استفان لیسنر در راهنمایی قدیمی ترین سالن اپرای ایتالیا از طریق همه گیر و فراتر از آن

نپل ، ایتالیا – شش سال پیش ، استفان لیسنر پس از یک دهه مدیریت مشهورترین اپرای ایتالیا ، تئاتر آلا اسکالا ، برای اجرای اپرای پاریس ، میلان را ترک کرد.

پس از یک دوره آشفته ، او در ماه مارس ، با ناامید شدن از ناآرامی های گسترده اجتماعی در فرانسه ، اعتصابات خود را نسبت به طرح اصلاح نشده بازنشستگی ملی و گفتگوهای غیرمولد با اتحادیه های قدرتمند تئاتر ، پست پاریس را ترک کرد. همه گیری آخرین قطره ضرب المثل بود.

اکنون الکساندر نیف ، جاسوسی آلمانی ، مسئولیت پاریس را به دست گرفت و آقای لیسنر دوباره به ایتالیا بازگشت ، هدایت تئاتر دی سن کارلو را که در سال 1737 و قدیمی ترین سالن اپرای کشور افتتاح شد – و یکی از زیبا ترین آن است.

البته همه گیر شدن فصل ، فصل ناپل را نیز پشت سر گذاشت ، گرچه تابستان امسال آقای لیسنر موفق شد “Tosca” و “Aida” را به صورت كنسرت اجرا كند و همچنین “Ninth Symphony” بتهوون را در Piazza del Plebiscito ، در كنار تئاتر.

آقای لیسنر در مصاحبه ای در دفتر هوای خود در تئاتر گفت که 10 سال حضور در لا اسکالا “جالبترین سال زندگی من” بوده است. اما وی افزود ، بعد از تنها چند ماه ، ناپل احساس می کرد در خانه است.

وی گفت که خصوصاً از علاقه شدید ساکنان شهر به خانه اپرا تحت تأثیر قرار گرفته است: 80 درصد دارندگان بلیط فصلی سن کارلو اشتراک خود را برای فصل 21-2020 تمدید کرده بودند ، حتی اگر گاهی اوقات به نظر می رسید که هرگز برگزار نمی شود .

پس از دو بار تلاش سقط آمیز ، آن فصل قرار است سرانجام با فیلم “Cavalleria Rusticana” ساخته ماسگانی با بازی الینا گارانکا و جوناس کافمن آغاز شود. این عملکرد که به دلیل محدودیت ویروس کرونا در روز دوشنبه در یک خانه خالی ضبط شده است ، با پرداخت حدود یک یورو تا روز دوشنبه از طریق فیس بوک پخش می شود. (سپس به مدت یک هفته از طریق وب سایت تئاتر در دسترس خواهد بود.)

مشارکت با آن غول شبکه های اجتماعی بخشی از چشم انداز آقای لیسنر برای تصدی مسئولیت خود در اینجا است: او می خواهد “تئاتر اجتماعی و دیجیتال” ایجاد کند و جذابیت سن کارلو را برای مخاطبان بالقوه بی حد و حصر گسترش دهد.

وی در مصاحبه درباره جاه طلبی های آنلاین خود ، اینکه آیا واکسیناسیون برای اپراتورهای اجباری اجباری است یا اینکه در پاریس چه اشتباهی رخ داده است ، صحبت کرد. در اینجا گزیده های ویرایش شده از مکالمه آورده شده است.

فکر می کنید همه گیری در دراز مدت بر تئاتر دی سن کارلو تأثیر بگذارد؟

آینده بسیار متفاوت خواهد بود و من مطمئن هستم که دیگر غیرفعال بودن یک تئاتر ، حتی در انتظار داشتن یک برنامه عالی ، برای مردم امکان پذیر نخواهد بود. بنابراین در آینده من دو جنبه را می بینم که متناقض نیستند اما در واقع مکمل هم هستند: اجرای زنده ، به عنوان مأموریت یک تئاتر عمومی ؛ و در کنار این ، قسمت دیجیتال وجود دارد.

با شروع ماه مارس یا آوریل ، ما استودیوی تولید خود را در داخل تئاتر خواهیم داشت. ما تولیدات خود را ایجاد خواهیم کرد ، اما همچنین پذیرای هنرمندان ، فیلسوفان ، نویسندگان ، معماران و عکاسان خواهیم بود و به آنها امکان می دهیم محتوایی در مورد ناپل ، سن کارلو ، تاریخ ، موسیقی ، شهر ایجاد کنند.

ما می خواهیم با افرادی که به طور معمول به تئاتر نمی آیند و در ناپل زندگی نمی کنند ، ارتباط برقرار کنیم. این آینده است. جهان در حال تغییر است.

اما این هرگز جایگزین اجراهای زنده نخواهد شد. آنها ادامه خواهند داد ، همانطور که از زمان تئاتر یونان ادامه داشته اند.

شما قبل از اینكه پاریس تصور كنید ، پاریس را ترك كردید و به محض اینكه محدودیت های همه گیر اجازه سفر داد ، تمام وقت در ناپل شروع به كار كردید. آیا این اولین ماههای شما در اینجا تأثیر داشت؟

فصل 21-2020 از قبل تعیین شده بود ، حتی اگر تولیدات باید لغو می شدند ، بنابراین 2221-2021 اولین فصل واقعی من خواهد بود.

همه به من می گویند ، “لیسنر ، می توانی ریسک کنی” – این شهر نشان داده است که برای هنرمندان امروز باز است. من برای اولین فصل خود از کارگردانان دامیان سیفرون ، دیمیتری چرنیاکوف و باری کوسکی دعوت کرده ام.

من فکر می کنم ما در ماه مه ، ژوئن یا ژوئیه دوباره اجرای خود را در مقابل مخاطبان زنده آغاز خواهیم کرد. شاید کل تئاتر پر نشود. آنچه من را می ترساند این است که خوانده ام 60 درصد از مردم فرانسه نمی خواهند واکسینه شوند.

بسیاری از ایتالیایی ها نیز نسبت به واکسن بدبین هستند.

اگر این واقعیت داشته باشد ، بسیار پیچیده خواهد بود. آیا افرادی که واکسینه نشده اند می توانند وارد تئاتر شوند؟ برای اطمینان خاطر به مردم ، باید نه گفت. در غیر این صورت مردم نمی آیند. این یک مشکل است

چرا زودتر پاریس را ترک کردید؟

با شروع اعتراضات جلیقه زرد ، تئاتر نابود شد. از نظر اجتماعی ، هرج و مرج بود. نمی توانستم کار کنم. سپس اصلاحات بازنشستگی و اعتصاب سه ماهه و سپس کوید وارد شد. بنابراین در دوره گذشته ، من قادر به کار نبودم. اوضاع واقعاً خیلی سخت بود.

و پس از آن گردش سیاسی وجود داشت و ، بیایید بگوییم ، ما ایده های مختلفی داشتیم. بنابراین بهتر بود که زودتر آنجا را ترک کردم. ایده های من برای تئاتر همان چیزی است که هست. اما مدیر توسط رئیس جمهور انتخاب می شود ، و اغلب ، وقتی دیگری می آید. …

این برای بهترین نتیجه بود ، زیرا جانشین من می توانست بلافاصله بیاید و کارهایی را که می خواست انجام دهد. ما در یک لحظه با سختی زیادی روبرو هستیم. لحظه ای است که باید در آن تصمیم گیری شود و این تصمیم با همتایان سیاسی گرفته می شود ، بنابراین باید کنار بیایید.

و سپس پیشنهاد سن کارلو ارائه شد ، که من خیلی آن را دوست داشتم. شاید بدون کوید ، بدون همه این س questionsالات ، اوضاع فرق می کرد و من تا پایان قراردادم باقی می ماندم.

چرا اوضاع با اتحادیه ها خیلی بد شد؟

اتحادیه در اپرای پاریس هرگز توافق نامه ، حتی توافق نامه های مثبت را امضا نکرده است. حتی توافق برابری بین زن و مرد را امضا نکرد. هرگز چیزی را امضا نمی کند.

این اتحادیه واقعاً به اپرای پاریس آسیب رسانده است. کمتر به دفاع از کارگران اهمیت می دهد. بیشتر سیاسی ، ایدئولوژیک شده است. و اگر اتحادیه فقط ایدئولوژیک باشد ، رئیس همیشه بد است و اتحادیه همیشه خوب است. اما اینجوری نیست

اگر در برابر همه موضع ایدئولوژیک و مخالف داشته باشید ، برخلاف مدیریت ، تئاتر پیش نمی رود.

آیا توصیه ای به الکساندر نیف ، جانشین خود دارید؟

من فکر می کنم اصلاح لازم است ، مطمئناً. هم از منظر حکمرانی ، که فکر می کنم بیشتر از این کار نمی کند و هم از نظر سازماندهی کار. زیرا امروز نمی توانید همانند 30 سال پیش تئاتر را مدیریت کنید.