سهیلا صدیق ، اولین جنرال زن افغانستان ، درگذشت

کابل ، افغانستان – سهیلا صدیق ، اولین ستوان جنرال زن افغانستان ، که وی نیز یک جراح مشهور بود و ندانسته به الگویی فمینیستی در یک جامعه عمدتاً مردسالار تبدیل شد ، روز جمعه در همین بیمارستان ، در همان بیمارستانی که وی زخمی ها و خسته های خود را درمان می کرد ، درگذشت. دهه ها جنگ بی پایان کشورش. تصور می شد که وی 81 یا 82 ساله باشد ، اگرچه تاریخ تولد دقیق او مشخص نیست.

جنرال صدیق ، که چندین سال به بیماری آلزایمر مبتلا بود ، در اثر عوارض ویروس کرونا در بیمارستان نظامی سردار محمد داود خان در کابل درگذشت ، امان الله امان یکی از پزشکان وی گفت. این دومین نبرد او با ویروس بود. او در اوایل سال جاری با آن قرارداد بسته بود.

جنرال صدیق در طی جنگ سرد در صفوف ارتش افغانستان قرار گرفت و با حمله شوروی به افغانستان ، جنگ داخلی افغانستان و حکومت طالبان ، بیمارستان داود خان را اداره کرد. وی همچنین یکی از معدود وزرای زن افغانستان بود که پس از حمله آمریکا تا سال 2004 تحت نظارت دولت موقت به رهبری حامد کرزی بر وزارت بهداشت عمومی نظارت داشت. در این نقش ، وی پس از بومی شدن بیماری پس از سالها بی ثباتی و خشونت ، به اجرای واکسیناسیون فلج اطفال در سراسر کشور کمک کرد. وی پس از ترک سمت خود در سمت دولت ، به کار خود به عنوان جراح بازگشت.

جنرال صدیق آقای کرزی “خود را وقف خدمت به کشورش کرد” روز جمعه در توییتر گفت. اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان روز شنبه طی یک مراسم یادبود در بیمارستان ادای احترام کرد.

ژنرال صدیق به عنوان یک جراح به دست ماهر خود معروف بود و علی رغم قامت بی ادعا ، توسط کسانی که او را به عنوان خودخواه و بدون ترس توسط اطرافیان ، به ویژه مردان می شناختند ، توصیف شد.

در اواسط دهه 1980 ، در اوج جنگ اتحاد جماهیر شوروی و افغانستان ، دولت مورد حمایت کمونیست ها در کابل پس از اینکه وی با نجات جان خستگی ناپذیر صدها سرباز و غیرنظامی مجروح خود را متمایز کرد ، وی را به جراح عمومی ارتش افغانستان ارتقا داد. که از درهای بیمارستان 400 تختخوابی داود خان ریخت. او به “ژنرال سوئیلا” معروف بود.

عتیق الله امرخل ، یک ژنرال بازنشسته افغان ، که پس از ماه ها پس از ژنرال صدیق به مقام خود رسیده بود ، گفت: “او بسیار بهتر از هر مردی بود که من با او کار کرده ام.” “او روزها به خانه نمی رفت.”

ژنرال صدیق احتمالاً در سال 1938 در کابل متولد شد. او در دبیرستان و سپس در دانشگاه کابل تحصیل کرد زیرا کشورش تحت فشار جنگ سرد بی سر و صدا تغییر می کرد. وی چندین سال در بورس تحصیلی در مسکو تحصیل کرد و سپس با دکترای خود به افغانستان بازگشت. در سالهای قبل از حمله شوروی در سال 1979 ، زمانی که وی یک سرهنگ دوم بود ، به عنوان یک جراح در بیمارستان داود خان کار می کرد.

جنرال صدیق یکی از شش خواهر ، دختر مردی بود که روزگاری فرماندار قندهار بود و از تحصیلات وی حمایت می کرد. وی اصل و نسب خود را از خاندان بارکزی ، که بیش از 100 سال در افغانستان طی قرون 19 و 20 اداره می کرد ، دنبال کرد.

ژنرال صدیق هرگز ازدواج نکرد. اطلاعات در مورد بازماندگان بلافاصله در دسترس نبود.

پس از فروپاشی دولت کمونیست در سال 1992 ، ژنرال صدیق موقعیت خود را در بیمارستان تحت حکومت موقت تأسیس شده در آغاز جنگ داخلی افغانستان حفظ کرد.

به دلیل تقارب جناح های رقیب برای کنترل ، کابل به زودی منشعب شد. احمد شاه مسعود ، وزیر دفاع وقت ، شخصاً از ژنرال صدیق خواست که بیمارستان را اداره کند ، زیرا تلفات غیرنظامیان در پی حملات موشکی بی وقفه گلبدین حکمتیار ، نخست وزیر منصوب ، به مخالفان خود در پایتخت افزایش یافت ، گفت: احمد ، دوست نزدیک خانواده .

آقای احمد گفت: “او به شغل خود و نه به هیچ رژیمی اعتقاد داشت.”

اما در سال 1996 طالبان کابل را به دست گرفتند ، و آنها با تعبیر خشن از قوانین اسلامی به سرعت حاکمیت اهریمنی را اعمال کردند. زنان مجاز به انجام بیشتر مشاغل نبودند و ملزم به پوشاندن چهره در ملا عام بودند.

کتی گانون ، خبرنگار آسوشیتدپرس ، هنگام سقوط شهر در کابل بود و دولت جدید طالبان شروع به اعزام زنان از محل کارشان از جمله ژنرال صدیق به خانه کرد ، و باعث شد خانم گانون مقاله ای در مورد او بنویسد.

خانم گانون گفت که ژنرال صدیق و خواهرش شفیقه ، استاد دانشگاه پلی تکنیک کابل ، “باهوش و بامزه بودند و قرار نبود آنها را بترسانند.” “اما همچنین ، طالبان به سرعت فهمیدند که به او احتیاج دارند.”

در طی چند ماه ، طالبان که از قبل سعی در حفظ افراد با توانایی های فنی و تحصیلات عالی داشتند ، از جنرال صدیق خواستند که به بیمارستان در شغل خود برگردد ، جایی که او به بسیاری از مبارزان زخمی رژیم تمایل داشت. آقای احمد یادآوری کرد ، وی عملیات زیادی را زیر نور چشمک زن یک فانوس انجام داد.

ژنرال صدیق در مصاحبه ای با روزنامه انگلیسی گاردین در سال 2002 گفت: “آنها به من احتیاج داشتند و از من خواستند كه برگردم.” “این برای من افتخار است. من در کشورم ماندم و به مردمم خدمت کردم. من هرگز به خارج از کشور فرار نکردم. “

جنرال صدیق و خواهرش از معدود زنانی بودند که بدون پوشش صورت یا برقع در اطراف کابل قدم زدند – بیانیه ای جسورانه علیه طالبان ، که وی را به دلیل موقعیت در بیمارستان بدون آسیب دید.

در همان زمان ، جنرال صدیق به دانشجویان دختر دانشگاهی که مشاغل دانشگاهی آنها تحت سلطه طالبان به سرعت خاتمه یافته بود ، پزشکی آموخت. ماكای سیاوش ، یك دوست صمیمی كه برای مدت كوتاهی با ژنرال صدیق زندگی می كرد ، گفت كه حداقل در یك موقعیت ، دولت تلاش كرد تا تدریس وی را تحت فشار قرار دهد ، اما ژنرال صدیق عقب نشینی كرد.

خانم سیاوش گفت: “او آماده شلاق خوردن توسط آنها بود ، اما جنگجویان طالبان را راه نداد.”

یكی از دانشجویان وی سیده عمارخل ، دختر ژنرال بازنشسته امرخل بود كه پس از كوتاه گذراندن دوره حضور در دانشگاه توسط طالبان ، در بیمارستان تحت نظر ژنرال صدیق تحصیل می كرد.

دکتر عمرخیل گفت: “او برای ما با طالبان جنگید.” “امروز من یک متخصص زنان هستم و این را مدیون او هستم.”