روزانا كارتری ، سوپرانوی ایتالیایی كه در اوج هنرپیشگی خود برای بازنشستگی ترجیح داد در اواسط 30 سالگی زندگی حرفه ای خود را در اواخر سال به پایان برساند ، در 25 اکتبر در مونت کارلو ، موناکو درگذشت. او 89 ساله بود.
مرگ او توسط Teatro alla Scala میلان تأیید شد ، جایی که او در 19 تولید بین 1951 و 1963 ظاهر شد.
خانم Carteri (با تلفظ اتومبیل TAIR-ee) آخرین بازمانده 56 خواننده گنجانده شده در “آخرین پریما دوناس” ، کتاب مصاحبه کلاسیک سال 1982 لانفرانکو راسپونی با بسیاری از زنانی بود که در اوایل و اواسط 20 بر اپرا تسلط داشتند قرن. در حالی که دیوانهای دیگری که در آن دوره قیام کردند زنده مانده اند – از جمله ویرجینیا زئانی (اکنون 95 ساله) ، لئون تین پرایس (93) و رناتا اسکاتو (86) – با این حال مرگ خانم کارتری نشانه ای از کندی یک دوره است.
او با حضوري شریف و با صداي صريح و مشتاق ، متشکل از نوع آواز سوپرانو غزل ايتاليا بود. او ترکیبی از سبک و پر صدا داشت که به طور ایده آل برای قهرمانان جوان رنج دیده پوچینی و وردی مناسب بود.
در حالی که بخاطر نمایش دلسوزانه اش از این نقشها جشن گرفته می شد ، در اپراهایی مانند “تراویاتا” و “لا بوهم” ، در طول 17 سال حضور در صحنه ، آهنگهای او به طور غیرمعمول در گستره ای متفاوت بود. این شامل آثاری از پولنک ، هندل ، پروکوفیف ، روسینی و بسیاری دیگر بود و او در یک سری از آوازها آواز خواند.
اما جذاب ترین جنبه شغلی وی شاید تصمیم او برای کنار گذاشتن از آن ، در سال 1966 ، برای مراقبت از خانواده جوانش بوده است. او سپس در سنینی بود که بسیاری از خوانندگان تازه در حال بدست آمدن هستند و صدای او آرامش و نشاط خود را از دست نداده بود.
غیر معمول است که یک پریمونا قبل از افزایش سن از مرکز توجه خارج شود و یا کاهش توانایی ها آن را ضروری می کند. میرلا فرنی آواز را تا 70 سالگی با اعتباری ادامه داد. مگدا اولیورو ، تا 7 سالگی. اما بزرگ روزا پونسل در 40 سالگی بازنشسته شد ، اما هنوز استادانه بود. آنیتا سروتی ، فقط 30 سال داشت. (و سپس روسینی بود ، که بعد از “گیوم تیل” نزدیک به 40 سال زندگی کرد اما هرگز اپرای دیگری ننوشت.)
خانم کارتري به آقاي راسپوني گفت ، “فرد بايد همه چيز را بدهد و هرچه بيشتر نام او مشخص شود ، مسئوليت ها روز به روز افزايش مي يابند و به بانوي برجسته” لا تراوياتا “اشاره كردند: برای بستن در – بسیار متاسفم ، زیرا من با اشتیاق به کار خود وابسته بودم – و مانند ویولتا می گوید ، “Addio del passato”. “
روزانا كارتری در 14 دسامبر سال 1930 در ورونا ایتالیا متولد شد. او حتی قبل از نوجوانی به طور جدی تحصیل صدا را شروع کرد و در 14 سالگی در حال یادگیری نقش های کامل با Ferruccio Cusinati ، استاد گروه کر در Arena di Verona قدرتمند بود. او همچنین در آن سالهای ابتدایی توسط مادر باهوش ، دارای فکر موسیقی ، جولیا (روزولنی) کارتری ، که زمانی آرزو داشت خواننده اپرا شود ، به او پیانو آموخت و به او مشاوره داد. پدر او ، اوگو کارتری ، مدیرعامل یک شرکت تولید کفش در ورونا بود.
خانم کارتری در سال 1948 با حمایت رادیوی ایتالیا در یک مسابقه برنده شد و سال بعد برای اولین بار در صحنه ظاهر شد ، به عنوان السا در “Lohengrin” واگنر – وسیله ای غیرقابل تصور برای اولین بار یک جوان 18 ساله ، به ویژه در یک اجرای در فضای باز در حمام کاراکالا در رم ، مقابل هزاران مخاطب.
اما خانم کارتری موفق به کسب موفقیت شد و همانطور که به آقای راسپونی گفت ، “همه چیز یک باره سر راه من قرار گرفت.” وی در لا اسکالا در 20 سالگی و در جشنواره سالزبورگ در 21 سالگی برای اولین بار حضور یافت. قطعات اصلی در پاریس ، لندن و جاهای دیگر دنبال شد. با بزرگ شدن شهرت او ، او در تلویزیون ایتالیا و در چندین فیلم ظاهر شد.
او اولین بار در سال 1954 در آمریکا به عنوان میمو در “La Bohème” در سانفرانسیسکو اپرا بازی کرد و بعداً همان سال در اولین فصل اجرای اپرای شعر شیکاگو این نقش را تکرار کرد. در طول زندگی حرفه ای او با برخی از رهبران رهبر ارکستر جهان از جمله تولیو سرافین ، آرتور رودزینسکی ، ویکتور دی ساباتا ، برونو والتر و هربرت فون کاراجان و ستارگان مقابل مثل بیرگیت نیلسون ، رناتا تبالدی و جوسی بجورلینگ ظاهر شد.
ضبط “لا تراویاتا” در سال 1956 ، همچنین با حضور سزاره والتی و لئونارد وارن ، با اجرای پیر مونتو توسط نیروهای اپرای رم ، برخی از هنرهای حساس او را به تصویر می کشد. ادبیات محکوم شده ویولتا ، در دستان خانم کارتری ، شخصیتی احساسی و در عین حال آماده است.
اجرای او از آریا “Semper libera” با چابکی کاملاً شاد حرکت می کند. صحنه با پدر مخالفت سخت معشوقش صدایی را نشان می دهد که از اندوه تاریک شده است. در جریان شدید “آمامی ، آلفردو” ، او احساس عمیق را از طریق تمرکز و یکنواختی لحن منتقل می کند ، و در عمل آخر از طریق یک خط موسیقی که اغلب او را تا یک رشته دردناک له می کند ، بدون اینکه ثبات را از بین ببرد ، به شدت می رسد.
صداقتی که وی توانسته بود به او ارائه دهد ، او را برای شخصیتهای تراژیکی مانند ویولتا ، میمو ، مارگریت در “فاوست” گونود ، نقش اصلی فیلم “مانون” ماسنت ، لیچ در “توراندوت” پوچینی و دزدمونا در “اوتلو” وردی ایده آل کرد. با این وجود او در کمدی نیز از نشاط جالبی برخوردار بود و در نقش هایی مانند نانتا و آلیس فورد در “Falstaff” وردی و آدینا در “L’Elisir d’Amore” دونیزتی بازی کرد. به خاطر پیچیدگی پیچیده “La Rondine” ساخته پوچینی ، او عالی بود.
خانم کارتری اجراهای اولیه آثاری از ماریو کاستلنووو-تدسکو ، خوان خوزه کاسترو ، ایلدبراندو پیزتی و دیگران را خواند. (او به آقای راسپونی گفت که در بسیاری از برنامه های نمایشی حضور داشته است ، “من به راحتی نمی توانم همه آنها را بیاد بیاورم.”) وقتی “جنگ و صلح” پروکوفیف برای اولین بار در خارج از روسیه ، در فلورانس در سال 1953 اجرا شد ، او ناتاشا روستوا بود در زیر باتوم رودزینسکی ، و روایت ناب او از “گلوریا” ساخته پولنس در ضبط اولین کار این اثر ثبت شد.
وی در سال 1959 با فرانکو گروسولی ، تاجر موفق و مورد احترام در صنعت گوشت ازدواج کرد. آنها در سال 1960 صاحب یک دختر به نام مارینا شدند. وقتی خانم کارتری دوباره باردار شد ، سقط شد. به گفته آقای راسپونی ، او “برای جلوگیری از خطرات” در بارداری بعدی خود “تمام قراردادهای خود را لغو کرد. پسری به نام فرانچسکو در سال 1966 متولد شد و خانم کارتری بازنشسته شد. این خانواده در دهه 1970 به مونت کارلو نقل مکان کردند ، زمانی که ایتالیا تحت اپیدمی آدم ربایی ثروتمندان قرار گرفت.
شوهر خانم کارتری در سال 2014 درگذشت. دو فرزند و چهار نوه از او به یادگار مانده است.
برخی از دیوها که از تولید وقت گیر و پر کار اپرای صحنه ای عقب می روند ، تورهای خود را به صورت کنسرت ادامه می دهند. خانم کارتری نیست. وی به آقای راسپونی گفت: “من گاهی اوقات چند برنامه تلاوت می کردم ، اما فقط به این ترتیب کار نمی کند. شما یا در این حرفه هستید یا از آن خارج هستید. “
وی افزود: “دلداری من این است که وقتی در اوج بودم متوقف شدم.”