون، اثر دختر این هنرمند، در سال 1957 است. بر اساس طرح هایی است که صبح روز تولد 18 سالگی او تکمیل شده است. او بر اساس گفتگو با جسی که در ماه فوریه درگذشت، گفت: «این گیتار راهی را برای پدر بزرگتر فراهم کرد تا با دختر جوان و هیپش که چیزی شبیه حس عامیانه بود، ارتباط برقرار کند.»
“تغییر در راه است” خواهد شد آقای اسکالا گفت که گیتار را بهعنوان وسیلهای برای تغییر سیاسی، با تصاویر و ویدیوهای نوازندگان – مانند وودی گاتری، باب دیلن و جوآن بائز – که «به ریاکاری سیستمهای اجتماعی و سیاسی آمریکا اعتراض میکنند» برجسته کنید. عکس سال 1935 دوروتیا لانگ «دره کواچلا» جزئیات یک کارگر مکزیکی در حال نواختن گیتار در اردوگاهی در کالیفرنیا را نشان میدهد و عکس آنی لیبوویتز در سال 1984 از بروس اسپرینگستین که برای تبلیغ تور «متولد در ایالات متحده آمریکا» استفاده شد، در معرض دید قرار خواهد گرفت.
آقای اسکالا گفت: «درآمد کردن» به نقش پول در موسیقی میپردازد، «از نقاشیهای تاریخی نابینایان خیابانی گرفته تا ستارگان فوقالعاده ثروتمند امروزی». نکات برجسته عبارتند از نقاشی رنگ روغن در سال 1912 توسط رابرت هنری “خوانندگان کور”، عکسی از واکر ایوانز “مرد کور با گیتار” در سال 1941، و تصاویر جدیدتر از چت اتکینز و خواهران کارتر در حال اجرا در Grand Ole Opry، و دالی پارتون بر روی او. اتوبوس تور
“شخص سازی” چگونگی ارتباط گیتار با بدن انسان را از طریق کلماتی مانند “گردن” و “کمر” و در برخی مواقع معانی فالیک کشف خواهد کرد. آقای اسکالا گفت، عکسی از بی بی کینگ که گیتار خود به نام لوسیل را در آغوش گرفته است، نشان می دهد که چگونه گیتار می تواند نوعی پسوند یا آواتار بدن انسان باشد.
«فرهنگ بصری راک اند رول اولیه» گیتارهای الکتریک دهههای 1950 و 60 شامل یک Les Paul در سال 1959، سازهای نواخته شده توسط اریک کلاپتون، کیث ریچاردز از رولینگ استونز و فیلمهایی از خواهر روزتا تارپ در حال نواختن گیتار الکتریک خواهد بود. نوازنده ای که با تغییر موسیقی کلیسای سیاهان اعتبار دارد. آقای اسکالا گفت: “بیشتر گیتارهای این بخش توسط ستارگان مرد راک اند رول نواخته شد.” من میخواستم تأثیر او را در توسعه اولیه راک اند رول نشان دهم، و مفهوم جنسیت خاص «خدای گیتار» را سوراخ کنم.»
چندین نقطه عطف طراحی به جذابیت گیتار به عنوان یک نماد بصری کمک کرده است. دکتر مازو گفت: «اولین سازنده گیتار آمریکایی، سی اف مارتین، درست پس از ورود او از آلمان در سال 1833، «به زیبایی شناسی بسیار توجه دارد. بخشهای مختلفی از مارتینهای اولیه، مانند تزئینات عرشه پرآذین اطراف سوراخ صدا، وجود دارد که اصلاً ساختاری نیستند. او گفت که بیش از یک قرن بعد، یک Fender Stratocaster مدل 1954 که در معرض دید قرار خواهد گرفت، تصور می شود که اولین مدل سفارشی رنگ شده باشد. ما را به لحظهای برمیگرداند که یکی از سازندگان برتر گیتار الکتریک تصمیم گرفت که زیباییشناسی مهم باشد.»
پل پولیکارپو، کلکسیونر گیتار، که Stratocaster صورتی کمیاب او در نمایش ظاهر می شود، گفت: “این هنری است که می توانی بنوازی.” آقای پولیکارپو، سردبیر و ناشر سابق مجله هنرهای نشویل، در دهه 1980 از انگلستان به نشویل آمد تا در تور همراه با تامی وینت گیتار بزند. او درباره نشویل گفت: «این واقعاً برای نوازندگان گیتار زمین صفر است. نه فقط در موسیقی کانتری، بلکه در همه ژانرها، چه جاز، راکابیلی، راک اند رول یا بلوگرس.
The Frist اخیراً یک نمایشگاه همراه با نام “Guitar Town: Picturing Performance Today” را افتتاح کرده است که تا 20 اوت ادامه دارد و آثاری از 10 عکاس محلی که صحنه موسیقی نشویل را جشن می گیرند، با تصاویری از نوازندگان گیتار در حال اجرا در مکان های سراسر شهر به نمایش گذاشته می شود.
آقای پولیکارپو گفت: “در هر کجای آمریکا، اگر داستانی برای گفتن داشته باشید، گیتار به شما کمک می کند تا آن را بگویید.” این چیزی است که آن را به نماد قدرتمندی تبدیل می کند. چه کسی می تواند الویس پریسلی را که با آن گیتار تکان می خورد فراموش کند؟ شما نمی توانید آن تصویر باب دیلن جوانی را که در تلویزیون سیاه و سفید آواز “Blowin” in the Wind را می خواند فراموش کنید. شما نمی توانید آن را با دیدن آن فراموش کنید. آنقدر قدرتمند است.»