اندرو وایت ، نوازنده و دانشمندی کاملاً با استعداد و با افتخار عجیب و غریب که به دلیل رونویسی بیش از 800 تکنوازی ساکسیفون جان کلترین در محافل جاز شناخته می شود ، در 11 نوامبر در یک مرکز کمک به زندگی در سیلور اسپرینگ ، مادر ، درگذشت. وی 78 سال داشت.
ناصر آبادی ، طبل قدیمی آقای وایت گفت: علت آن عوارض دو سکته مغزی بود که اخیراً متحمل شده بود.
آقای وایت به درستی خود را مردی با عنوان “ارمغان های مختلف هنری بیش از حد” توصیف کرد. حتی ژست گرفتن در عرض زندگی حرفه ای او نیاز به دوازده برچسب دارد: ساکسیفونیست ، چند ساز ، آهنگساز ، نویسنده ، صاحب مشاغل ، معلم.
او یکی از بزرگترین مجموعه های ضبط شده خود ، کتابها و رونویسی های موسیقی را که توسط یک موسیقی دان در تاریخ جاز منتشر شده است ، پشت سر می گذارد.
در دهه 1960 و 70 ، آقای وایت برای استیوی واندر و 5 بعدی باس برق بازی کرد. شاخ انگلیسی با گزارش هوا؛ ابو در ارکستر تئاتر باله آمریکا؛ و ساکسیفون در گروههایی به رهبری مک کوی تینر و الوین جونز ، هر دو از اعضای سابق کوارتت کلترن بودند.
اما سرانجام ، آقای وایت با استقرار در زادگاهش واشنگتن ، انرژی تمام نشدنی خود را معطوف پروژه های خود کرد. در تاریخ تولد كلترین در سال 1971 ، متقاعد شد كه صنعت موسیقی نه علاقه ای به استعدادهای او دارد و نه توانایی مهار آنها را ، آقای وایت بنیانگذاری موسیقی و انتشارات Andrew’s Musical Enterprises Incorporated را آغاز كرد كه با كمك همسرش جوزلین اداره می كرد. وایت ، یک معلم دبستان است.
طی یک دوره 49 ساله بدون وقفه ، موسیقی اندرو بیش از 1000 نسخه رونوشت منتشر کرد. بیش از 40 LP موسیقی خودش ، از جاز گرفته تا فانک تا کلاسیک. و کتابهای متعددی ، از جمله “Trane ‘n Me” (1981) ، رساله موسیقی شناسی معتبری درباره Coltrane که به آلمانی ترجمه شد و “همه قند را دوست دارند” (2001) ، زندگی نامه 800 صفحه ای.
آقای وایت در فیلم “Trane ‘n Me” فروتنی متقلبانه ظاهر شد ، سپس بازی را تعقیب کرد و ادامه داد: “من به عنوان” مقام برجسته جهان در موسیقی جان کلترین “لقب گرفته ام. آنها مرا صدا می کنند ، اما من بیش از حد متواضع هستم که بتوانم چنین ادعایی کنم. با این حال ، اگر می خواهید به من پول پرداخت کنید ، می توانید با هر چیزی که خواستید تماس بگیرید ، مگر اینکه دیر وقت شام. “
ثبت سفارش با موسیقی اندرو به معنای پرس و جو از طریق تلفن ، نامه حلزون یا دستگاه فکس در خانه آقای وایت در واشنگتن بود که وی آن را “کاخ سفید دیگر” خواند. او که در حدود 70 سالگی بود ، همچنان به سمت اداره پست محله می رفت تا بروشورهای تحریر شده را از طریق پست ارسال کند و سفارشات را انجام دهد.
جلد كتابها و سوابق وی معمولاً با حروف سیاه یا طلایی كاملاً سفید بر روی زمینه ای عنوان می شد. متن کتاب به صورت تایپ شده بود. اما مطالب پر از انرژی و شوخ طبعی است.
شناخته شده بود که آقای وایت کنسرت ها را به عنوان آزمایش استقامت بدنی در نظر می گرفت و حداقل یک نمایش در Top O’Foolery در واشنگتن به مدت 12 ساعت به طول انجامید و چندین بخش از ریتم را فرسوده کرد. او بیشتر این اجرا را به صورت یک مجموعه زنده منتشر کرد و در 9 LP پخش شد.
قدردانی از موسیقی او نیز از جانب شنونده به قدرت و استواری احتیاج داشت: بداهه پردازی های وی بسیار عالی ، اما از نظر صوتی شدید ، همراه با نت هایی با آتش سریع با لحنی سوزناک و ملایم. او می دانست که این کار باعث جذابیت او در برچسب های ضبط صدا نمی شود – اما از دست دادن فرصت عزاداری نکرد.
وی در سال 1996 به روزنامه واشنگتن سیتی گفت: “من همیشه علاقه مند به بهره برداری از تمام جنبه های کاری ام بوده ام.” من نمی توانم چنین کاری را با هیچ شرکت ضبط انجام دهم ، زیرا کار آنها سوراخ کبوتر است. “
و او از شانس عجیب ماندن استقبال کرد. احساسات طنزآمیز و طعم پوچ بودن همه کارهای او را تحت تأثیر قرار داد و او اختلاف بین تبلیغ خود و خودآزمایی را تحریک کرد. او بندرت برای عکاسی ایستاده بود که زبان در دهانش بود. هر چه پیرتر می شد ، کت و شلوارهایی که می پوشید فقط جلوه بیشتری پیدا می کرد.
آقای وایت در مطالب تبلیغاتی (البته خودنوشت) برای “همه قند را دوست دارند” قول داد كتابی مملو از “تمایل چندساله ، پیشنهادی من ، نادرستی سیاسی كامل و بی احترامی غیرتمندانه متدین” باشد.
دفتر خانه او ، که از نشان دادن آن به مهمانان خوشحال شد ، از کف تا سقف با عکس های زنان برهنه گچ گرفته شد. آقای وایت گفت ، به درخواست یک خریدار که دوست دختر او یک پیچ و خم خاص داشت ، او یک آلبوم تقریباً یک ساعته ایجاد کرد که کاملاً از نفخ شکم تشکیل شده بود.
اندرو ناتانیل وایت سوم در 6 سپتامبر 1942 در واشنگتن متولد شد ، اما در نشویل بزرگ شد ، جایی که پدرش وزیر کلیسای AME و یک فعال حقوق مدنی بود که به عنوان رئیس بخش محلی NAACP خدمت می کرد.
در 8 سالگی ، آقای وایت با ساکسیفون سوپرانو شروع به کار کرد ، یک شاخ بسیار دشوار ، که باعث شد “همانطور که در سال 2001 به JazzTimes گفت” “دفترچه آهنین” خود را توسعه دهد. طولی نکشید که او به خودش یاد می داد که از ضبط های چارلی پارکر ، مایلز رونویسی کند. دیویس و دیگران و نوشتن موسیقی خودش.
هنگامی که او موسیقی اندرو را در اوایل دهه 1970 شروع کرد ، رونویسی از Coltrane از اولین مواردی بود که منتشر کرد. پنج جلد اول ، در مجموع بیش از 600 تکنوازی ، در سال 1973 منتشر شد. یک نسخه از آنها اکنون در کتابخانه دانشگاه سیراکیوز نگهداری می شود.
هنگامی که او از دبیرستان فارغ التحصیل شد ، ساکسیفون های آلتو و تنور و همچنین باس اوبو و قائم را آموخت.
او در سال 1960 به واشنگتن بازگشت و در دانشگاه هووارد تئوری موسیقی را بخواند ، در حالی که یک ابراز خردسال در ابا بود. او به عنوان یک دانشجوی سال جدید JFK Quintet را تاسیس کرد ، یک لباس جاز مدرن که به سرعت سرش را برگرداند.
این گروه اقامت دوشنبه شب را در Bohemian Caverns ، باشگاه برتر جاز شهر تأسیس کردند ، جایی که مخاطبان غالباً مشاهیر جاز را که از واشنگتن سفر می کردند ، شامل می شدند. کلترین و اریک دالفی ، یکی از اعضای گروه کالترن در آن زمان طرفداران این شرکت را پیدا کردند. کانن بال ادرلی چنان تحت تأثیر قرار گرفت که به پنج نفره کمک کرد تا با Riverside Records قرارداد ضبط صدا را امضا کند ، که تنها دو آلبوم گروه ، “New Jazz Frontiers From Washington” (1961) و “ایده های جوان” (1962) را منتشر کرد.
به عنوان کارگردان موسیقی ، تنظیمات آقای وایت بر روی آن سوابق یک کلاس استادانه در صدای استاندارد سخت روز است ، به ویژه تحت تأثیر پنج نفری Clifford Brown-Max Roach Quintet و Miles Davis Quintet. اما وقتی او یک نفر را شلیک می کند ، همه چیز بهم می خورد. او یادداشت های بلند و لرزان را با ولگردی باز می کند و مرکز صدا به بیرون پرتاب می شود.
منتقدان بازی آقای وایت را با بازی دلفی ، یکی دیگر از ساکسوفونیست های آلتو و چند نیایشگر مقایسه کردند ، اما آقای وایت این را متفاوت دید.
وی به JazzTimes گفت: “من هیچ نفوذ اریک دالفی ندارم.” “ما همان کاری را انجام می دادیم که انجام می دادیم.”
وی با یادآوری گفتگویی که در غارهای بوهمی داشت ، ادامه داد: “من در حالی که داشت صحبت او را می شنیدم که داشت این مقیاس و رویکرد خود را برای استفاده از این مفهوم بین التهابی توضیح می داد ، و چشمانم شروع به برآمدگی کرد.” “چیزی که من هنگام گوش دادن به او فکر می کردم این است که من همزمان از همان مقیاس کار می کردم. از نظر من این یک تصادف بود. من این داستان را برای افراد دیگر تعریف کرده ام و آنها می گویند این عرفانی است. “
آقای وایت پس از کالج ، و چون آینده ای تجاری به عنوان یک نوازنده مستقیم موسیقی جاز نمی دید ، برای یک سال در کنسرواتوار پاریس با اعطای کمک هزینه بنیاد جان هی ویتنی در رشته اوبو تحصیل کرد و سپس دو سال را در مرکز هنرهای خلاق و نمایشی در ایالت گذراند دانشگاه نیویورک در بوفالو (دانشگاه فعلی بوفالو). او در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 70 در نیویورک زندگی می کرد زیرا کار خود را به عنوان نوازنده جانبی آغاز کرد ، سپس پس از ازدواج با جوزلین اول در 1970 به واشنگتن بازگشت.
آنها 41 سال ازدواج کرده بودند ، تا زمان مرگ او در سال 2011. آقای وایت هیچ بازمانده فوری را ترک نکرد – فقط چند هزار اثر هنری منتشر شده ، سرشار از روح.