تیم هکر به محبوبیت موسیقی محیط کمک کرد. او (نوعی) متاسف است.

یک غم نهفته نیز وجود داشت: وقتی هکر 12 ساله بود، مادرش درگذشت. او این آشفتگی را تا زمانی که خودش پدر شد سرکوب کرد و اخیراً در دهه 40 خود به سال‌ها درمان فشرده رفت. با این حال، او اعتراف کرد که این از دست دادن “به غم و اندوه جوانی وابسته است.”

به نظر می رسید که این چند ظرفیتی از هکر پیروی می کند. او تابستان های دانشگاهی خود را در بیابان بریتیش کلمبیا می گذراند و هر روز 4000 درخت را در جنگل های پاک می کاشت. (هر نهال، که به کمربند باسن بسته شده بود، پنج ثانیه طول می کشید تا وارد زمین شود.) در حین کار، از داروهای روانگردان و الکترونیک بریتانیایی اولیه رژیم گرفت. خرس‌های گریزلی شب‌ها در نزدیکی اردوگاه کاشت‌کاران پرسه می‌زدند. خطر، زیبایی و دسیسه در هم آمیختند، منظره ای حاصلخیز برای تخیل هکر.

بعداً، هکر که از ضرورت‌های راه‌اندازی یک گروه ناامید شده بود، مانند به یاد آوردن چیزی که روز قبل می‌نواختند، شروع به آزمایش با دستگاه‌های درام و سمپلر کرد. او به هیچ کس دیگری نیاز نداشت. هکر با یادآوری برج کامپیوتر بزرگ، مانیتور غول‌پیکر و نرم‌افزار دزدی دریایی خود گفت: «محرک اصلی این هیجان شگفت‌انگیز بود. «صدای دیجیتال رودخانه‌ای از داده‌ها بود که می‌توانستید مانند فلز مایع شکل دهید. کامپیوترها این وعده اتوپیایی را داشتند.»

هکر ابتدا تکنو را با نام مستعار Jetone ساخت، سپس به نوعی از موسیقی محیطی که اکنون یک کالای استریم است، وارد شد، زیرا کمتر به جوان بودن یا چسبیدن به یک صحنه وابسته بود. صداها و احساسات او به سرعت عمیق تر شد و نشان دهنده یک کشمکش مداوم و اغلب بسیار بلند بین اضطراب و روشنگری بود. او گفت که این منعکس کننده “رنگین کمان امکان برای مردم است – شادی های شدید، رنج های باورنکردنی.”

برای دستیابی به این تعادل، هکر مدت‌هاست بر فرآیندی تکراری و پر زحمت تکیه کرده است. وقتی موتیفی را پیدا می‌کند که دوست دارد، شاید یک ریتم هذیان‌آمیز یا ملودی جذاب، بارها و بارها روی آن بداهه‌گویی می‌کند و اجازه می‌دهد تا 200 قطعه مانند دسته‌هایی از تابلوهای دستی روی یک تیر چراغ برق جمع شده باشند. او بیت‌هایی را که مناسب نیستند حذف می‌کند و آن توده صدا را تا زمانی که همه لایه‌ها با هم در تعامل باشند ویرایش می‌کند.

او گفت: «در آن لحظات مختلف احساسات متفاوتی وجود دارد و هر کدام اکوسیستم خاص خود را دارند. من از 24 کانال خونریزی، آلوده، بارگذاری بیش از حد، قطعات بازخوردی استفاده می کنم که به همه کانال های دیگر مرتبط است. من یک احساس مستقیم نمی خواهم – بهترین چیزها برای من آنهایی هستند که در مورد چگونگی گیج کننده هستند. من احساس کنید.»